شهرام شهیدی
سنگ اول
در آستانه فرارسیدن روز خوشمزگی هستیم. روز خوشمزگی روزی است که ساعت رسمی کشور یکساعت به عقب کشیده میشود و همه سعی میکنند شوخیهای تکراری با عقبکشیدن ساعت را دوباره تکرار کنند.
در این روز بیشترین پرسشی که مطرح میشود و احتمالا در جستوجوی گوگل هم رتبه اول را به دست آورد این است «به ساعت قدیم یا جدید؟»
از نظر من اگر دوستی دارید که این را از شما میپرسد فوری با او قهر کنید. اگر همسرتان پرسید از او جدا شوید و اگر…
ببخشید حواسم نبود داشتم تخته گاز میرفتم. هم یادم نبود که اینجا خانواده نشسته و هم فراموش کردم که جلوتر رفتن این بحث ممکن است از نظر سیاسی و اجتماعی کار دست آدم بدهد.
سنگ دوم:
یادش بخیر قبلا تو این روزها حال و هوای اول مهر کمکم شهرها و روستاها را فرا میگرفت. یکی از بزرگترین لذتهایی که داشتم را کرونا از من گرفت. اشتباه نکنید. الکی شعار نمیدهم. برای ما شاگرد تنبلها اول مهر لذتی نداشت، اما در این سنوسال وقتی مدرسه رفتن بچهها را تماشا میکردم، چهره درهم بچهها را میدیدم که راهی مدرسه میشدند و خیلی کیف میداد که جای آنها نیستم. متأسفانه کرونا آمد و مدرسهها آنلاین شد و این لذت کم هم از من و امثال من دریغ شد!
سنگ سوم:
پیش از این، همه و از جمله خود من، همیشه اعتراض داشتیم که چرا همه امکانات در تهران است. این علاوه بر اشاعه تبعیض باعث مهاجرت به تهران و کاهش خدمات در این شهر هم میشد. خوشبختانه با پیگیری مسئولان کشور تهران علاوه بر دریافت امکانات بیشتر در معرض گرفتاریهای بیشتر هم قرار گرفته. مثلا معاون وزارت جوانان گفته استانهای سمنان، البرز و تهران در رتبه اول طلاق هستند و تازه بنا بر اعلام وزارت بهداشت یکسوم درگذشتگان به علت کرونا، شهروندان ساکن تهران بودند.