امیرمسعود فلاح
فکر نمیکنم بعد از ارشمیدس کسی اندازه من از رسیدن به جواب یک سوال شاد شده باشد؛ درحدی که خواستم مثل آن مرحوم، لخت از حمام بدوم بیرون که متوجه تفاوتهای فرهنگی و محیطی شدم و از عواقب کارم ترسیدم و درهمان حمام یک شادی ریزی کردم. مدتها بود ذهنم درگیر این سوال بود که عوامل موثر بر سرنوشت، کدامند؟ جوابی که بهش رسیدم
این است:
یک- مکان تولد: تصورکنید شما در یک ایالت آمریکا به دنیا آمدید و رنگ پوستتان نه سیاه، یک کمی به تیرگی میزد آنهم نه ژنتیکی و ناشی از ملیت والدین مهاجر آفریقایی یا سرخپوست بومی، بلکه دراثر آفتابگرفتن بیش از حد در سواحل فلوریدا. حالا یک روز دلانگیز بهاری در حالت نهچندان دلنشینِ طاقباز با پاهای ١٨٠درجه بازشده در ساحل فلوریدا دراز کشیدهاید تا تمام اعضا وجوارح پیدا و پنهانتان آفتاب بگیرند. یک کسی که رنگ پوستش از شما روشنتر است و فرصت نکرده همچین خودش را برنزه کند، بیاحتیاط میدویده که پای شما را لگد میکند. شما بدترین فحشها را نثارش میکنید که تصورش هم صدای بوق و تصویر آباژور را در صداوسیمای ذهن آدم بالا میآورد. آن بدبخت یک کلمه میگوید «حالا مگه چی شده؟». تمام رسانهها و شبکههای بزرگ دنیا شروع میکنند به مانور خبری و تظاهرات وسیع ضدّ نژادپرستی و اصلا در آمریکا انقلاب میشود! ولی اگر اینور دنیا در افغانستان متولد شده باشید، یک گروه ترسناک و خطرناک به زور بر شما مسلط بشوند و تمام حقوق و کار و زندگی و خانواده و کشورتان را نابود کنند، کک هیچکس هم نمیگزد.