آیا جنگ در افغانستان باید اتفاق می‌افتاد؟

سال 2001 ، زمانی که طالبان آماده تسلیم بودند، ایالات متحده آن را نپذیرفت. نزدیک به 20 سال بعد، طالبان همه برگ‌های برنده را در دست دارد

با بازگشت طالبان به قدرت، برخی از دیپلمات‌هایی که سال‌ها تلاش کرده‌اند مأموریت ایالات متحده و ناتو را در افغانستان پیش ببرند، به فرصت از دست‌‌رفته ایالات متحده و تمام آن سال‌ها می‌نگرند که می‌شد طولانی‌ترین جنگ آمریکا را در مراحل اولیه متوقف کرد و جان‌های بسیاری را نجات داد. تقریبا 20 سال بعد، آمریکا مذاکره برای پایان‌دادن به جنگ افغانستان را آغاز کرد، اما توازن قوا در آن زمان کاملا فرق کرده بود. نزدیک به 2هزار و 500 آمریکایی در جنگ در خاک افغانستان و تقریبا یک‌هزار سرباز از متحدانش مانند بریتانیا و کانادا کشته شده‌اند. به گفته موسسه واتسون در دانشگاه براون، تلفات افغانستانی‌ها بسیار بیشتر بوده است. حداقل 240هزار افغانستانی کشته شده‌اند که بسیاری از آنها غیرنظامی بوده‌اند.

شهروندآنلاین: نیروهای طالبان پس از حملات تروریستی یازدهم سپتامبر، کلاشینکف‌ها را در هوا تکان می‌دادند، مشت‌های گره‌کرده را هم و به هشدارهای آمریکایی‌ها مبنی بر اینکه اگر اسامه بن لادن تسلیم نشود، کشورشان را زیر بمباران نابود می‌کنند، وقعی ننهادند. اما هنگامی که بمب‌های آمریکایی فرود آمد، شجاعت محو شد. طی چند هفته بسیاری از طالبان از پایتخت افغانستان گریختند.

نوامبر 2001 بود که رهبران طالبان با حامد کرزی، که به زودی رئیس‌جمهوری موقت افغانستان می‌شد، تماس گرفتند: آنها می‌خواستند معامله کنند.

بارنت روبین، که در آن زمان با تیم سیاسی سازمان ملل متحد در افغانستان کار می‌کرد، به یاد می‌آورد: «طالبان کاملا شکست خوردند، آنها هیچ خواسته‌ای نداشتند، به‌ جز عفو.»

پیام‌رسانان بین کرزی و مقر فرمانده طالبان، ملا محمد عمر، در قندهار رفت‌وآمد می‌کردند. کرزی تسلیم طالبان را متصور بود که مانع از ایفای نقش شبه‌نظامیان در آینده کشور ‌می‌شد. اما واشینگتن که مطمئن بود طالبان برای همیشه از بین می‌روند، حوصله‌ معامله و توافق نداشت!

دونالد اچ. رامسفلد، وزیر دفاع، در آن زمان در کنفرانسی مطبوعاتی گفت: «آمریکایی‌ها هیچ علاقه‌ای به آزاد گذاشتن ملا عمر برای گذراندن روزهای خود در هر کجای افغانستان ندارند. ایالات متحده او را اسیر یا مرده می‌خواهد و تمایلی به مذاکره برای تسلیم‌شدن ندارد.»

افغانستان
سربازی در نوامبر 2001 در کابل، شادمان از پیروزی بر طالبان. Tyler Hicks for The New York Times

مذاکره؛ 20 سال بعد!

تقریبا 20 سال بعد، ایالات متحده مذاکره برای پایان‌دادن به جنگ افغانستان را آغاز کرد، اما توازن قوا در آن زمان کاملا فرق کرده بود؛ این به نفع طالبان بود.

برای دیپلمات‌هایی که سال‌ها تلاش کرده‌اند مأموریت ایالات متحده و ناتو را در افغانستان پیش ببرند، توافقی که دونالد جی. ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا در فوریه 2020 برای خروج نیروهای آمریکایی با طالبان منعقد کرد- توافقی که بایدن بلافاصله پس از تصدی مقامش در سال جاری میلادی از آن پیروی کرد- خیانت به نظر می‌رسید.

در حال حاضر، با بازگشت طالبان به قدرت، برخی از آن دیپلمات‌ها به فرصت از دست‌رفته ایالات متحده و تمام آن سال‌ها می‌نگرند که با پیگیری تسلیم‌ طالبان می‌شد طولانی‌ترین جنگ آمریکا را در مراحل اولیه متوقف یا به‌ طور چشمگیری کوتاه کرد و جان‌های بسیاری را نجات داد!

