هدف اصلی تورنمنت چهارجانبه پیامآوران زیبایی، گرامیداشت فداکاری جانبازان هشت سال دفاع از میهن و حمایت از توانبخشی ورزشی معلولان است که به گفته مسئول برگزاری این بازیها هر سال این مسابقات برگزار میشود، البته به همت خودشان، نه حمایت فدراسیون و سازمانها.
راضیه زرگری- زمین چمن کوچک، در یک مجموعه ورزشی حوالی جنوبغرب تهران. روزهای اول مهر هوا هنوز داغی تابستان را دارد و آفتاب تند و سوزان است. وسطهای بازی است و هر دو تیم پرانرژی میدوند و از فرصتها برای گلزنی استفاده میکنند. سفیدپوشها بیشترشان یک پا ندارند با عصا میدوند، چند تایی هم دستشان قطع شده. نارنجیپوشها هم توانیاب هستند. بعضیها ظاهرشان معلولیت جسمی را نشان میدهد و چند تایی هم دچار معلولیت ذهنی هستند. جانبازان قطع عضو در مقابل معلولان بازی میکنند. در قالب یک تورنمت چهارجانبه به مناسبت هفته دفاع مقدس که دوم و نهم مهرماه برگزار شد. برنده و بازنده اینجا مهم نیست، کاری که در حمایت از این گروهها انجام میشود، ارزشمند است.
تورنمنتی به همت معلولان و جانبازان، نه حمایت مسئولان
«اینها پیامآوران زیبایی هستند؛ اسم تورنمنت هم همین است.» کریم عبادی، پیشکسوت فوتبال، حدود 12سال است که با معلولان در حوزه توانبخشی ورزشی کار میکند و خودش متخصص آمادگی جسمانی و فیزیولوژی ورزش است. او بانی این مسابقات بوده و توانسته چندین سال این رویداد حمایتی ورزشی را برگزار کند. «اهمیت دادن و حمایت از معلول به نظر من بسیار مهم است. من خودم را کوچکتر از آن میبینم که بخواهم درباره جانبازان اظهارنظر کنم. این بزرگواران به قدری برای ما عزیز هستند که قابل توصیف نیست. جانبازان که در کنار شهدا زیباییآفرین در جبههها بودند و مشق رشادت و استقامت و مردانگی و ایستادگی به ما دادهاند. ما هرچه امروز داریم به لطف حضور شجاعانه رزمندگان است.»
هدف اصلی این مسابقات گرامیداشت فداکاری جانبازان در هشت سال دفاع از میهن و حمایت از توانبخشی معلولان است. «معمولا هر سال این مسابقات را برگزار میکنیم. تورنمنتهای چندجانبه برای معلولان و جانبازان؛ البته به همت خودشان نه حمایت فدراسیون و سازمانها. تنها امسال از طرف گروه شرکت لبنیات میهن حمایت شدیم و قرار است این حمایت ادامه داشته باشد. امیدوارم این حمایتها بیشتر شود و به کل کشور برسد.»
5 خواهر و برادرم معلول و افراد موفقی در جامعه هستند
بزرگترین انگیزه کریم عبادی برای ورود به حوزه حمایت از معلولان و جانبازان، خانواده خودش بوده است. «5خواهر و برادر من معلولیت جسمی دارند، ولی همهشان مهندسی کامپیوتر سختافزار و نرمافزار خواندهاند و بسیار آدمهای موفقی هستند. تا جایی که ما توانستیم به واسطه موفق بودن آنها در کارشان به جمعی دیگر از بچههای معلول برسیم. من برادر و خواهر خودم را دیدم و با جامعه معلولان آشنا شدم.»
معلولان تابلوهای خدا روی زمین هستند
ورزش معلولان یکی از اوجب واجبات برای این گروههاست. «معلول به ورزش نیاز دارد؛ اگر ورزش نکند عضلهها و مفصلهایی که برایش باقیمانده همه از بین میرود. نارسایی جسمی از یک طرف و نگاه ترحمآمیز جامعه از طرف دیگر، برایشان خیلی ناخوشایند است. معلولان اما تابلوها و نشانههای خدا روی زمین هستند. مخلوقات خداوند مثل من و شما که با وجود کمبود و نارسایی در جسم و روان میتوانند تواناییهای خودشان را در زندگی اجتماعی نشان بدهند تا من و شما ببینیم و درک کنیم که باید به توانمندترشدن این عزیزان کمک کنیم. باید حالشان را بهتر کنیم.»
