خواننده قدیمی پاپ در پی تأسیس ام.تی.وی وطنی
آقای خواننده میخواهد یک تلویزیون خصوصی برای پخش جدیدترین کلیپهای موسیقی تأسیس کند
در شرایطی که طبق قانون صداوسیما در ایران دولتی است، خشایار اعتمادی، خواننده موسیقی پاپ، ادعا میکند که مجوز یک «تلویزیون خصوصی» برای پخش موسیقی را گرفته است.
خشایار اعتمادی، خواننده نسل اول موسیقی پاپ، بعد از انقلاب به دنبال تأسیس یک شبکه تلویزیونی برای پخش موسیقی است.
تلویزیون موسیقی
خشایار اعتمادی که بهخصوص در سالهای آخر دهه هفتاد و البته نیمه اول دهه هشتاد جزو ستارگان موسیقی ایران قلمداد میشد، میگوید که مجوز یک ویاودی را گرفته که قرار است در زمینه پخش کلیپهای جدید موسیقی فعالیت کند.
این خواننده با اذعان به اینکه «تأسیس و اداره تلویزیون خرد جمعی میخواهد و به تنهایی نمیتوان این فعالیت را انجام داد» میگوید که تصمیم دارد تلویزیون مورد ادعایش را با راهاندازی یک هلدینگ فرهنگی و هنری در سطح بالا اداره کند.
خشایار اعتمادی به هنرآنلاین در این زمینه میگوید که این تلویزیون میتواند بزرگترین مشکلات و چالشهای موسیقی امروز را که داشتن نگاه صرفا تجاری از سوی تهیهکنندگان و پخشکنندههاست که با اهداف صرفا تجاری دست به حمایت از خوانندگان تازهکار و بستن قراردادهای یکطرفه و ناعادلانه با آنها زده و موسیقی پاپ را با چالشهای جدی مواجه میکنند، برطرف کند و باعث شود «گردش مالی این هنر-صنعت برای ارتقای خودش هزینه شود نه اینکه تنها نصیب چند دلال و تهیهکننده خاص شود».
آموزش خوانندگی و موسیقی
ظاهرا هدف خشایار اعتمادی از تأسیس شبکه تلویزیونی موسیقی احیای محبوبیت و شکوه موسیقی پاپ و خوانندگان موسیقی است که در سالهای اخیر زیر فشار تهیهکنندگان و پخشکنندگان موسیقی روزهای دشواری را سپری کردهاند.
خشایار اعتمادی میگوید: «تلویزیون موسیقی متعلق به من نیست و من مجوزش را برای خودم نگرفتهام که یک صفحه اینستاگرام هم از سرم زیاد است. بلکه هدفم از ایجاد این تلویزیون شأنیت بخشیدن دوباره به موسیقی است. ما باید دوباره به سالهای 1373-1374 برگردیم و برای رسیدن به این هدف باید پوشش، جوشش، گویش و پویش یک آرتیست و البته ساختار موزیکال آثار موسیقی تعلیم داده شود.»
فرار مغزها و رسانه انحصاری
نه تنها به عقیده خشایار اعتمادی بلکه به باور بسیاری از فعالان فرهنگی و هنری تأسیس رسانههای خصوصی بهترین راه برای عبور از آسیبهای رسانههای انحصاری دولتی است که تنها یکسری سلیقههای معدود نزدیک به رسانههای رسمی کشور را پوشش میدهند.
از این منظر تلویزیون موسیقی هم میتواند آثار شماری از خوانندگان و هنرمندانی را که چندان جایگاهی در رسانههای رسمی کشور ندارند، در اختیار مخاطبان و علاقهمندان این نوع آثار قرار داده و به نوعی برای موسیقی غیر رسمیتر نیز نوعی بازار ایجاد کند که درنهایت به نفع موسیقی این سرزمین تمام خواهد شد.
خشایار اعتمادی در این زمینه میگوید: «ما در این مملکت اعجوبههای خوبی داریم که در انزوا قرار میگیرند و این شرایط موجب افسردگی آنها میشود. تلویزیون موسیقی در این زمینه میتواند کمک خوبی برای چنین افرادی باشد، البته به شرطی که همه حضور داشته باشند و کمک کنند و از افراد و هنرمندان تا رسانههای جدی و خوشفکر این تلویزیون را متعلق به خودشان بدانند.»
