آزمونهای سختی را پشتسر گذاشتیم
از طرح نذر آب تا کمبود اعتبار انبارهای امدادی و چالشهای مالی در گفتوگو با دبیرکل جمعیت هلالاحمر– بخش دوم
در سالی که گذشت، گر چه مقابله با کرونا محور اصلی فعالیتهای جمعیت هلالاحمر بود، اما این مسأله باعث نشد تا این نهاد بینالمللی عامالمنفعه از سایر فعالیتهای خود عقب بماند؛ از اجرای طرح نذر آب با محوریت تأمین آب مناطق بحرانزده به صورت بلندمدت گرفته تا شارژ انبارهای امدادی و تقویت بخش لجستیک در حوزه امدادونجات. همه این اتفاقات خوب در حالی رخ داد که مشکلات مالی و کمبود بودجه در بخشهای مختلف محدودیتهایی را برای هلالاحمریها ایجاد کرده بود. مجموعه مدیران این نهاد به پشتیبانی حضور همیشگی داوطلبان و نجاتگران با حضور پررنگ در عرصههای امدادرسانی اجازه ندادند تا این مشکلات در جامعه نمود پیدا کند. محمدحسن قوسیانمقدم، دبیرکل جمعیت هلالاحمر ایران، در گفتوگو با ما از این فعالیتها میگوید.
در حالی شاهد اجرای چهارمین مرحله طرح نذر آب هستیم که نگاه مقطعی تأمین آب برای مناطق بحرانزده در سه دوره قبلی، جای خود را به نگاه بلندمدت در قالب احیای قناتها و ایجاد آب شیرینکنها داده است؛ رویکردی که قطعا تأثیرگذاری اجرای طرح نذر آب را چند برابر میکند. این تغییر رویکرد حاصل چه تجربهای است؟
ما در مناطقی که با خشکسالی روبهرو هستند، حاضر شدیم و مشاهداتی داشتیم که حکایت از عمق فاجعه بحران آب در این مناطق داشت. قایقهای بزرگ و کوچک به شن نشسته در میانه بیابانی خشک و بیحاصل حکایت از این داشت که این اراضی در گذشته رودهای خروشانی بودهاند و امروز به شنزار تبدیل شده و حاصلش برای مردم منطقه فقط طوفان شن است. اتفاقی که در طول بیست و چندسال اخیر رخ داده و به مرور زمان خودش را نشان داده است. این شرایط باعث شده تا مردمی که امکان مهاجرت را داشتند، از منطقه بروند و آنها که توان مهاجرت نداشتند، در منطقه بمانند و همین اوضاع بحرانی جمعیت هلالاحمر را به صحنه کشاند. در سالهای نخست گمان میکردیم تنش آبی فقط در فصل گرم سال رخ میدهد، بنابراین با اجرای طرح نذر آب و تأمین تانکرهای آب سعی در تأمین نیاز مردم کردیم، اما بعد از استقرار تانکرها متوجه شدیم که امکان تأمین آب آنها از سوی آبفا وجود ندارد. به همین علت در نذر آب سه و چهار تصمیم گرفتیم با انتقال آب از مراکز دارای آب که در نزدیکی مناطق بحرانزده است، چالش مردم را حل کنیم. کار لولهکشی و انتقال آب به مناطق بحرانزده کشور سیاستی است که در طرح نذر آب دنبال میکنیم.
بهرهگیری از ظرفیت حداکثری خیریهها سیاست منطقی و درستی بود که طی چندسال اخیر جمعیت هلالاحمر در پیش گرفته و سعی کرده است که با تسهیل شرایط همکاری، زمینه مشارکت تشکلهای مردمنهاد در بحرانهای مختلف و هدایت آنها را برعهده گیرد. چطور این ضرورت را حس کردید؟
سازمان داوطلبان جمعیت هلال احمر حلقه اتصال توان توانمندان و نیاز نیازمندان است. در واقع ما در جامعه یکسری انسانهای برخوردار داریم و در نقطه مقابل با انسانهایی نیازمند روبهرو هستیم. جمعیت هلالاحمر با اتصال این دو گروه به هم میکوشد تا بخش قابل توجهی از مشکلات نیازمندان حل و فصل شود. ما از توان خیریهها در اجرای طرح نذر آب بهره زیادی بردیم؛ زیرا در این طرح بار اصلی بر دوش سمنها و خیریهها بود و هلالاحمر فقط نقش پشتیبان را داشت. نیروهای ما در شعب جمعیت هلالاحمر استانها با جلب مشارکت خیریهها و تشکلهای مردمنهاد تمام کمکهای مردمی در قالب نذر آب را جمعآوری کرده و به مناطق درگیر انتقال میدهند.