برای برخی از کهنه‌سربازان آمریکایی در افغانستان، تصور این امر دشوار است که مذاکره با طالبان در سال 2001 ممکن بود نتیجه‌ای بدتر از آنچه ایالات متحده درنهایت به‌ دست آورد، به بار بیاورد.

کارتر مالکاسیان، مشاور ارشد ‌سابق ژنرال جوزف دانفورد، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در دوران مدیریت اوباما و ترامپ، در مورد تصمیم آمریکا مبنی بر بحث‌نکردن درباره تسلیم طالبان نزدیک به 20 سال پیش گفت: «یک اشتباه این بود که ما تلاش طالبان برای مذاکره را رد کردیم.»

او گفت: «ما در سال 2001 به خود غرّه بودیم و اعتمادبه‌نفس فوق‌العاده‌ای داشتیم و فکر می‌کردیم طالبان رفته‌اند و قرار نیست برگردند. ما همچنین می‌خواستیم انتقام بگیریم، بنابراین اشتباهات زیادی کردیم که نباید مرتکب می‌شدیم.»

بیش از یک سال بعد، ایالات متحده با همان اعتمادبه‌نفس و بی‌میلی به مذاکره، به عراق حمله و جنگ دیگری را آغاز کرد.

طالبان در کاخ ریاست‌جمهوری
طالبان ساعاتی پس از فرار اشرف غنی، رئیس‌جمهوری، کاخ ریاست‌جمهوری افغانستان را در کابل تسخیر کردند. Photograph: Zabi Karimi/AP

ایالت متحده خسته از جنگ؛ طالبان قوی‌تر از گذشته!

زمانی که دولت ترامپ با طالبان به توافق رسید، ایالات متحده از جنگ خسته شده بود و با توجه به اینکه قصد خروج از افغانستان را اعلام کرده بود، از نیرو و قدرت نفوذ کمی برخوردار بود.

نزدیک به 2هزار و 500 آمریکایی در جنگ در خاک افغانستان و تقریبا یک‌هزار سرباز از متحدانش مانند بریتانیا و کانادا کشته شده‌اند. به گفته موسسه واتسون در دانشگاه براون، تلفات افغانستانی‌ها بسیار بیشتر بوده است. حداقل 240هزار افغانستانی کشته شده‌اند که بسیاری از آنها غیرنظامی بوده‌اند.

بر اساس برخی برآوردها، مالیات‌دهندگان آمریکایی تقریبا دو تریلیون دلار برای این تلاش هزینه کرده‌اند و اطمینان چندانی درباره فایده آن ندارند. در مقابل، طالبان بسیار قوی‌تر از گذشته وارد مذاکرات شدند. پناهگاه امن آنان در پاکستان، که سال 2001 به آنجا گریخته بودند، به خط تأمین تبدیل شده بود. حتی در اوج حضور نیروهای آمریکایی، آنان توانستند روند رو به رشد استخدام نیرو از افغانستان و پاکستان را، که بخشی از منابع آن با افزایش سود حاصل از تجارت تریاک تأمین می‌شد، حفظ کنند.

آنان سرانجام بخش اعظم افغانستان را تحت کنترل خود درآوردند، ابتدا به مناطق روستایی رفتند، سپس به شهرها. تلفات نیروهای امنیتی افغانستانی افزایش یافت و گاهی اوقات در یک هفته به صدها نفر رسید.

رایان کروکر، سفیر سابق آمریکا در افغانستان، گفت: «وقتی شنیدم ایالات متحده قرار است با طالبان و بدون دولت افغانستان در دوحه ملاقات کند، گفتم این مذاکره صلح نیست، این مذاکره تسلیم است.» کروکر افزود آن مذاکرات پیرامون عقب‌نشینی ما بود، بدون اینکه طالبان به طرف ما شلیک کنند، زمانی که می‌رفتیم؛ و متقابلا چیزی دریافت نکردیم.

مایک پمپئو
دیدار مایک پمپئو، وزیر امورخارجه آمریکا با ملا عبدالغنی برادر و دیگر اعضای تیم مذاکره‌کننده طالبان در قطر، نوامبر 2020. Pool photo by Patrick Semansky

ماندنی که توجیه استراتژیک نداشت

معامله دولت ترامپ حقوق زنان را محترم نمی‌شمرد، همچنین حفظ هیچ یک از دستاوردهایی را که ایالات متحده در طول سال‌ها و با صرف جان‌ها سعی کرد ایجاد کند، تضمین نمی‌کرد. همچنین طالبان را از تلاش همه‌جانبه نظامی برای تصرف کشور باز نداشت.

