معمای قتل‌ عام خانواده شاه‌میرزایی

گزارش «شهروند» از کشته‌شدن مرموز یک زن و شوهر و دختر 5 ساله‌شان در کرج

راز جنایت خانه‌ای در شهرک اوج کرج هر روز معمایی‌تر می‌شود. هفت روز از آن لحظه‌ای که جسد پدر خانواده پیدا شد، می‌گذرد. مردی که با شلیک گلوله به سرش جان باخته بود؛ اما هیچ اثر و نشانه‌ای از عامل این تیراندازی نبود. در حالی که مأموران به‌ دنبال سرنخی از این ماجرا می‌گشتند، درست یک روز بعد در میان رختخواب‌ها تراژدی تلخ‌تری نمایان شد؛ این بار جسد مادر و فرزند در کمد خانه پیدا شد. این پایان داستان غم‌انگیز خانواده شاه‌میرزایی بود. حالا پلیس به دنبال ردی از عامل این قتل‌ عام ترسناک و تلخ است.

روز یکشنبه، سی‌ام خرداد بود، تماس‌ها با خانواده شاه‌میرزایی هیچ پاسخی نداشت. هر چه با حمیدرضا و همسرش تماس می‌گرفتند، کسی پاسخگو نبود تا اینکه پدر و مادر حمیدرضا از تهران به خانه پسرشان در کرج رفتند. خانه این خانواده در شهرک اوج کرج بود. پدر و مادر حمیدرضا وارد خانه پسرشان شدند و صحنه تلخی در برابر دیدگان آنها قرار گرفت. جسد حمیدرضا در خانه افتاده بود؛ غرق در خون. بلافاصله پلیس در جریان ماجرا قرار گرفت. جسد حمیدرضا برای معاینات به پزشکی قانونی منتقل شد.

جنایتی رازآلود

حمیدرضا با شلیک گلوله به سرش جان‌ باخته بود. کسی نمی‌دانست چرا و چگونه؛ اما طبق گفته خانواده این مرد، حمیدرضا آن شب در خانه‌اش یک میهمان داشت؛ اما اینکه میهمان او چه کسی بود هم مشخص نیست. با این حال جسد حمیدرضا با لباس میهمانی پیدا شده بود. تا آن زمان هیچ کس از همسر و دختر پنج ساله حمیدرضا خبری نداشت و هیچ اثری از آنها نبود.
تا اینکه ماجرا غم‌انگیزتر شد. یک روز بعد از پیداشدن جسد حمیدرضا، بوی تعفن از کمد خانه آنها راز دو جنایت دیگر را فاش کرد. این بار جسد غرق در خون همسر و دختربچه حمیدرضا در میان رختخواب‌ها پیدا شد.

کشف اجساد مادر و دختر در کمددیواری

عموی حمیدرضا جزئیاتی از این ماجرای تلخ را روایت کرد و گفت: «همان شبی که جسد حمیدرضا پیدا شد، با کمک پلیس تمام خانه را گشتیم اما ردی از همسر و فرزند حمیدرضا نبود. هیچ اثری نیافتیم تا اینکه روز بعد بوی نامطبوعی از کمددیواری خانه آنها به مشام رسید. وقتی در را باز کردیم، رختخواب‌های داخل آن مرتب بود. هیچ چیز مشکوکی نبود. انگار اصلا کسی به آنجا دست نزده است ولی بوی تعفن هر لحظه بیشتر می‌شد و از همان کمد می‌آمد. برای همین رختخواب‌ها را بیرون ریختیم و درنهایت با صحنه تلخی مواجه شدیم. جسد همسر حمیدرضا و دختر پنج ساله آنها زیر رختخواب‌ها بود. آنها را بعد از کشتن داخل کمددیواری گذاشته بودند و بعد از آن نیز رختخواب‌ها مرتب و منظم روی اجساد آنها چیده شده بود تا کسی شک نکند.»

تحقیقات از مظنونان

این مادر و دختر نیز با شلیک گلوله جان خود را از دست داده بودند. خانواده شاه‌میرزایی به هیچ وجه به خود حمیدرضا مظنون نیستند و مطمئن هستند که فردی از بیرون وارد خانه آنها شده و دست به چنین جنایت تلخی زده است: «همسر و دختر حمیدرضا با شلیک گلوله از پا درآمده‌اند. ما مطمئن هستیم که فردی خارج از خانواده وارد خانه پسر برادرم شده و او و همسر و فرزندش را به قتل رسانده است. اگر حمیدرضا عامل این جنایت بود باید اسلحه‌ای در کنار جسد او کشف می‌شد. او کارمند شهرداری بود و مشکل مالی نداشت. عاشق دختر و همسرش بود و اختلافی در زندگی‌شان نداشتند؛ نه مشکل مالی وجود داشت و نه مشکل خانوادگی.

او چرا باید دست به چنین کاری بزند؛ هیچ دلیل منطقی برای این کار وجود ندارد. از طرفی جسد پسر برادرم با لباس میهمانی پیدا شد. در خانه خودش با لباس راحتی نبود و این نشان می‌دهد منتظر یک میهمان بوده است. برای همین مطمئنیم که این ماجرا از سوی فرد یا افرادی خارج از خانواده رخ داده است. البته در حال حاضر خانواده او به فردی مظنون هستند. دلایل و قرائنی هم بابت این ظن خود به پلیس ارایه کرده‌اند. نمی‌توانیم بیشتر از این اطلاعاتی بدهیم ولی در حال حاضر تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.»
در حالی که پرونده در جریان رسیدگی قضائی قرار دارد، تا کنون هیچ سرنخی از عامل این جنایت در دست نیست. بنابراین راز قتل‌ عام خانواده کرجی در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. با این حال پلیس به صورت ویژه این موضوع را در دستور کار خود قرار داده و در حال پیگیری این ماجراست.

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.