گاهی اوقات برخی سمنها- با وجود نیت خیر- اما به دلیل ناآگاهی خدماتی را ارایه میدهند که به دلیل تناسب نداشتن با بسترهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و نیازهای منطقه بحرانزده گرهای از مشکل مردم باز نمیکنند؛ فیالمثل در زلزله کرمانشاه یا خشکسالی سیستانوبلوچستان برخی فعالیتهای خیریهها با واکنشهای منفی مردم روبهرو شد و برخی این فعالیتها را صرفا تبلیغاتی میدانستند. این موضوع یکبار دیگر ضرورت سوقیافتن کمکهای مردمی به سمت جمعیت هلالاحمر و برنامهریزی برای ارایه کمکهای متناسب را گوشزد میکند. برای تحقق این مهم چه اقداماتی انجام دادهاید؟
جمعیت هلالاحمر جزئی از یک سازمان بینالمللی است. 192 کشور جهان این جمعیتها را دارند و همه تحت عنوان یک فدراسیون دور هم جمع میشوند؛ با حفظ خط قرمزها و نظارتهای بینالمللی. ما با یک خیریه معمولی شاید شباهت ساختاری داشته باشیم اما در قالب خاصی هستیم و سازمانهای مختلف روی ما نظارت دارند؛ از سازمان بازرسی گرفته تا دیوان محاسبات. بنابراین مثل یک خیریه معمولی نیستیم و اگر کاری خلاف قانون هم بخواهد واقع شود، خیلی زود خود را در هلالاحمر نشان میدهد. اما این شرایط برای بخشهای دیگر امکان ندارد. اکثر خیریههایی که شریک ما هستند، عمدتا خیریهها و آدمهایی هستند که در بحث مالی به اغنا و به این نتیجه رسیدهاند که باید به کمک مردم بیایند. حالا ممکن است در میان تمام خیریهها دو مورد هم اهداف دیگری داشته باشند اما قطع به یقین مردم اگر بخواهند جایی را برای ارایه کمکهای خود به مردم بحرانزده انتخاب کنند، باید جایی باشد که از نظارت بر آن مطمئن باشند؛ مجموعهای که هم دستگاههای نظارتی داخلی و هم بینالمللی بر فعالیتهای آن نظارت دارد. ما کمکهایی را به کشورهای مختلف ارایه میکنیم یا در مقابل در شرایط بحران کمکهایی را دریافت میکنیم. وقتی از فدراسیون کمک میگیریم، باید به ناظر فدراسیون گزارش و مستنداتی دال بر چگونگی هزینهکرد این کمکها ارایه کنیم؛ اما ممکن است خیریهها این نظارت را نداشته باشند. هلالاحمر مسیر امنتری برای انتقال کمکهای مردمی در حوادث طبیعی و غیرمترقبه است. فعالیت شعب جمعیت هلالاحمر در سراسر کشور این امکان را فراهم میکند تا نیاز مردم هر منطقه بر اساس شرایط موجود و بافت فرهنگی و اجتماعی هر منطقه تأمین شود.
در دوماه اخیر آب به عنوان مسأله جدی خوزستان مطرح شده و تنش آبی اعتراضات مردمی را به همراه داشته است. آیا امکان دارد طرح نذر آب که تا پیش از این در استانهای جنوبشرقی کشور متمرکز بوده، در خوزستان هم اجرا شود؟
ما همزمان با اینکه نذر آب را در سیستانوبلوچستان، کرمان، خراسانجنوبی و هرمزگان دنبال میکردیم با اتفاقی که در خوزستان افتاد، نیروهای خودمان را در این استان فعال کردیم. با کمک خیرین منابع بزرگ آبی را بین مردم توزیع کردیم و طی نشست با شیوخ و بزرگان طوایف به چارهاندیشی درباره مشکلات بیآبی پرداختیم و مشخص شد که مشکل بحران آب در خوزستان فراتر از آب آشامیدنی است. افزایش کشت برنج در پاییندست رودخانهها، افزایش مصرف آب از منابع آبی را به همراه داشته و کاهش حجم آب رودخانهها موجب افزایش غلظت و شوری آب شده است؛ آبی که قابل استفاده برای آشامیدن نیست. از سوی دیگر مسئولان از بازکردن سدها به خاطر پیشبینی پاییز کمآب خودداری میکنند و این مسأله باعث خشکی اراضی کشاورزی و نخلستانهای خوزستانیها شده بود که خوشبختانه با بازکردن سدها فروکش کرد.