آن حتی توافق صلح هم نبود. در عوض، خروجی آن وعده نسبتا مبهم طالبان برای جلوگیری از حملات آینده علیه ایالات متحده و متحدانش بود. حتی در این توافقنامه، طالبان از پذیرفتن کلمه «تروریست» برای توصیف القاعده خودداری کردند!

اکنون طالبان دوباره کنترل کشور را در دست گرفته‌اند. به‌ طور خلاصه، بسیاری از آنچه ایالات متحده تلاش کرد ایجاد کند، در حال حاضر در معرض محوشدن است.

برخی از دیپلمات‌های سابق معتقدند این جنگ پیشرفت‌های محسوسی به همراه داشت. نیروهای عملیات ویژه ایالات متحده از افغانستان به عنوان نقطه‌ای برای هدف قراردادن اسامه بن لادن استفاده کردند که منجر به مرگ او در پاکستان در سال 2011 شد. از نظر غیرنظامی، تلاش‌ها باعث آموزش میلیون‌ها پسر و بسیاری از دختران افغانستانی شد. افغانستانی‌ها صاحب موبایل شدند و از رسانه‌های اجتماعی استقبال کردند که به بسیاری از آنان اجازه داد با بقیه جهان ارتباط برقرار کنند.

اما از نظر امنیت ملی، پس از مرگ بن لادن، دلیل استراتژیک‌ماندن ایالات متحده در این کشور به‌ طور چشمگیری رنگ باخت؛ نقطه‌ای نادر در سیاست که باراک اوباما و دونالد ترامپ بر آن توافق داشتند.

قطعا موانع دیگری در مسیر مذاکرات صلح 20 سال پیش وجود داشت. پس از حادثه 11 سپتامبر، پنتاگون روزها در تب وتاب بود. احساس غم و اندوه ملی، تحقیر و خشم ملموس بود و شور انتقام هم؛ آنچه چشم بسیاری از مقامات آمریکایی را بر سابقه طولانی تهاجم‌ها و اشغال‌های ناموفق در افغانستان بست.

«ما در مورد تسلیم مذاکره نمی‌کنیم.»؛ دونالد رامسفلد، وزیر دفاع وقت، در سال 2001 گفت. Manny Ceneta/Getty Images

بُن بدون طالبان

تقریبا دو هفته پس از آنکه رامسفلد تلاش‌های کرزی را برای پایان‌دادن به جنگ از راه مذاکره، نقش بر آب کرد، کنفرانسی در شهر بن آلمان، با هدف برنامه‌ریزی برای دولت جانشین در افغانستان، بدون طالبان، آغاز شد. آن روند بر جایگاه طالبان به‌ عنوان بیگانگان مهر تأیید زد؛ همه اینها تضمینی بود برای اینکه هر گونه تلاش برای دستیابی به توافق با آنها مردود است.

جیمز دابینز، یکی از دیپلمات‌های آمریکاییِ حاضر در آن کنفرانس گفت: «در آن زمان هیچ بحثی در مورد مشارکت و گنجاندن طالبان وجود نداشت. «صادقانه بگویم اگر از طالبان دعوت می‌شد، هیچ کس دیگری نمی‌آمد!» او این را می‌گوید و اضافه می‌کند حالا که به عقب برمی‌گردم، می‌بینم ما باید طالبان را در محاسبات‌مان می‌گنجاندیم.

لخدار براهیمی، نماینده ویژه سازمان ملل متحد در امور افغانستان، مُصر بود اگر چه طالبان در بُن کنار گذاشته شده‌اند، حداقل باید در مرحله بعدی تشکیل دولت انتقالی شرکت داشته باشند: یک لویه جرگه، اقوام، قبایل فرعی و گروه‌های دیگر را گرد هم می‌آورد تا راه آینده کشور را مشخص کند.

چند نفر که از نظر ایدئولوژیک به طالبان نزدیک بودند، اما جزو این گروه نبودند، رزومه نامزدهای خود را به دفتر سازمان ملل متحد آوردند، جایی که رهبران افغانستانی در حال بررسی نمایندگان بالقوه بودند. بارنت روبین گفت اما برخی از نمایندگان احتمالی به عنوان تروریست طرد و بعدا بازداشت شدند و یکی از آنها به بازداشتگاه گوانتانامو فرستاده شد، جایی که او بیش از 6 سال را در آنجا گذراند، با وجود اینکه هرگز از طالبان حمایت نکرده بود.

