یحیی تدین
«طراحی کارتون جزو آندسته هنرهایی است که نمیشود آن را با دستکش یا با دست مصنوعی انجام داد، دلیل آن واضح است همانطور که نمیشود با دستکش یا دست مصنوعی بسکتبال یا والیبال بازی کرد!»، این نوع طنزنوشتهها، همان چیزی است که در کارتونهای نیویورکری دیده میشود، یعنی تناقض در مواجهه با واقعیت. در گزاره بالا دلیل اراِیهشده برای طراحی کارتون، تقریبا مشابه مقدمه است، با اینحال مخاطب معمولی آن را میپذیرد. در کارتونهای سالهای ١٩٧٥ تا ١٩٨٤ چون دهههای گذشته مرتبا با این سبک گفتوگوها مواجه هستیم، بهطور مثال در یکی از کارتونهای «رابرت مانکوف»٢ که خود نزدیک دو دهه مدیریت صفحات کارتون «نیویورکر» را برعهده داشت، بیننده شاهد سه ماهی در حال شکار است که هرکدام تعریف متفاوتی از واژه «عدالت» دارند. کوچکترین ماهی میگوید: «در جهان هیچ عدالتی وجود ندارد!»، ماهی کمی بزرگتر که در حال خوردن ماهی کوچکتر است، میگوید: «در جهان مقدار کمی عدالت وجود دارد!» و ماهی بزرگتر که خطری او را تعقیب نمیکند، میگوید: «اوضاع جهان عادلانه است!»، در واقع برای طراحان «نیویورکر» هرچند مهارت در طراحی یک اصل پذیرفته شده است اما این جوهر طنز است که به اثر اعتبار میبخشد. در این دهه، «بوس»٣ و «زیگلر»٤ همچنان حضور فعال دارند، لیکن همزمان هنرمندان جدیدی به جمع کارتونیستهای «نیویورکر» اضافه میشوند؛ از جمله «تام چنی» ٥، «گاهان ویلسون»٦ و «میچل ماسلین» ٧ که آثاری از آنها را در این شماره مشاهده میکنید.
پینوشت: ١-New yorker ٢ – ٤ Booth- ٣ Robert Mankoff-٥ -Zigler- Cheney Tom ٦- Gahan Wilson ٧- Michael Maslin