عامل تجاوز به یک کودک 5ساله پس از گذشت 19سال، از سوی شاکی پروندهاش بخشیده شد. قربانی که حالا 24ساله است، تصمیم گرفت متهم تازه دستگیرشده را ببخشد. این پسرجوان به خاطر زندگی سالم متهم، شکایتش را پس گرفت و این مرد اعدامی را از مرگ نجات داد.
این پرونده تابستان سال 80 در پلیس آگاهی پایتخت گشوده شد. پدر و مادری به پلیس مراجعه و از آزارگر پسر کوچکشان شکایت کردند.
آنها در تحقیقات به مأموران گفتند: «پسر 5سالهمان جلوی در خانه درحال بازی بود که پسری جوان او را به بهانه نشاندادن خرگوش فریب داده و به پارک برده. پسرمان عاشق حیوانات است، برای همین فریب میخورد و همراه او به پارک میرود، ولی این پسرجوان او را در پارک کتک زده و به او تجاوز میکند. پسرمان وقتی به خانه آمد، با گریه این موضوع را تعریف کرد و الان نیز در شوک این حادثه به سر میبرد.»
پسرمان عاشق حیوانات است، برای همین فریب میخورد و همراه او به پارک میرود، ولی این پسرجوان او را در پارک کتک زده و به او تجاوز میکند
با اعلام این شکایت موضوع در دستور کار مأموران قرار گرفت و آنها تحقیقات خود را در محل حادثه که پارکی در غرب تهران بود، آغاز کردند. اما متهم هیچ ردی از خود به جا نگذاشته بود. چندماه از این حادثه گذشته بود که درنهایت وقتی متهم برای هواخوری به پارک رفت، مأموران او را شناسایی و دستگیر کردند.
این پسرجوان در بازجوییها به آزار و اذیت پسربچه اعتراف کرد و گفت که وقتی او را دیده، وسوسه شده و دست به این کار زده است. اما در ادامه منکر این اتهام شد و گفت که شاکی او را اشتباه گرفته است. متهم که پسری 19ساله و سرباز بود و دوران خدمتش را در پایتخت میگذراند، در تمام جلسات بازپرسی و دادگاه جرم خود را انکار کرد.
درحالی که هنوز قضات دادگاه این پرونده را بررسی میکردند، او درخواست مرخصی از زندان گرفت و با درخواست او موافقت شد. پسرجوان به مرخصی از زندان رفت، ولی دیگر برنگشت و فراری شد. او هیچ ردی از خودش به جا نگذاشت و تلاش پلیس برای دستگیری مجدد او فایدهای نداشت.
وقتی تلاشها بینتیجه ماند، قاضی پرونده حکم اعدام در ملأعام برایش صادر کرد. این حکم به تأیید قضات دیوانعالی کشور رسید و پرونده برای اجرا به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی پایتخت رفت.
18سال از این ماجرا گذشت تا اینکه سال گذشته او شناسایی و دستگیر شد. تحقیقات پلیس نشان داد که این پسر سرباز در دوران متواریبودنش ازدواج کرده و صاحب فرزند نیز شده بود. او زمانی که سند خودروی نیسان را به نام خود زده بود، شناسایی و دستگیر شد. ولی باز هم جرم خود را انکار کرد و مدعی بود که شاکی او را اشتباه گرفته است.
درحالی که حکم اعدام متهم صادر شده و او روانه زندان شده بود، درخواست اعاده دادرسی داد. درنهایت با درخواست او موافقت شد و پرونده بار دیگر به جریان افتاد. متهم بار دیگر در مقابل هیأت قضائی دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت و همچنان منکر جرم خود شد.
شاکی از متهم گذشت و او را بخشید. او گفت که حتی اگر متهم همان فرد آزارگر هم باشد، باز هم از رضایتش پشیمان نیست چراکه در این سالها متهم زندگی خوبی داشته و خلاف نکرده است
اینبار شاکی پرونده، دیگر کودکی 5ساله نبود. این پسر 24سال داشت که در دادگاه حاضر شد. زمانی که متهم جرم خود را انکار میکرد، شاکی نیز دچار تردید شد و به قضات گفت که شاید آن زمان به خاطر اینکه کودکی 5ساله بود، اشتباه کرده باشد.
او گفت که تصویر واضحی از آن روز به یاد نمیآورد. به همین دلیل از ترس اینکه مبادا اشتباه کرده باشد، از متهم گذشت و او را بخشید. او گفت که حتی اگر متهم همان فرد آزارگر هم باشد، باز هم از رضایتش پشیمان نیست چراکه در این سالها متهم زندگی خوبی داشته و خلاف نکرده است.
بنابراین پس از رضایت شاکی، هیأت قضائی نیز وارد شور شدند و متهم را تبرئه کردند. بنابراین مرد جوان توانست از زندان نجات پیدا کند.