چند پیشنهاد خلاقانه برای فیلمهای کاندیداها
امیرمسعود فلاح
حالا که کاندیداها همچین خلاقیتهای باحالی به خرج میدهند، ما هم چند تا پیشنهاد برای فیلمهای تبلیغاتیشان داریم:
کاندیدا نصف شب از خواب بلند شود، پاورچینپاورچین در خانه راه بیفتد، کولر و مودم و هر وسیله برقیِ روشنمانده دیگر را خاموش کند، برگردد بخوابد: این طوری از یک سو رأی قشر بابای جامعه به سبد رأیش سرازیر میشود، از سوی دیگر جوانانی که مصرف شبانه اینترنت دارند از ترس آبرو بهش رأی میدهند. اختلافات خانوادگی هم حل میشود و شکاف بین نسلی پر میشود.
کاندیدا صبح از خواب بلند شود، به خانمش بگوید «بانو بنشین و دست به سیاه و سفید نزن. زین پس تمام کارها برای من و تمام هزینهها برای توست»: این طوری از یک سو رأی فعالان حقوق زنان و فمینیستها را خواهد داشت، از سوی دیگر مردان سنتی هم توی رودرواسی مجبور میشوند بهش رأی بدهند و اختلافات زناشویی هم حل میشود.
کاندیدا ظرفآبپاش را بردارد و شروع به آبدادن به گلهای قالی کند: این طوری هم رأی بعضی جوانان اهل گُلوگیاه به سبدش میآید و هم رأی بعضی آرتلاورهای قدیمی با تأکیدی که در عمل بر «زندهبودن اثر هنری» و «گلهای قالی به مثابه طبیعت زنده» جلب میشود و هم رأی آرتلاورهای دهه هشتاد-نودی به ژانر تخیلی و سوررئالیسم آمیخته به رئالیسم جادویی.
کاندیدا در سطح شهر، پرسههای بیهدف بزند. پیاده راه برود. سوار اتوبوس و تاکسی و مترو شود. پمپم بخرد با دلستر بخورد. به بام تهران برود و اگر بوی خاصی نمیآمد نزدیک بچههای ایستاده در آنجا بشود و مثل آنها پک عمیقی به سیگار بزند (ترجیحا سیگار تولید داخل و حتما خالی از هرگونه افزودنی غیرمجاز) و باز مثل آنها به افق درخشان پیشِ رو خیره شود و یک آهنگ متال یا سایکوی ملایم را از سیستم ماشین بلند کند و گوش بدهد: این طوری هم نشان داده سادهزیست است و بین مردم میلولد و میرود و میآید و میخورد و… و هم رأی جوانان دهههای متوالی شصت، هفتاد، هشتاد و نود را که به افق درخشان پیش رو خیره ماندهاند به دست میآورد.