دابینز که با دولت انتقالی افغانستان همکاری داشت، بازگو می‌کرد: «به برخی از افغانستانی‌ها که با طالبان بودند، پیشنهاد شد تسلیم شوند و وقتی این کار را کردند، آنان را به زندان فرستادیم، در بگرام و گوانتانامو، و اگر این ایده خوبی بود، هیچ بحثی درباره‌اش نبود.»

او گفت «در آن زمان، من این موضوع را که طالبان فاکتوری در افغانستان پس از جنگ خواهند بود، دستِ کم گرفتم. فکر می‌کردم آنان چنان مغلوب، درمانده و برکنارند که دیگر هرگز برنمی‌گردند.»

دابینز با نگاهی به گذشته می‌گوید: «باید می‌دانستیم. اما چیزی که نفهمیدیم و پنج سال به آن پی نبردیم، این بود که پاکستان دولت طالبان را رها کرده بود، اما طالبان را رها نکرده بود. تشخیصِ آن مهم بود. بنابراین آنها می‌توانستند مجددا نیرو استخدام کنند و با سرمایه‌گذاری مجدد و آموزش و برنامه‌ریزی دوباره، به افغانستان برگردند. این فرصتی مهم بود که از دست رفته‌ بود.»

در حالی که هنوز مشخص نیست توافق با طالبان در سال 2001 امکان‌پذیر بود -یا طالبان به قول خود پایبند بودند- برخی دیپلمات‌های سابق می‌گویند با بستن مکرر درِ مذاکرات، ایالات متحده ممکن است بهترین فرصت خود را برای اجتناب از جنگی طولانی و بسیار پرهزینه از دست داده باشد.

جو بایدن
سخنرانی بایدن پس از حمله به فرودگاه کابل در کاخ سفید. Doug Mills/The New York Times

مرگبارترین روز برای ارتش آمریکا در افغانستان از سال 2011

جو بایدن در مخالفت با توصیه ژنرال‌ها و برخی از مشاوران ارشد سیاست خارجی خود، آوریل تصمیم خود را مبنی بر خروج 2هزار و 500 سرباز آمریکایی باقیمانده از افغانستان اعلام کرد. اما طالبان به‌سرعت کشور را تسخیر و دولت را غافلگیر کرد و تخلیه آشفته‌ای را رقم زد که در آن تقریبا 6هزار سرباز آمریکایی سعی کردند امنیت فرودگاه کابل را در برابر طالبان و گروه‌های تروریستی تأمین کنند.

اوایل هفته گذشته، بایدن درخواست قانون‌گذاران، فعالان و دیگر رهبران جهان مبنی بر تمدید حضور آمریکایی‌ها در فرودگاه بعد از 31 آگوست را رد و دلیل آن را احتمال حملات تروریستی عنوان کرد.

صبح روز پنجشنبه، حملات آغاز و باعث شد 13 سرباز آمریکایی به همراه تعداد زیادی از غیرنظامیان افغانستانی کشته شوند؛ این اولین تلفات آمریکایی‌ها در افغانستان در 18 ماه گذشته و مرگبارترین روز برای ارتش آمریکا از سال 2011 است.

بایدن در سخنرانی عصر پنجشنبه در کاخ سفید متعهد شد تروریست‌هایی را که مسئولیت بمب‌گذاری در فرودگاه کابل را بر عهده گرفته‌اند تعقیب کند، اما گفت خروج سریع و خطرناک شهروندان و متحدان آمریکایی از افغانستان چند روز دیگر ادامه می‌یابد.

خروج بی‌نظم و پُرسر و صدای آمریکا از افغانستان باعث کاهش محبوبیت بایدن شده است و بمب‌گذاری‌های روز پنجشنبه مطمئنا او را در معرض انتقادات سیاسی قرار خواهد داد. اما مشخص نیست که در درازمدت چه آسیبی به ریاست‌جمهوری او وارد خواهد شد، زیرا او از جنگی خارج می‌شود که بیشتر آمریکایی‌ها نیز خواهان خروج از آن هستند.

قبل از حملات روز پنجشنبه، دستیاران رئیس‌جمهوری به‌ طور خصوصی گفتند که معتقد نیستند خسارت سیاسی بلندمدت دامنگیر بایدن شود، به‌ویژه اینکه ارتش با موفقیت بیش از 100هزار نفر را در کمتر از دو هفته از افغانستان خارج کرد. اما مرگ سربازان آمریکایی و بسیاری از افغانستانی‌ها ممکن است این محاسبات را دچار مشکل کند.

