امیرمسعود فلاح
١-سازندگان آن به اصطلاح «تیزر تبلیغاتی» از آهنگی بسیار بیمعنی استفاده کردهاند که هیچ نسبتی با بیننده، خورنده و خوردنی ندارد. به راستی در پس پشت انتخاب آن به اصطلاح آهنگ، چه انگارهها، انگیزهها و نیات شوم و پلیدی نهفته است؟
٢-چرا درحالیکه آن به اصطلاح «تیزر تبلیغاتی» برای یک بستنی است، محیطی که در آن فیلمبرداری شده، کویری، بیابانی، جایی نیست؟ چرا لااقل هوا آفتابی نیست؟ چرا به مخاطب القای حس گرما و تشنگی نمیشود؟
٣- چرا در آن به اصطلاح «تیزر تبلیغاتی» از این همه مواد غذایی و خوراکیهای بومی استفاده نشده؟ اصلا این همه محصولات لبنی، چرا فقط شیر را باید به خامه و خامه را هم به بستنی تبدیل کرد؟ چرا بستنیاش باید حتما آن شکلی باشد؟ اصلا چرا تبلیغ خوردن آش نشده که هم جذابتر باشد و هم خوراک بومی و مخصوص مملکت خودمان؟ میگویند آش را باید دونفری خورد؟ چه بهتر!
٤-اینکه رنگ بستنی قهوهای سوخته است به چه معناست؟ سازندگان آن به اصطلاح «تیزر تبلیغاتی» منظورشان از انتخاب رنگ قهوهای سوخته چه بوده؟
٥- در آن به اصطلاح «تیزر تبلیغاتی» مشخص نشده بستنی از کجا گرفته شده. با چه انگیزهای گرفته شده؟ در چه حالی گرفته شده؟ گیرنده یا خریدار که بوده؟ با چه مبلغی گرفته شده؟ آیا شخص خورنده همان شخص خرنده است یا ما با دو شخص منفک از هم مواجهیم؟ اساسا آیا حق انتخابی برای خرنده و خورنده و بیننده قائل شدهاند یا مدلی که خودشان دوست داشتهاند را به همه قالب کردهاند. سوالات و ابهامات بیش از اینهاست که همینها را هم جواب بدهند بس است.