سکانس های خشنترین جنایت سال در اکباتان
اکبر خرمدین و همسرش به صحنه قتل برگشتند و جنایتهایشان را به تصویر کشیدند
قاتلان جنجالیترین جنایتهای سال به قتلگاه خود بازگشتند. همانجایی که چندین سال تمام قتل کردند، زندگی گرفتند، جسدها را تکهتکه کرده و از صحنه روزگار محوشان کردند. اکبر خرمدین و همسرش صبح روز دوشنبه سکانس به سکانس آن لحظههای خشن را در مقابل پلیس و بازپرس به تصویر کشیدند. آنها آن ثانیههای شوم را با جزئیات اجرا کردند تا هیچ نقطه ابهامی در این قتلهای سریالی خشن باقی نماند. این درحالی است که پزشکی قانونی نیز نظریه خود را در خصوص این پدر و مادر جنایتکار اعلام کرد.
ساعت 11 صبح روز دوشنبه 24 خردادماه بود که این دو قاتل سریالی به شهرک اکباتان منتقل شدند. درست بعد از گذشت یکماه از کشف این جنایتها؛ صبح یکشنبه بیستوششم اردیبهشت بود که کارگران شهرداری با جسد مثلهشده یک مرد در یکی از سطلهای زباله فاز 3 شهرک اکباتان مواجه شدند. خیلی زود این خبر به مأموران کلانتری 135 آزادی مخابره شد.
خشونتی که جامعه را تحتتأثیر قرار داد
تحقیقات پلیسی نشان میداد که عاملان جنایت مردی را مثله کردهاند و سرشانه، 2 کف دست، 2 بازو و 2 مچ پای مقتول را داخل 8 کیسه گذاشتهاند و در یک چمدان قرار دادهاند. قربانی بابک خرمدین کارگردان سینما بود که به طرز وحشتناکی به قتل رسیده بود. خانه پدری این کارگردان در فاز یک شهرک اکباتان قرار داشت. تیم جنایی در گام بعدی به سراغ خانواده این کارگردان سرشناس رفتند. تحقیقات کلید خورد درحالی که تصور میشد پرونده پیچیدهای پیشروی تیم جنایی باشد اما در همان ابتدا پدر و مادر این کارگردان به قتل پسرشان اعتراف کردند.
جنجالیترین پرونده جنایی رو شد و از آن زمان تا الان تحقیقات روی این پرونده ادامه یافت. قربانیهای اکبر و ایران هم بیشتر شد. آنها اعتراف کردند که طی 10سال پسر، دختر و دامادشان را به قتل رساندهاند. اعترافات ادامه داشت و حرکات و رفتار خونسرد این زن و شوهر هنگام روایت جنایتها به سوژه فضای مجازی تبدیل شد. جنایتهای اکبر و ایران آنقدر خشونتبار بود که مردم جامعه را تحتتأثیر قرار داد.
بازگشت به صحنه قتل
در نهایت نیز بعد از گذشت یکماه این پرونده به بازسازی صحنه جنایت رسید. مجرمان پنجساعت در خانهشان نحوه قتل بابک و قربانیان دیگر را بازسازی کردند، آن هم درحالی که تیم جنایی پلیس آگاهی تهران بازپرس ویژه قتل و تیم فیلمبرداری تشخیص هویت تهران آنها را همراهی میکردند.
درست رأس ساعت 11 بود که خودروی ویژه انتقال بازداشتیهای پلیس آگاهی تهران در برابر بلوک در شهرک اکباتان توقف کرد. شرایط امنیتی در محل فراهم شده بود. تیم جنایی به همراه خشنترین پدر و مادر وارد ساختمان شدند. همان آسانسور معروف آنها را تا دم در واحد رساند. آسانسوری که اکبر و همسرش با خونسردی تمام جسد تکهتکهشده پسران را از ساختمان خارج کردند. ایران و اکبر داخل خانهشان که قتلگاه بابک و آرزو خرمدین و احتمالا داماد خانواده بود، رفتند تا به بازسازی یکی از فجیعترین جنایات تاریخ ایران بپردازند.
بازسازی این صحنه قتلها حدود پنج ساعت طول کشید. اکبر و ایران چگونگی بیهوشکردن بابک و آرزو با خوراندن آب گوشت و کلهپاچه آغشته به داروی بیهوشی را تشریح کردند. سپس پدر بابک خرمدین نشان داد که در کجای خانه وقتی بابک نیمهبیهوش چهار دستوپا به سمت آشپزخانه میرفت، با چاقو به او حمله کرد. بعد از آن هم با قتل پسرش او را داخل حمام برد.
روایت جنایت
اکبر خرمدین نحوه مثلهکردن اجساد بابک و آرزو را در حمام خانه به نمایش گذاشت. لحظه به لحظه آن را جلوی دوربین پلیس بازسازی کرد. بعد از گذشت پنج ساعت، یعنی درست رأس ساعت 4، متهمان با خودروی پلیس محل را ترک کردند. به نظر میرسد با توجه به اینکه بازسازی صحنه قتل جزو مراحل نهایی تحقیقات است، پرونده این سه جنایت آماده صدور کیفرخواست برای ارسال به دادگاه کیفری یک استان تهران باشد. بنابراین این دو قاتل به زودی در مقابل سه قاضی دادگاه کیفری یک استان تهران قرار میگیرند. آنها باز هم به روایت آنچه در آن خانه رخ داد، میپردازند.
نظریه پزشکی قانونی
این درحالی است که پزشکی قانونی نیز نظریه خود را در خصوص این دو مجرم عجیب و خشن اعلام کرده است. پزشکی قانونی پس از بررسیهای تخصصی نظریه خود درباره اکبر خرمدین و همسرش را صادر کرد. در این نظریه آمده است که اکبر خرمدین اختلال روانپزشکی دارد اما نه در آن حدی که مسئول اعمالش نباشد. همسرش نیز اختلال روانپزشکی در حد کند ذهنی دارد اما اختلال او نیز در آن حد نبوده که متوجه رفتار خود نباشد. به همین دلیل این دو مجرم هردو مسئول رفتار و اتفاقاتی که رقم زدهاند، هستند.
این درحالی است که متهمان تاکنون انگیزههای مختلفی را برای ارتکاب این جنایات هولناک بیان کردهاند. انگیزههایی که هیچکدام دلیلی بر این جنایتهای وحشتناک ندارد. با این حال تحقیقات از این مجرمان همچنان ادامه دارد.