شوک یک شلیک اشتباهی

گزارش «شهروند آنلاین» از مرگ مادر جوانی که قربانی یک تراژدی تلخ شد

ساناز محمدیان مادر 29 ساله اهوازی بر اثر شلیک اشتباه ماموران نیروی انتظامی در برابر چشمان پسرش جانش را از دست داد. در حالی که گفته می‌شود تیر از فاصله 70 تا 80 سانتی‌متری شلیک شده است، ماموران اعلام کرده‌اند که در تعقیب سارقان مسلح بوده‌اند.

این حادثه نهم مهرماه در بلوار آبفای اهواز رقم خورد. جایی که ساناز به همراه همسر و پسر سه ساله‌اش قصد داشتند به خانه پدری‌اش برود. در حالی که ماشین برای لحظه‌ای متوقف شده بود، مامور نیروی انتظامی که سرنشین یک خودروی رونیز بود، با شلیک سه تیر به زندگی این مادر جوان پایان داد.
«میلاد محمدیان» فروشنده لوازم یدکی ماشین سنگین در اهواز است، اما از یک ماه پیش زندگی روی سرش آوار شده است. او درباره این حادثه می‌گوید: «جمعه نهم مهرماه ساعت 13:10 بود که به همراه همسرم ساناز و پسر سه ساله‌ام آریو برزن سوار خودروی‌مان شدیم. پسرم صندلی جلو نشست و همسرم رفت صندلی عقب. راهی خانه پدرم شدیم. نزدیکی‌های خانه پدرم، به ترتیب خودروی ال نود، پارس و رونیز نیروی انتظامی پشت سر ما داخل بلوار آبفا پیچیدند. از آینه بغل خودروی ال نود را می‌دیدم. آریو برزن سر پا در صندلی جلو ایستاده بود و با مادرش صحبت می‌کرد.
داخل یک بریدگی توقف کامل کردم که باند آن طرف خیابان خلوت شود. در همین حین خودروی رونیز پلیس از راه رسید. یک مامور نیروی انتظامی از رونیز پیاده شد و اسلحه کلاشینکف را از دست سربازش گرفت و بدون هیچ تذکری از فاصله 70 تا 80 سانتی‌متری به شیشه عقب خودروی‌مان شلیک کرد. با صدای گلوله از خودرو پیاده شدم. اما کار از کار گذشته بود. تیرها به سر ساناز اصابت کرده بود.

ساناز به همراه همسر و پسر سه ساله‌اش قصد داشتند به خانه پدری‌اش برود. در حالی که ماشین برای لحظه‌ای متوقف شده بود، مامور نیروی انتظامی که سرنشین یک خودروی رونیز بود، با شلیک سه تیر به زندگی این مادر جوان پایان داد!

تیر از پشت گوش سمت چپ به سر ساناز اصابت کرده و از سمت راست سرش خارج شده بود. بیش از سه گلوله خورده بود. ساناز را با همان خودروی رونیز پلیس به بیمارستان رساندیم. اما با کمال تعجب ماموران نیروی انتظامی به محض اینکه همسرم را روی برانکارد بیمارستان طالقانی که مرکز سوانح و سوختگی است، آوردند، محل را ترک کردند. در آنجا بعد از احیاکردن همسرم او را به بیمارستان گلستان انتقال دادند.
همسرم ساناز پس از 48 ساعت در بیمارستان گلستان اهواز جان باخت. اما با گذشت یک ماه از این حادثه نیروی انتظامی حتی برای دلجویی هم نیامده است. نه توضیحات خواسته‌اند، نه توضیحات داده‌اند. پرونده شکایت ما به اداره بازپرسی شعبه 3 اهواز ارجاع داده شده است. تنها جوابی که در اداره بازپرسی گرفتم این بود که ماموران در تعقیب سارقان مسلح بودند.
وکیل خانواده محمدیان هم که رسیدگی به پرونده کشته‌شدن ساناز محمدیان را بر عهده گرفته است، به ایلنا در این‌باره گفت: «در تاریخ نهم مهرماه امسال ماموران نیروی انتظامی اینگونه گزارش کرده‌اند که دو فقره سرقت مسلحانه به عنف به مرکز فوریت‌های پلیسی 110 اعلام می‌شود که یکی در محدوده فاز 2 پاداد شهر خیابان 46 وصال و یکی در محدوده شهرستان کارون منطقه مهدیس بوده که البته هنوز صحت آن ثابت نشده است.»

ماموران مدعی‌اند ابتدا خودروی محمدیان را تعقیب کردیم، پس از روشن‌کردن صدای آژیر، تیر هوایی زدیم، اما او توقف نکرد و ما هم به سمت لاستیک عقب شلیک کردیم که تیر به سر همسر او اصابت کرد، اما محمدیان همه این ادعاها را تکذیب می‌کند

پدرام منجزی ادامه داد: «براساس گفته ماموران دو سرقت ساعت دوازده و نیم ظهر روز حادثه (نهم مهرماه) بر اساس گزارش مرکز فوریت‌های پلیس به کلانتری 23 اهواز اعلام شد که بلافاصله ماموران کلانتری 23 به همراهی سرکلانتر شرق اهواز به منطقه مهدیس اعزام می‌شوند. این ماموران پلیس به همراه یک خوروی رونیز سازمانی، ال نود و یک پژو پارس شخصی به محل مورد نظر حرکت می‌کنند. در همین حین هم خانواده آقای محمدیان به همراه خوروی پژوی سفید رنگش از محل می‌گذرند.»
این وکیل پایه یک دادگستری اضافه کرد: «زمانی به خودروی محمدیان شلیک می‌شود که خودروی میلاد در تقاطع بی‌حرکت ایستاده بود و با صدای شلیک گلوله مامور پلیس، میلاد از خودرو پیاده می‌شود و اسلحه کلاشینکف را در دست مامور مشاهده می‌کند و فریاد می‌زند همسرم را کشتید که مامور با شنیدن این حرف اسلحه از دستش می‌افتد و سرباز همراهش اسلحه را از روی زمین بلند می‌کند.

ماموران مدعی‌اند ابتدا خودروی محمدیان را تعقیب کردیم، پس از روشن‌کردن صدای آژیر، تیر هوایی زدیم، اما او توقف نکرد و ما هم به سمت لاستیک عقب شلیک کردیم که تیر به سر همسر او اصابت کرد، اما محمدیان همه این ادعاها را تکذیب می‌کند.
تحقیقات مقدماتی این حادثه به شدت به کندی پیش می‌رود، حتی تاکنون کسی را برای بررسی خودروی محمدیان که همسرش در داخل آن کشته‌شده هم نفرستادند تا صحنه جرم را بازسازی کند.»
او گفت: «وقتی برای پیگیری پرونده به کلانتری رفتم، از ماموران سوال کردم آیا شماره پلاک خودرو همانی بود که به شما اعلام شد؟‌ اسم پلاک را که آوردم سکوت کردند. ماموران می‌گویند نزدیک به 1000 متر خودروی محمدیان را در روز حادثه تعقیب کرده‌اند، در صورتی که از در منزل او تا محلی که به خودرویش تیراندازی شده تنها 800 متر است.»

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.