شارژ و تقویت انبارهای امدادی موضوعی بود که سال گذشته از سوی شما و رئیس جمعیت به عنوان یک ضرورت مهم دنبال میشد. آیا بودجه مورد نیاز برای تهیه اقلام امدادی تأمین و این انبارها از شرایط اضطراری خارج شده است؟
در سال 99 زمانی که تیم جدید مستقر شد، هلالاحمر دو، سهسال سخت را پشتسر گذاشته بود. از سال 96 تا 99 بحث سیل و زلزلههای مختلف رخ داده بود. روند کار در جمعیت هلالاحمر به این صورت است که به محض خالیشدن انبارها باید دوباره به جایگزینی اقلام اقدام شود. این اقلام پیرو فراخوان کمک مردمی یا تأمین بودجه تهیه میشود. در گذشتههای دور به محض وقوع یک بحران دو، سه روز اول اقلام مورد نیاز را از انبارها تأمین میکردیم و روزهای بعد از محل کمکهای مردمی اقلام مورد نیاز تهیه میشد. در سالهای اخیر از این مسأله غفلت شده بود؛ از یکسو به دنبال بحرانهای پی درپی انبارها خالی شده و از سوی دیگر در استانهای بحرانزده کمکهای نقدی بین مردم توزیع شده بود. این در حالی است که ما این وظیفه را نداریم و باید مبالغ نقدی جمع و صرف تأمین اقلام امدادی در انبارها شود. با غفلت از این شرایط، سال 99 با انبارهایی روبهرو شدیم که ظرفیت مناسب نداشتند. ما دو، سهبار در این خصوص از دولت کمک گرفتیم؛ چون با توجه به مسائل اعتقادی و اینکه کمکهای مردمی هر استان در همان استان باید هزینه شود، امکان نداشت مثلا از کمکهای مردمی استان لرستان برای تقویت انبارهای استان تهران استفاده شود. خوشبختانه امروز در بخش چادرهای امدادی به وضعیت استانداردی رسیدیم و میتوان گفت از این بابت نگران نیستیم. در مورد اقلام غذایی به جهت محدودیت انبار آن- از لحاظ تاریخ اعتبار- به استانها تخصیصهایی داده شده تا هر استان به تأمین هزار تا دوهزار بسته برای حوادث کوچک اقدام کند. در کل گرچه از نظر انبارها در وضعیت ایدهآل نیستیم اما اضطرار و نگرانی نداریم.
در حوزه افزایش توان لجستیکی هلالاحمر چه کارهایی صورت گرفته است؟ گویا نوسازی خودروهای امدادی و اورهالکردن بالگردها در دستور کار است؛ درست است؟
خودروهای هلالاحمر همه از برند خاصی هستند. در واقع ما سعی کردیم خودروهایی را به کار بگیریم که در روز حادثه به کار آیند. شما بارها دیدهاید که به هنگام وقوع سیل خودروهای ایرانی را آب میبرد اما خودروهای هلالاحمر وسط سیلاب میرود و افراد گرفتار را نجات میدهد. این خودروها توانایی ارایه خدمات در مناطق صعبالعبور را هم دارد؛ اما وقتی از خودروی خاصی استفاده میکنیم، باید قبول کرد که هزینههای خاص خود را دارد. مشکل ما این است که حدود 5- 4هزار خودروی ویژه داریم اما ردیف بودجهای برای تعمیر و نگهداری آنها نداریم. حتی گاهی برای تعویض روغن آنها با مشکل روبهرو هستیم. در اعتبارات هلالاحمر ردیف بودجهای برای تعمیر و نگهداری این خودروها دیده نشده است. در بخش انبارها هم همین مشکل را داریم. ما درحال حاضر 500 انبار داریم، از ضرورت تأمین اجناس داخل آنها که بگذریم ما حتی برای تعمیر، نگهداری، اطفای حریق و دوربینهای آنها هم ردیف اعتباری نداریم. از همه اینها بدتر امداد هوایی ماست. ما حدود 24 بالگرد در جمعیت هلالاحمر داریم که نیازمند تعمیر، اورهالکردن و بازرسی قطعات برای تمدید عمرشان هستند اما بودجه نداریم. این درحالی است که برخی دستگاهها در ایران بالگرد امدادی با ردیف بودجهای مناسب دارند. جالب اینجاست که این اعتبارات صرف بالگردهای اجارهای میشود، آنوقت ما که مالکیت بالگردهایمان با خودمان است و همه آنها بیمه شدهاند، از داشتن ردیفهای بودجهای محروم هستیم. این موضوع کار را سخت میکند؛ هیچ منبعی نیست که برای این بخش از آن کمک بگیریم. درست است ما منابعی مردمی داریم اما از نظر شرعی درست نیست نذر مردم در سیل را صرف تعمیر بالگرد کنیم. در اساسنامه ما به منابعی اشاره شده که هیچوقت بهروزرسانی نشده است؛ مثلا دو ریال از یک تمبر یا یکدرصد از بلیت هواپیما که خیلی از شرکتهای هواپیمایی نمیدهند. سال 99 از آنها شکایت کردیم که طبق قانون باید این سهم را پرداخت کنید و هنوز چشم به راه این منابع هستیم.
