غول باشکوه به خاطرهها پیوست
ناو عظیم «خارک» در پی یک آتش سوزی مهیب، به قعر آبهای گرم خلیج فارس رفت
طی این حادثه، شناور «خارک» پس انفجار در یکی از دیگهای بخار دچار آتشسوزی شد و نهایتاً پس از 20 ساعت تلاش بیوقفه اما بیحاصل برای اطفای حریق، در ساحل جاسک غرق شد.
شهروند| تقریباً یک سال پیش بود که حادثه شلیک اشتباهی ناوشکن جماران به شناور پشتیبان کنارک، یکی از فجایع تأثرآور تاریخ نیروی دریایی ارتش را سالها پس از پایان جنگ تحمیلی رقم زد.
واقعهای که به جان باختن 19 نفر از خدمه کنارک و وارد آمدن خسارت شدید به بدنه این شناور منتهی شد و به خیل خاطرات غمبار دریادلان نیروی دریایی ارتش ایران افزود.
تا پیش از حادثه کنارک، نزدیکترین سانحه دریایی که همه ایران را یکپارچه سیاهپوش کرد، ماجرای آتشسوزی سانچی در آبهای دریای چین بود. نفتکش 274 متری که شانزدهم دی 1396 خورشیدی، با کشتی فلهبر سیاف کریستال برخورد کرد و دچار حریق شد.
سانچی که حاوی میعانات گازی از ایران به مقصد کره جنوبی بود، بعد از یک هفته سوختن در شعلههای آتش، بیست و چهارم دی 1396 به قعر دریا رفت و از ٣٢ خدمه آن تنها جسد سه نفر توسط گروههای امداد و نجات از آب گرفته شد.
محموله خطرناک و مشتعلشونده سانچی بیش از هرچیز دیگری در رقمخوردن این سرنوشت تلخ برای تانکر فوق موثر بود و این میان برخورد با کریستال همچون انداختن جرقهای در انبار باروت عمل کرد.
آتش در دل بزرگترین شناور ارتش
اما دیروز یعنی 12 خرداد 1400 خورشیدی، سانحهای دیگر داغی تازه بر دل نیروی دریایی پرافتخار ارتش نشاند. با این که خوشبختانه این بار از تلفات جانی خبری نبود، اما ابعاد مصیبت نیز دست کمی از فقدان یک گروهان نیروی رزمی کارکشته یا حتی فرماندهی سرد و گرم چشیده نداشت.
طی این حادثه ناو غولپیکر «خارک» در پی انفجار در یکی از دیگهای بخار دچار آتشسوزی شد و نهایتاً پس از 20 ساعت تلاش بیوقفه اما بیحاصل برای اطفای حریق، به قعر آبهای گرم خلیج فارس رفت.
خارک برای سالیان متمادی عنوان بزرگترین شناور نیروی دریایی ارتش ایران را بر خود داشت. با عملیاتی شدن ناوبندر عظیم «مکران» که حاصل نوسازی یک نفتکش عظیمالجثه بود، دیگر نمیشد خارک را مهیبترین شناور ارتش قلمداد کرد، اما قابلیتهای آن حتی به عنوان دومین ناو بزرگ ایران و حتی خاورمیانه، این ناو 37 ساله را همچنان مهمترین دلگرمی دریادلان نیروی دریایی در سفرهای طولانی که نیازمند آماد و پشتیبانی همهجانبه است معرفی میکرد.
امروز اما دیگر خارک وجود خارجی ندارد و تنها به یاد و خاطرهای گرامی در دل و ذهن پرسنل نیروی دریایی ارتش ایران تبدیل شده است. شناوری که ماجرای پیوستنش به جمع نگاهبانان آبهای سرزمینی ایران نیز دست کمی از فرجامش نداشت و داستانش شاید به همان اندازه دراماتیک به نظر برسد.
سفارش ساخت این شناور سال 1977 میلادی به انگلستان داده شد. خارک میتوانست هیچگاه به ایران نیاید که در آن صورت حتماً نامی دیگر به خود میگرفت، اما گویی دست سرنوشت، تقدیر او را در آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس رقم زده بود.
بیرون کشیدن گوشت از دهان گرگ
مراحل ساخت این غول فولادی در حال انجام بود که انقلاب اسلامی سال 57 در ایران به ثمر نشست و لغو سفارشهای نظامی و در ادامه تحریم نظامی بلوک شرق و غرب، فرجام این سفارش گران قیمت را در هالهای از ابهام فرو برد.
اما برخلاف دیگر سفارشهای نظامی، ایران استثنائاً خارک را میخواست و در برابر کارشکنیهای لندن، با گشودن یک پرونده حقوقی در کمال شگفتی موفق شد این سفارش با ارزش را در سال 1984 میلادی یعنی گرماگرم جنگ تحمیلی، از بریتانیا – که حتی امروز بیش از 4 دهه است از پرداخت بدهی خود بابت تانکهای چیفتن طفره میرود – تحویل بگیرد.
خارک، این هیولای 33 هزار تنی، که شهره بود ژنراتورهایش توان روشنایی بخشی به شهری چون بندرعباس را داشتند در طول خدمت بیمنت خود هزاران هزار مایل دریایی را در قالب شناور پشتیبانی پیمود و با گذر از کانال سوئز در سال 2011 میلادی، نام خود را به عنوان نخستین شناور نظامی ایرانی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از این آبراه استراتژیک عبور کرده است وارد تاریخ کرد.
این که چرا نفتکشی چون سانچی پس از 7 روز دست و پا زدن در دریایی از میعانات گازی شعلهور، به زیر آب میرود و شناوری لجستیکی فقط برای 20 ساعت آتش را در دل خود تحمل میکند سوالی است که شاید طرح آن چندان حرفهای نباشد. اما بیشک همه آنهایی که خارک را از نزدیک دیده و عظمتش را درک کردهاند حق دارند با جزئیات کامل بدانند چه بر سر خاطره باشکوهشان آمده است.