نجات 8 کوهنورد از ارتفاعات آلپ ایران

چند روایت از 19 ساعت عملیات سخت و نفسگیر امدادگران در اشترانکوه

نجات هشت کوهنورد اراکی از ارتفاعات اشترانکوه بعد از 19 ساعت عملیات یکی از خبرهای خوبی بود که از نجاتگران شهرستان ازنا به ما رسید.19 ساعت عملیات آن هم در شرایط سخت و پر از ریسک شبانه. تحمل 19 ساعت بی‌خوابی و طی مسیرهای سخت کوهستانی به‌صورت دست به‌سنگی فقط در یک صورت امکان دارد و آن عمل به تعهد و قول و قراری بود که امدادگران با خودشان بسته بودند، نجات جان انسان‌ها. امدادگرانی که علی‌رغم منع قانونی برای انجام مأموریت نجات شبانه، همه خطرات را به جان می‌خرند و برای بخشیدن زندگی به افراد راهی کمک می‌شوند.

قله پیارو، یکی از جذاب‌ترین قله‌های اشترانکوه است که همواره کوهنوردان زیادی را برای فتح قله‌اش به سمت خود می‌کشاند؛ قله‌ای با مسیر سخت و پردهلیز. کافیست کوهنوردان به اشتباه وارد یکی از این دهلیزها شوند دیگر محال است بدون کمک نجاتگران مسیر بازگشت را پیدا کنند. مثل بلایی که سر هشت کوهنورد اراکی آمد. یک صعود یک روزه به ارتفاعات اشترانکوه . راه رفت را به‌خوبی طی کردند و بعد از بازگشت در میانه‌های راه به اشتباه وارد یکی از دهلیزها شدند. مسیری سخت و رعب‌آور. کم‌کم تمام آذوقه آب و غذایشان تمام شد و کوهنوردان خسته و تهی از امکانات غذایی به راه خود ادامه دادند. سقوط سنگی از ارتفاعات قله باعث شکستگی سر یکی از کوهنوردان شد و این حادثه همه آنها را متوقف کرد. کم‌کم تاریکی شب بر سرکوهستان سایه انداخت. تاریکی، سرمای کوهستان در کنار تشنگی و گرسنگی، شرایط سختی را بر آنها مستولی کرد. تماس با مرکز کنترل و هماهنگی عملیات‏های فوریتی جمعیت هلال‌احمر تنها امیدشان برای رهایی از مهلکه‌ای  بود که در آن گرفتار شده بودند. مسیر دست به‌سنگ و سنگی. با هر قدمی که برمی‌داشتند ریزش سنگ‌ها شروع می‌شد.

 

سایه مرگ بر سر کوهنوردان

ساعت حوالی 21 و 30 دقیقه بود که تلفن مرکز  کنترل و هماهنگی عملیات‌های فوریتی جمعیت هلال‌احمر به صدا در آمد. جوانی از آن سوی خط هراسان و سراسیمه سخن می‌گفت: «ما یک تیم هشت نفره اراکی هستیم که برای صعود به قله پیارو آمده بودیم اما در حین برگشت راه را گم کرده و در مسیری صعب‌العبور گرفتار شده‌ایم. یکی از اعضای تیم به علت مصدومیت حال خوبی ندارد و شش نفر دیگر هم بی‌آب  و غذا مانده‌اند.» صدا آهسته‌تر از چند ثانیه قبل می‌شود: «اگر امشب به کمک‌مان نیایید حتما تلفات زیادی خواهیم داشت.»

ساعتی که اعلام وضعیت و درخواست کمک ثبت می‌شود خارج از محدوده زمانی قانونی برای انجام عملیات‌های نجات است. تصمیم درباره انجام عملیات با امدادگران است. «محمد هموله» معاون امدادونجات جمعیت هلال‌احمر شهرستان ازنا موضوع را با مدیر جمعیت شهرستان در میان می‌گذارد و بعد از بررسی موقعیت کوهنوردان فرمان انجام عملیات با فراخوان تیم امداد کوهستان شهرستان صادر می‌شود. نجاتگران کوهستان از مناطق مختلف خود را به پایگاه اباذر می‌رسانند: «در این پایگاه مجددا لوکیشن دقیق محل گرفتاری این افراد را با آنها چک و با بهره‌گیری از نقشه‌های ماهواره‌ای نقطه دقیق آنها را شناسایی کردیم. اعضای تیم کوهستان که به منطقه اشراف کامل داشتند می‌دانستند چه مسیر سخت و صعب‌العبوری را پیش رو دارند به همین علت درخواست هماهنگی با بالگرد را در صورت نیاز کردند و راهی مسیر شدند.»