صاحب مجوز تأسیس شبکه تلویزیونی موسیقی میگوید که این تلویزیون میتواند مشکل بزرگ موسیقی ایران یعنی مشکل رسانه را برطرف کند: «مثلا سازمان صداوسیما همیشه با نشاندادن ساز مشکل داشته است. به هر حال قوانینی در تلویزیون وجود دارد که باعث میشود حتی گاهی هم که برخی از مدیران واقعا میخواهند حمایت کنند، از یک جایی به بعد دیگر دست آنها نباشد. اما حالا به تلویزیون خصوصی مجوز دادهاند و امیدوارم این تلویزیون با همدلی و همبستگی و بدون هر بغض و کینهای که بزرگترین آفت بین اهالی موسیقی است، بتواند یک تلویزیون موفق در حوزه موسیقی باشد».
جای خالی شادمهر عقیلی و نوید محمدزاده!
گسترش فضای مجازی باعث شده روزانه شاهد انتشار قطعات موسیقی بسیاری باشیم که البته در میان این قطعات پرشمار تنها قطعههایی شنیده میشوند که با حمایت برخی تهیهکنندگان صاحب نفوذ دارای تبلیغات بالا در فضای مجازی و شهری هستند. تهیهکنندگانی که با انعقاد قراردادهای طولانیمدت با خوانندگان اغلب جوان و تازهکار تنها درصدی از فروش کارهای آنان را بهشان میدهند. اینها دشواریهای فعالیت هنری امروز است که البته خشایار اعتمادی میگوید در زمان فعالیت آنها نیز چنین مشکلاتی به هر حال وجود داشته است.
به گفته خشایار اعتمادی: «ما در زمانی کارمان را آغاز کردیم که سوپراستار نمیخواستند؛ یعنی نه فقط حوزه سیاست بلکه هیچکس نمیخواست ما سوپراستار شویم حتی پیشکسوتانی که فعالیت میکردند. مشکل دیگر من هم این بود که صدایم به خوانندهای شباهت داشت که با اینکه مورد علاقه خود من و مردم بود، اما آن زمان همه فکر میکردند حکومت دارد مرا را مقابل آن خواننده قرار میدهد. در حالی که قضیه کاملا متفاوت بود و اتفاقا سیستم وقت به خاطر شباهت صدای من با صدای آن خواننده دو سال به من مجوز نداد. مشکلی که قاسم افشار و شادمهر عقیلی هم به نوعی تجربه کردند. اینها یعنی زمان ما هم مشکلات خاص خودش را داشت. در کنسرتهای ما پشت صحنه میایستادند و درباره تک تک ترانهها تعیین تکلیف میکردند که فلان ترانه را بخوان یا نخوان، که هر کدام از اینها میتوانست مانع سوپراستارشدن ما شود. اتفاقاتی که درنهایت باعث مهاجرت شادمهر عقیلی شد. با همه این تفاسیر ما در آن زمان واقعا سوپراستار بودیم».
خشایار اعتمادی میگوید که تلویزیون موسیقی میتواند دوباره باعث قدرت و نفوذ خوانندگان شود: «بیست سال پیش قدرت یک خواننده از یک هنرپیشه بیشتر بود. برعکس الان که در بین خوانندهها حتی یک نفر مثل نوید محمدزاده نداریم که به تلویزیون بگوید فلانقدر میگیرم تا دو سال فقط با تو باشم، در حالی که آن دوره چنین افرادی را داشتیم و احترام زیادی برای ما قائل بودند. الان اما قدرت دست صفحاتی با دنبالکنندههای زیاد است که پولهای هنگفتی از خوانندهها میگیرند و آنها را تبلیغ میکنند. تبلیغات وحشتناکی که باعث میشود بعضی وقتها شایستهسالاری زیر سوال برود. در چنین شرایطی اما یک تلویزیون که همه کارها را پخش و راه را برای همه باز کند و واقعا دستهبندی و عنادورزی نکند، میتواند در تعیین جایگاهها بر مبنای شایستهسالاری موثر باشد».