منتقدان جمهوری‌خواه رئیس‌جمهوری بمب‌گذاری‌ها را دستاویز قرار داده و گفته‌اند او را در مورد عواقب تصمیم خود برای خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان بازخواست می‌کنند.

حمله به فرودگاه کابل
یکی از قربانیان بمبگذاری در فرودگاه کابل. پنجشنبه، 26 آگوست. Victor J. Blue for The New York Times

جان کاتکو، نماینده نیویورک، جمهوری‌خواه ارشد در کمیته امنیت داخلی گفت: «این نتیجه مستقیم تصمیمات به‌شدت اشتباه رئیس‌جمهوری بایدن بود.» چند قانون‌گذار دموکرات ساعاتی پس از این حملات برای دفاع از بایدن به میدان رفتند. در مقابل، بیشترشان از کشتار در کابل ابراز ناراحتی کردند.

بایدن چند ساعت پس از آنکه پنتاگون تأیید کرد ضربه بمب‌گذاران انتحاری مرگبارترین حمله به نیروهای آمریکایی در افغانستان در یک دهه گذشته بوده، در مورد این حملات اظهار نظر کرد. او گفت از فرماندهان خود خواسته است داعش  را که مسئولیت این حملات را بر عهده گرفته، هدف قرار دهند.

بایدن گفت به‌ عنوان رئیس‌جمهوری مسئولیت «همه آنچه اتفاق افتاده است» را بر عهده می‌گیرد، اما بار دیگر منکر این شد که تصمیم او برای عقب‌نشینی نیروهای خود تا پایان تابستان به‌ناچار منجر به صحنه‌های پُر از هرج‌ومرج تخلیه در فرودگاه یا مرگ به دست تروریست‌ها شده است. او افزود: «هرگز بر این عقیده نیستم که باید آمریکایی‌ها را قربانی کنیم تا در افغانستان حکومت دموکراتیک ایجاد کنیم.»

اما بعید است منتقدان او، ازجمله برخی از اعضای حزبش، که با نحوه پایان‌دادن به جنگ افغانستان مخالف بودند، رضایت داشته باشد.

صبح پنجشنبه، با انتشار خبر حملات، سناتور باب منندز، دموکرات نیوجرسی و رئیس کمیته روابط خارجی، وضعیت در کابل را «بحران انسانی تمام‌عیار» خواند.

فرودگاه کابل
انبوهی از افغانستانی‌هایی که برای خروج از کشور تلاش می‌کردند، هدفی آسان برای حمله تروریستی. Akhter Gulfam/EPA, via Shutterstock

از 14 آگوست، درست پیش از آنکه طالبان کنترل شهر کابل را در دست بگیرند، دولت می‌گوید بیش از 100هزار نفر را تخلیه و به محل امن منتقل کرده است. اما مقامات دولت اعتراف می‌کنند هنوز بسیاری از آمریکایی‌ها و متحدان افغانستانی هستند که می‌خواهند کشور را ترک کنند.

روز پنجشنبه بایدن گفت «مهلت خروج کامل 31 آگوست است، اما  به‌دلیل بمب‌گذاری‌ها خروج را تسریع نمی‌کند. ایالات متحده همچنان به تلاش خود برای رهایی آمریکایی‌ها و سایرین از افغانستان پس از خروج ارتش از این کشور ادامه می‌دهد، تا حدی با همکاری با طالبان. به نظر می‌رسد طالبان حداقل در حال حاضر علاقه‌مند به همکاری با ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی هستند.» بایدن گفت طالبان مشتاق کمک‌های اقتصادی و کمک‌های دیگر هستند، زیرا سعی می‌کنند در ماه‌های آینده بار دیگر بر کشور حکومت کنند. این اهرم فشاری در برابر طالبان است که به ایالات متحده در یافتن و تخلیه آمریکایی‌ها و دیگر پرسنل کمک می‌کند.

مقامات پنتاگون بمب‌گذاری پنجشنبه در فرودگاه را «حمله‌ای پیچیده» توصیف کردند که شامل حداقل دو انفجار و شلیک گلوله از سوی جنگجویان داعش به آمریکایی‌ها و غیرنظامیان بود.

مسافران افغانستانی
هواپیمای ترابری نیروی هوایی آمریکا حدود 640 افغانستانی را به قطر می‌برد. Photograph: Capt Chris Herbert/US Airforce/AFP/Getty Images

منبع: نیویورک‌تایمز

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.