تاریکی شب از یک طرف و مسیر دست به‌سنگ و صخره‌ای هم به یک طرف این مأموریت را برای نجاتگران سخت و همراه با ریسک بالا کرد: «با هر قدم حجم زیادی از سنگ‌ریزه‌های کوه می‌ریخت و صدای ریزش سنگ‌ها در دل تاریکی شب ترسناک بود.»

 

مأموریت سخت

«اباذر جانبزرگی» یکی از نجاتگران حاضر در این مأموریت امدادی بود. کسی که تمام عمرش را در ارتفاعات اشترانکوه گذرانده و قله‌های چندگانه این ارتفاعات را مثل کف دست می‌شناسد اما با همه این تبحر و تسلطی که به منطقه داشت معتقد است این مأموریت یکی از سخت‌ترین مأموریت‌هایش بوده است. مسیر دست به‌سنگ را ساعت‌ها طی می‌کنند، تمام دهلیزها و صخره‌های سنگی را به‌دنبال آنها می‌گردند اما موفق نمی‌شوند. سرانجام به دیواره 200 متری عظیمی می‌رسند که تردد از آن در تاریکی شب ممکن نبود: «دیواره صاف و سخت بود. ما درست زیر دیواره بودیم و آنها بالای دیواره. هر تکان و حرکتی باعث ریزش سنگ‌های ارتفاعات بالاتر بر سر این 8 کوهنورد می‌شد. صدای هم را می‌شنیدیم اما امکان قدم برداشتن نبود. زمان زیادی به صبح نمانده بود، تصمیم گرفتیم با صحبت کردن و آرام کردن این 7 نفر از آنها خواستیم تا طلوع آفتاب صبر کنند تا بتوانیم فرد مصدوم را از طریق بالگرد جابه‌جا کنیم. حوالی صبح به محض طلوع آفتاب درخواست بالگرد کردیم. شرایط خاصی بود تمام بالگردها در اختیار مانور آموزشی بود به همین علت از بالگردهای اورژانس استفاده کردیم. بالگرد از راه رسید. فرد مصدوم را به داخل بالگرد جابه‌جا کردند. از طریق بالگرد کمی آب و مواد غذایی بین کوهنوردان دیگر توزیع شد تا توان راه رفتن را داشته باشند. از آنجا که امکان رفتن و رسیدن ما به آنها نبود از 7 کوهنورد خواستیم طبق راهنمایی ما مسیر خط‌الرأس را تا کولجنو طی کنند. ترس همه وجودشان را گرفته بود و پاهایشان رمقی برای راه رفتن نداشت. به ناچار مسیر پیشنهادی را در پیش گرفتند و با هر قدم این سنگ ریزه های کوهستان بود که آهنگ ترس و وحشت را در کوهستان طنین انداز می کرد.»

ساعت کم‌کم به 6 غروب نزدیک می‌شد. 18 ساعت پیاده‌روی، کوهروی و دست به‌سنگی در میان دهلیزها و مسیرهای سخت و صعب‌العبور کوهستان شرایط سختی بود که نجاتگران هلال‌احمر برای نجات جان این کوهنوردان تحمل کرده بودند به طوری که وقتی همراه آنها به پایین قله رسیدند و دیواره سنگی و صاف را دیدند باورشان نمی‌شد هلال‌احمری‌ها این دیواره را در دل تاریکی شب صعود کرده‌اند. این مأموریت با نجات جان همه 8 کوهنورد گرفتار شده به پایان رسید اما مأموریت‌های سخت در اشترانکوه قصه تکراری است که هر روز در این ارتفاعات اتفاق می‌افتد.

 

 

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.