پشت‌پرده کتک‌کاری آقای رئیس با کارگر شهرداری خرمشهر

پرونده این ماجرا در محاکم قضائی استان خوزستان در حال پیگیری است

ایاد کیانی همان پاکبانی است که عکس‌ها و فیلم‌هایش در فضای مجازی دست‌به‌دست می‌چرخد. لباس سبز و نقره‌ای پاکبانان را به تن دارد، اما چهره و لباس‌هایش خونی است. رنگش پریده و در نگاهش خشمی عمیق  موج می‌زند. صدای خسته‌اش از ته گلو بیرون می‌آید. لب‌هایش به سختی از هم باز و بسته می‌شود. او همان مردی است که در تصاویر می‌گوید به خاطر حق‌مان این‌طور شد. آقای چلداوی من را زد. چرا می‌گویید بیمه‌مان نمی‌کنید؟ چرا حقوق‌مان را نمی‌دهید؟

مردی ماسک‌زده با تیشرت طوسی‌رنگ هم کنار این کارگر شهرداری خرمشهر زخمی ایستاده است. او هم به دفاع از آقای کیانی سخن می‌گوید: «این فرد از نیروهای شهرداری خرمشهر است که 6 ماه است حقوق نگرفته‌اند و اعتراض کرده تا حداقل علی‌الحساب حقوق او را پرداخت کنند، اما این کار را انجام ندادند و نماینده شورا چشم او را به این وضع درآورده است.»

اجازه صحبت ندارد

کارگر شهرداری خرمشهر

ایاد کیانی یکی از 250 کارگر حق‌الزحمه شهرداری خرمشهر است که ماه‌هاست حقوقش پرداخت نشده است. دو دختر و یک پسر دارد. از چهار سال پیش زیر نظر پیمانکار در شهرداری خرمشهر کار می‌کند. اما فشار زیادی روی ایاد و دیگر کارگران حقوق نگرفته شهرداری است. او صبح چهارم آبان ماه زمانی که مشغول نظافت در خیابان مقاومت۲ بلوار پاسداران خرمشهر بود با ضربات چوب و چماق سه مرد زخمی شد. خودش صحبت نمی‌کند، می‌گوید گفته‌اند درباره ماجرا حرفی نزنم. پرونده در حال پیگیری است و دادگاه آن را  بررسی می‌کند. اما هرچه قانون بگوید، من تابع قانون هستم.

مسئول نظافت جلوی خانه رئیس بود

«ایاد از ناحیه چشم و ابرو صدمه دید، خونریزی کرد و او را با صورت و لباس خونی به بیمارستان بردند.» این را یکی از همکاران ایاد می‌گوید. مردی که او  هم 6 ماهی است از حقوق بی‌نصیب مانده است.

تصاویر سر و صورت زخمی ایاد در فضای مجازی خیلی سروصدا کرد. او بی‌گناه بود. از وقتی آقای چلداوی عضو شورای شهر شد، شهرداری یک نفر را مشخص کرد که هر روز جلوی خانه این شورای شهری را تمیز کند. ایاد مسئول نظافت شده بود. حدودا دو ماهی کارش همین بود. صبح ابتدا جلوی خانه این عضو شورای شهر را تمیز می‌کرد و بعد سراغ دیگر قسمت‌ها می‌رفت.

درگیری خیابانی

چهارم آبان ماه هم همین اتفاق افتاد. ایاد در حال تمیزکردن خیابان بود که مادر آقای چلداوی سر می‌رسد و می‌گوید که چرا درست خیابان را تمیز نمی‌کند. ایاد هم در پاسخ می‌گوید به جای این حرف‌ها به پسرتان بگویید حقوق‌مان را بدهد. ماه‌هاست که حقوق نگرفته‌ایم. زن و بچه‌ام انتظار لقمه نانی را می‌کشند.

این کارگر شهرداری در ادامه به «شهروند» گفت: «همین می‌شود شروع یک درگیری. دقایقی بعد دو برادر آقای چلداوی به همراه خودشان با چوب و چماق به ایاد حمله می‌کنند و او را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند. ایاد را به بیمارستان بردند و او را پانسمان کردند، اما از ناحیه چشم و ابرو صدمه دیده است. شکایت کرده و پرونده در محاکم قضائی در حال رسیدگی است. در این چند روز ریش‌سفیدان و شیوخ عرب برای دلجویی سراغ ایاد رفتند و خواستند با بزرگ‌منشی مشکل را حل کنند، اما همکارم تابع قانون است.»

اعتراض صنفی

این کارگر شهرداری هم همانند دیگر کارگران  از وصول نشدن مطالبات‌شان ناراضی هستند تا جایی که از چهار روز پیش اعتصاب کرده‌اند. «کارگران برخی مناطق شهرداری خرمشهر  برای وصول مطالبات معوقه خود دست به اعتراض صنفی زده‌‌اند.

دلیل برپایی این اعتراضات چندین روزه بی‌تفاوتی مدیران شهرداری خرمشهر در قبال پرداخت مطالبات مزدی کارگران مناطق مختلف شهرداری است. اعتراض صنفی کارگران شهرداری (تنظیف و حمل زباله) گسترده‌تر شده است، به طوری که طی روزهای گذشته کارگران تنظیف و حمل زباله به نشانه اعتراض از جمع‌آوری زباله‌های برخی مناطق شهر آبادان خودداری کرده‌اند.

پرسنل این اداره ۶ ماه است که حقوق خود را دریافت نکرده‌اند و بر اساس آخرین گفته‌های فرهاد دربندی نور، سرپرست شهرداری خرمشهر تا پایان  پنجم آبان ماه باید حقوق‌مان واریز می‌شد که نشد و دوباره قول دادند که تا هشتم آبان ماه بریزند که تاکنون این کار صورت نگرفته است.»

واکنش عضو شورای شهر خرمشهر

کارگر شهرداری خرمشهر

عادل چلداوی عضو شورای شهر خرمشهر هم پس از حواشی این ضرب و شتم، با انتشار کلیپی ماجرا را این‌گونه تشریح کرد: «هیچ‌گونه برخورد فیزیکی با کارگر شهرداری نداشتم. ماجرای درگیری ایجادشده هیچ ربطی به شورای شهر و شهرداری خرمشهر نداشت و صرفا به صورت اتفاقی رخ داده است.

مادرم در حال عبور از بازار بوده و هنگامی که کارگر شهرداری در حال شوخی و بازی‌کردن با جاروی خودش بوده، به صورت اتفاقی به مادرم ضربه‌ای وارد می‌کند.

این حرکت کارگر سبب آسیب و اعتراض مادر من می‌شود که می‌گوید به جای این کارها شهر را نظافت کنید و پس از اینکه ایشان متوجه می‌شود که او مادر من است، بیان می‌کند که «به جای این حرف‌ها به پسرتان بگویید حقوق‌مان را بدهد.»

بحث صورت گرفته سبب درگیری کارگر و برادرم می‌شود که در نهایت ابتدا ضربه‌ای با جارو به چشم مادرم وارد می‌شود و برادرم نیز به این حرکت واکنش نشان می‌دهد و در درگیری ایجادشده چشم کارگر شهرداری آسیب می‌بینید. من هنگامی که وارد ماجرا شدم تنها اقدام به جدا کردن آنها کردم.»

 

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.