توانبخشی ورزشی میتواند معلول را توانمند کند
با این حال سیستم شغلی در ارگانهای خصوصی و دولتی، معلول را به راحتی جذب نمیکند. «من خودم در میان این عزیزان مدارک بالای تحصیلی در رشتههای خوب میشناسم که بیکار هستند با اینکه تواناییهای بسیاری دارند، کسی به آنها کار نمیدهد.»
این انتظار زیادی نیست از سیستم و نهادهای مربوطه که به عقیده عبادی در دو جبهه به معلولان توجه کنند؛ یکی توانبخشی جسمی که میتواند بر پایه ورزش باشد و دیگر بحث اشتغال. «نمیگوییم معیشت چون معلولان توانایی کار کردن دارند و اگر جامعه به آنها اعتماد کند، میتوانند زندگی مستقل خودشان را بسازند. این مسابقات هم جدا از مسیر توانبخشی و توانمندسازی معلولان نیست. دفاع مقدس برای ما بسیار ارزشمند است و گرامیداشت جانبازان جزو اصلیترین هدفهای برگزاری تورنمت پیامآوران زیبایی. جانبازان عزیز پیامآوران زیبایی در دفاع از خاک وطن بوده و معلولان هم با نشان دادن توانایی خود در ورزش پیامآوران زیبایی امروز جامعه هستند.»
معلولان تیم این تورنمنت، نیمی از بدنشان معلولیت صدردصد دارد و تعدادی از آنها معلولیتهای ذهنی دارند. اینها با همت خودشان موفقیتها را رقم زدهاند. عبادی میگوید: «ما به دولت سیزدهم امیدواریم، با توجه به اینکه نگاه ویژهای در سطح کلان به معلولان دارند؛ امیدواریم به تمام معلولان کشور از شهرها تا روستاهای دورافتاده توجه و حمایت جدی کنند.»
جانبازان پیشقدم در حمایت از معلولان
دو تیم از جانبازان در این تورنمنت حضور دارند، یک تیم قطع عضو و یک تیم جانبازان شیمیایی. اعضای تیم قطع عضو از ناحیه پا یا دست دچار معلولیت هستند. تیم جانبازان شیمیایی هم عزیزانی هستند که در دفاع مقدس شیمیایی شده و تعدادی از آنها در بدنشان ترکش جامانده. «جانبازان هنوز هم همان غیرت و رشادت را دارند در عرصه ورزش و اجتماعی و در عرصه کمک به همنوع خودشان. جانبازان همیشه پیشقدم برای حمایت از معلولان بودهاند.»
21سالگی با یک پا به خانه برگشتم
بازی که تمام میشود همهمه تحلیل و تشویق بین بازیکنان و مربیها زیاد میشود؛ محمد رستمی، جانباز 70درصد، خودش را از بچههای بسیج لشکر27 حضرت رسول (ص) معرفی میکند که در سال 61 در عملیات مسلم ابن عقیل مجروح شد و به اسارت دشمن درآمد. «بعد از دو سال آزاد شدم و به ایران برگشتم. معالجات که کامل شد دوباره برگشتم جبهه؛ باز هم مجروح شدم و یک سال و نیم درگیر مداوا بودم. تا اینکه بعد از پذیرفته شدن قطعنامه به دامن شهر برگشتم و افتادم دنبال درس و زندگی و ازدواج.»
ورزش به جانباز احساس موجودیت میدهد
چهارده سالگی اسیر و 21 سالگی هم از جبهه فارغ شد. «جانباز و معلول در نگاه اجتماعی هیچ فرقی با هم ندارند؛ یعنی کسانی که مشکل جسمی پیدا میکنند، از نظر روحی بسیار شکننده میشوند و آسیبپذیر. تبعات این آسیبهای روحی از منزویشدن و دوری از جامعه شروع میشود تا روی آوردن به اعتیاد. اما در این میان ورزش باعث میشود ضعفها و ناتوانیها کنار زده شود و معلول یا جانباز خودش را از لحاظ روحی روانی بازسازی و در قالب جامعه احساس موجودیت کند. این احساس بسیار ارزرشمند است، به همین دلیل ورزش مثل غذا و خواب برای کسی که معلولیت دارد واجب است.»
همانطور که رزمندگان در زمان جنگ در جبهه میجنگیدند، این سالها کادر درمان در بیمارستانها جهاد میکنند، الان هم جانباز یا معلول، همین مبارزه را در زمین بازی میکند. «این هم مبارزه است، آسایش روحی من به آرامش خانوادهام کمک میکند، ولی مشکل و گرهها به عملکرد سیستم و نهادها برمیگردد که درکی از حمایت جانباز و معلول برای پویایی در جامعه امروز ندارند. با اینکه اگر این حمایتها وجود داشت، مشکل داروی ما به حداقل میرسید، هزینههای اضافه گریبانگیر دولت نمیشد و جامعه هم سلامتتر میشد.»
