شهرام شهیدی
سنگ اول:
رئیس کانون بازنشستگان تأمین اجتماعی استان تهران گفت: «حقوق برخی بازنشستگان تنها کفاف ١٠ روز زندگی را میدهد.»
صدای ناشناسی پرسید: «برای بقیه بازنشستگان کفاف چند روزشان را میدهد؟»
صدای ناشناس دیگری جواب داد: «کفاف یک هفتهشان را!»
سنگ دوم:
چون بنا به نظر سردبیر در سنگ اول سیاهنمایی رخ داده، باید یکجورهایی قضیه را ماستمالی کنیم. بنابراین به جای دیدن نیمه خالی لیوان سعی میکنم در سنگ دوم موضوع را از دریچه نیمه پر لیوان نگاه کنیم. بنابراین خدمت عزیزان خودم عرض کنم خوشبختانه در سالیان گذشته طرح بسیار خوبی تدوین شد که برای رفاه حال همین بازنشستگان محترم، بکارگیری بازنشستگان پس از نایلشدن به بازنشستگی ممنوع شد تا این عزیزان برای امکان تأمین هزینه ٢٠ روز باقیمانده ماه بنشینند به افقهای دور خیره شوند.
سنگ سوم:
نکته تاریخی این است که در هیچ برههای از زمان اینقدر کمیته و NGO و سازمانِ دفاع، صیانت و حمایت از حقوق بازنشستگان نداشتهایم و تا این تاریخ هرگز هیچ بازنشستهای هم تا این مقدار تحت فشار (و البته تحت صیانت) نبوده است.
سنگ چهارم:
یکی از اتاق فرمان آمد نشست اینجا گفت مرد حسابی قانون ممنوعیت استفاده از بازنشستگان طرحی بود که جلوی از ما بهتران را بگیرد. گفتم بله درست میفرمایید.
ادامه داد:« آدم را نباید برای کاری که نکرده، مجازات کنند. این را هم قبول داری؟»
پرسیدم: «میشود بیشتر توضیح بدهی؟»
جواب داد: «یعنی آدمها باید برای اعمالی که مرتکب شدهاند، مجازات شوند نه کارهایی که انجام ندادهاند. مثلا یک قاتل را برای انجام قتل مجازات میکنند.»
گفتم: «بله کاملا درست است.»
نمیدانم چرا این عضو محترم اتاق فرمان این قدر بدشانس بود که در همان لحظه مجری خبر تلویزیون این را میخواند که عدهای خواستار محاکمه مسئولانی شدند که در دولت قبل جلوی واردات انبوه واکسن را گرفته بودند.
پرسیدم: «این جزو کارهای نکرده محسوب میشود یا کارهای کرده؟»