شهرام شهیدی
سنگ اول:
یکی از کاندیداها گفته دولت ما «دولت اقدام و تحول» است و ما در آن دولت خانهداری را شغل میدانیم و به بانوان خانهدار حقوق خواهیم داد.
با این وضع معیشتی و بیکاری فزاینده در کشور دیگر وعده حقوقدادن به زنان خانهدار خیلی شیرین و جذاب نیست. به نظرم کاندیداها باید شعارهایشان را جذابتر و تو دلبروتر کنند؛ مثلا باید بگویند که «من به مردان خانهدار هم حقوق میدهم».
یکی از پشت پنجره میگوید خوش به حالتان که یک سقف بالای سرتان دارید. به ما که نه کار داریم، نه خانهای داریم که خانهدار تلقی شویم، حقوق تعلق نمیگیرد؟
یک نفر دیگر هم از سر کوچه میخواست حرفی بزند که سردبیر بلند شد پنجره را بست و گفت: «شهیدی خودت که جواب اینها را نمیدهی. پس الکی پنجره را باز نگذار و شر درست نکن.»
سنگ دوم:
یکی از شهروندان با دفتر روزنامه تماس گرفته و گفته: «من هم بیکار هستم و 183 واحد خانه دارم. با این حساب من یک ابرخانهدار محسوب میشوم. به خانهداری من ضریب شغلی تعلق میگیرد یا نه؟»
سنگ سوم:
به نظر میرسد وعدهوعیدها و شعارهای تبلیغاتی کاندیداها کمکم داره شباهت زیادی به مهریه زنان پیدا میکنه؛ یعنی مثل کسانی که وقتی میروند خواستگاری تا خانواده عروس خانم میپرسند خب چقدر مهریه میکنید فوری جواب میدهند اندازه وزن عروسخانم طلا مهرش میکنیم. وقتی هم ازشان بپرسی باباجان شما شپش در جیبت کله معلق میزند، چطور میخواهی وعدهات را عملی کنی؟ میگوید: اوووو… حالا مهریه را کی داده؟ کی گرفته؟
خلاصه این یارانههای نجومی را هم که کاندیداها وعده میدهند کی داده؟ کی گرفته؟
سنگ چهارم:
یک نماینده مجلس هم گفته که بعضی عرصه انتخابات را مانند مَثَل سنگ مفت و گنجشک مفت میبینند.
همینها بعدا کمکم پا توی کفش ما خواهند کرد و با گفتن حرف مفت سنگ مفت، این ستون فکسنی را از چنگ ما در میآورند. به ما ثابت شده هر که وعده شیرینتری داده دست بگیرش بهتر بوده. از ما گفتن بود.