یکی از اتفاقاتی که خوشحالم میکند، واردات واکسن است؛ آن هم در زمانی که به علت تحریمها اکثر مسیرها بسته بود. آن روزی که اولین محموله را وارد کردیم و تیتر زدیم و بزرگترین محموله واکسن وارد کشور شد، برای من عالی بود. هنوز هم وقتی محمولهای وارد میشود و خوشحالی مردم را در پیامهایشان میبینم، خوشحال میشوم.
امسال شاهد اتفاقات خوبی در حوزه امداد هوایی بودیم. یکی از آنها بازگرداندن بالگردهای اورهالشده به چرخه عملیات بود.
امسال در هفته هلااحمر شاهد اتفاق جالبی بودیم؛ دو بالگرد زمینگیرشده ما پس از 4سال به چرخه عملیات برگشتند. دوازدهم اردیبهشت روز تست این بالگردها اعلام شد، یک مورد عملیات امدادونجات در ارتفاعات شمال تهران گزارش شد و نجاتگران باید به دنبال فردی میگشتند که از ارتفاع سقوط کرده بود. با اینکه نگران اولین پرواز بالگرد نوسازیشده بودیم اما گفتیم عملیات امداد را انجام دهد و درنهایت خاطره خوبی شد. بالگردی که سالها زمینگیر شده بود، بعد از تعمیرات در ارتفاعات تهران عملیات امداد را با موفقیت انجام داد و جان یکنفر به این وسیله نجات پیدا کرد.
سختترین روزهای فعالیت در هلالاحمر برای شما چه زمانی بود؟
سال 99 روزها و آزمونهای سختی را پشتسر گذاشتیم؛ روزهایی که با کمبود اعتبار دستوپنجه نرم میکردیم. زمانهایی میرسید که ما حتی پول پرداخت حقوق پرسنل را نداشتیم و این مشکل در 6 ماه دوم به اوج خود رسیده بود. در آبان و آذر به وضعی رسیدیم که هیچ امیدی نداشتیم؛ حسابهای جمعیت خالی بود. همیشه نگران حقوق پرسنل بودیم و از خودمان میپرسیدیم امکان دارد آخر ماه حقوق کارکنان را بپردازیم؟ ما برخلاف دستگاههای دولتی شامل بند «و» نمیشویم. این بند به سازمانها اجازه میدهد در هر شرایط سختی ابتدا حقوق کارکنان خود را پرداخت کنند اما ما این امتیاز را هم نداشتیم. از طرفی در سایه شیوع کرونا مجبور به اجرای طرح آمران سلامت بودیم و جوانان 400 شهر در این طرح ما را همراهی کردند. منابع درآمدزایی به علت شیوع کرونا تعطیل بود و هر روز فشار تحمیلی به ما بیشتر و بیشتر میشد. خدا را شکر که این روزها گذشت.
چه زمانی انتظار انجام کاری را نداشتید اما محقق شد و خوشحالتان کرد؟
یکی از اتفاقاتی که خوشحالم میکند واردات واکسن است؛ آن هم در زمانی که به علت تحریمها اکثر مسیرها بسته بود. آن روزی که اولین محموله را وارد کردیم و تیتر زدیم و بزرگترین محموله واکسن وارد کشور شد، برای من عالی بود. هنوز هم وقتی محمولهای وارد میشود و خوشحالی مردم را در پیامهایشان میبینم، خوشحال میشوم.