نسل امروز و نسل دیروز به نظرش فرقی با هم در روحیه ایثار ندارند. «امروز جوانهای دهه هفتادی و هشتادی ما بر اساس همان هدف و آرمان در جبهههای دفاع از حرم حاضر میشوند. مشکل امروز ما تغییر رویکرد و عملکرد برخی از مسئولان است که بازتاب این ضعف در عملکرد به بدنه جامعه رخنه میکند. با این حال مردم همیشه قدردان فداکاران این سرزمین بودهاند. من همیشه از مردم در فضاهای عمومی عزت و احترام دیدهام. مشکل فقط عملکرد بخشی از مسئولان است.»
وقتی جانبازان را به بهانه تکریم به کنج خانه فرستادند
«من و حاج محمد در یک عملیات مجروح شدیم، ولی آن موقع همدیگر را نمیشناختیم، بعدا در فوتبال آشنا شدیم.» جعفر عسگری، جانباز 50درصد قطع عضو است. سال 61 در عملیات مسلم ابن عقیل مجروح شده و بعد از 8-7 ماه در بیمارستان پای راستش را قطع کردند.
«بعد از جنگ مثل بچههای خوب به زندگی عادی برگشتیم، به قول آن سکانس معروف فیلم آژانس شیشهای، قبل از جنگ با تراکتور سر زمین بودیم و بعد از جنگ برگشتیم سر همان زمین بدون تراکتور. حکایت ما هم همین است. من وقتی به منطقه رفتم 16 سالم بود. وقتی برگشتم درس خواندم و دیپلم گرفتم و افتادم دنبال کار. هر جا میرفتم به خاطر دیپلم داشتن استخدام نمیشدم. بالاخره گذشت و وارد بازار کار شدم. جامعه بهانه جانباز بودن ما را کنار گذاشت. من اسمش را میگذارم خیانت به جانباز. اکثر جانبازان از محل کارشان به خانه فرستاده شدند و به آنها گفته شد نیازی نیست شما زحمت کار کردن بکشید، حقوق و مزایای کار را دریافت خواهید کرد.»
با این کار جانبازی که توانمند بود و توانایی کار کردن داشت از بدنه جامعه کنار گذاشته شد. «رفتم بنیاد شهدا و جانبازان، گفتم این کارها را میتوانم انجام دهم، ولی گفتند بروید خانه حقوقتان را بگیرید. این یعنی یک روحیه بزرگ ایثارگری و نشاط کار را به کنج خانه فرستادند.»
ما شدهایم آدمهای مناسبتی
همین خانهنشینی او را به ورزش ترغیب کرد. «در 44 سالگی شدم کاپیتان تیمملی فوتبال قطع عضو ایران، چند مرحله هم همراه تیمملی به مسابقات جهانی رفتیم و یک بار هم نایب قهرمان جهان شدیم. ولی نه کسی از ما تقدیر کرد و نه حمایتی صورت گرفت.»
گلایههایشان بحق و دردناک است. «فرق ما با افراد عادی چیست؟ تیمهای ملی که این همه پول خرجشان میکنند تا فقط بروند جزو 24 تیم. ما میرفتیم و نایب قهرمان میشدیم و دریغ از یک شاخه گل برای استقبال.»
حالا بعد از گذشت چند دهه، قهرمانان هشت سال دفاع مقدس از مسئولان و رویکرد آنها نسبت به خودشان گله دارند: «ما شدهایم آدمهای مناسبتی، هفته دفاع مقدس باشد یک تورنمنت دعوت میشویم یا هفته بسیج میشود و یادی از ما میکنند. مناسبت که باشد ما میآییم و چند تا عکس میگیرند و تمام میشود.»
برخی از مسئولان با عملکرشان جامعه را بیاعتماد کردهاند
فضای جامعه امروز ما شاید در ابعاد بسیار زیادی نسبت به روزهای جنگ و دفاع متفاوت شده باشد. ارزشها و اولویتهای مردم تغییر کرده است. این جانباز دفاع مقدس معتقد است فضای جامعه را مردم و نگرشهایشان میسازند. «وقتی مردم دیدگاهشان تغییر میکند، فضای جامعه را تغییر میدهد. وقتی مردم میبینند مسئولان ماشینهای مدل بالا و خانههای ویلایی دارند، به خود میگویند حتما این درست است. امروز عدهای جامعه را با عملکرد خود چند پاره کردهاند، مردم و جامعه در این فضا بیاعتماد میشوند.
