چه فرقی میکند هرات باشی یا تهران وقتی که کودکیات به جای کلاس درس و آموختن، حرام ترس و سرگردانی شود. آن هم در پهنه ملک زبان مادریات فارسی که از بلخ و کابل و بخارا تا شیراز و اصفهان و تهران کشیده شده است.
کودکی حرامشدهای که حتی اجازه آن را نمییابد که درباره کسانی که میراثدار آنهاست، مطلبی بیاموزد. چه خواجه عبدالله انصاری، پیر هرات و چه ابوالحسن هجویری خالق کتاب کشفالمحجوب که اهل غزنین بود و چه سعدی شیرازی.
حدود 800هزار نفر از مهاجران افغانستان پس از استقرار طالبان راه ایران را پیش گرفتهاند. با این حساب ایران دومین مقصد مهاجران افغانستانی است
حکایت حال کودکان و نوجوانان امروز افغانستان سراسر سرگردانی روزهایی تمامناشدنی است که زندگی را میبلعد. آمار میگوید حدود 800هزار نفر از مهاجران افغانستان پس از استقرار طالبان راه ایران را پیش گرفتهاند. با این حساب ایران دومین مقصد مهاجران افغانستانی است.
پیشبینی میشود که از میان این 800هزار نفری که به ایران آمدهاند، 100هزار نفر در سن تحصیل هستند. مطلبی که آمادگی بیش از پیش برای فراهم آوردن امکانات تحصیل دولتی و رایگان را برای کودکان مهاجر ضروری میکند.
اما باید پرسید کودکان افغانستان تا چه اندازه میتوانند در ایران تحصیل کنند؟
شواهد نشان میدهد که اکثر مهاجران به مناطق پیرامونی و حاشیهای شهرها، یعنی نقاطی با کمترین امکانات روی میآورند. مسألهای که دسترسی مهاجران به حقوق اولیه از جمله آموزش را برای آنها اگر نه سلب که سخت میکند.
گزارش را ببینید.