برای پرسشهای نسل جوان جوابی نداریم
دهه 60 اما نگرش جامعه متفاوت بود. این جانباز دفاع مقدس تعریف میکند: «هر کسی به این فکر میکرد که چطور ایثار کند؛ یکی طلایش را میداد و دیگری تخممرغ خانهاش را میآورد. بچهها قلکهایشان را میشکستند و کمپوت می خریدند برای منطقه. الان اما این رویکردها در فضای جامعه کمتر شده و مردم در فشار هستند، هر کدام بیشتر به فکر زندگی و معیشت خودشان.»
به این نکته هم اشاره میکند که آنها در راستای تغییراتی که در تغییر ارزشها میبینند، دچار سردرگمی و تناقض شدهاند. «ما برای خیلی از پرسشهای نسل جوان جوابی نداریم. چراهای زیادی است که در جوابش فقط سکوت میکنیم و سرمان را پایین میاندازیم.»
حداقل دلگرمی از طرف فدراسیون، تامین یک زمین مناسب است
حضور پیشکسوتهای فوتبالی در حمایت معنوی از تورنمنت جانبازان و معلولان از نکتههای قابل توجه این رویداد است. جواد کرامتی، پیشکسوت تیمهای راهآهن و پرسپولیس از کریم عبادی به عنوان دلسوز معلولان جسمی حرکتی برای توانمندشدن آنها یاد میکند. «ما هم سعی کردیم در کنارش باشیم و صرفا بتوانیم برای ایجاد انگیزه به این قشر کمک کنیم.»
جام پیامآوران زیبایی، تورنمنتی است که نه شخص و نه نهادی حمایتش نمیکند، یکسری افرادی که دغدغه حمایت از معلولان را دارند، به صورت خودجوش دور هم جمع میشوند تا صرفا به این توانیابها انگیزه بدهند. «بچههای معلول و جانبازان محترم خیلی خوب بازی میکنند، جدی و با انگیزه و به قول معروف جنگنده کار میکنند. از سازمانها و نهادها این حداقل انتظار میرود که با کمترین حمایتها دلگرمشان کنند. فقط نشان بدهند که ما هم هستیم در کنار شما. مشکل اصلی ما الان این است که زمین مناسب نمیتوانیم برایشان پیدا کنیم؛ این حداقل کاری است که سازمانها میتوانند برای این بچهها انجام بدهند. تبلیغات و پوشش رسانهای هم اگر میسر میشد میتوانست به این عزیزان دلگرمی بدهد. ولی به هر حال این مسیر دارد پیش میرود.»
چهار تیم در این تورنمنت بازی کردند؛ تیم معلولیتهای جسمی و ذهنی، تیم پیشکسوتان فتح که بازیکنان دهه 70 تیمهای راهآهن و پرسپولیس هستند و دو تیم متشکل از جانبازان قطع عضو و جانبازان شیمیایی که پیشکسوتان دهه 60-50 محسوب می شود.
کرامتی معتقد است از لحاظ جامعهشناسی و رفاه اجتماعی، زیرساختهای ورزش و تفریح باید برای تمام گروههای جامعه فراهم باشد؛ معلولان جدا از بدنه جامعه نیستند و اتفاقا از گروههای حساس محسوب میشوند که به توجه و حمایت بیشتر نیاز دارند. در جوامع توسعهیافته برای طراحی خیابانها و شهرسازی موظف به توجه به معلولان و حتی حقوق حیوانات شهری هم هستند. اما در کشور ما این توجه و حمایت را به صورت جدی و کارآمد نمیبینیم. «من دارم انگیزه این بچهها را در حفط تیم و تلاش برای برگزاری این بازیها هر سال و بدون هیچ حمایتی میبینیم، خودشان از جیب برای رفتوآمد هزینه و بسیار خوب فوتبال بازی میکنند.»
لذت بردم از فوتبال سالم
بیژن طاعونی هم از دیگر پیشکسوتان فوتبال و مربی سابق تیمهای شیرین فراز و صبای قم در حاشیه این بازیها حضور داشت تا به معلولان روحیه بدهد. «ارزشی که باید برای این قشر قائل باشیم، قائل نیستیم؛ من بعد از تقریبا یک دهه دوری از فوتبال اینجا آمدهام و لذت بردم از فوتبال سالم. نه از فوتبال لیگهای یک و دو خودمان که فساد در آن بیداد میکند. شاید عجیب باشد، ولی شرط بندی در فوتبال ما به رقمهایی چند ده میلیارد تومانی رسیده است. این فساد در تیمهای پایه هم رخنه کرده. متاسفانه فوتبال سالم دیگر نداریم. اینجا ولی فوتبال سالم را میبینیم که متاسفانه هیچ حمایتی از سازمانها و فدراسیون نمیشوند.