7 ماه قبل بود که او را برای اجرای حکم اعدام پای چوبه دار بردند. اما اشک‌ها و التماس‌هایش دل اولیای دم را به رحم آورد و این داماد جنایتکار توانست مهلت بگیرد. مهلتی که بعد از گذشت 7 ماه به بخشش ختم شد. مردی که 12 سال پیش در اقدامی جنون‌آمیز همسر و کودک دو ساله‌اش را خفه کرده و به خارج از کشور گریخته بود.
او که در زندان توبه کرده بود، توانست پس از بخشش اولیای دم از مجازات مرگ نجات پیدا کند.
این ماجرا به روز سیزدهم اردیبهشت سال 87 برمی‌گردد. آن روز صدای درگیری از خانه‌ای در طبقه دوم یک ساختمان در میدان رازی به گوش می‌رسید. هیچ‌کس فکرش را هم نمی‌کرد که این درگیری به جنایتی هولناک ختم شود. جنایتی که در آن مادر و پسر دو ساله‌اش به قتل رسیدند. خیلی زود خبر کشف اجساد این مادر و پسر به مأموران پلیس مخابره شد. آنها بلافاصله موضوع را در دستور کار خود قرار دادند و با حضور در محل حادثه به تحقیق در این زمینه پرداختند. در بررسی‌های نخست مشخص شد که مقتولان بر اثر خفگی جان خود را از دست داده‌اند. همسایه‌ها در تحقیقات بعدی به مأموران پلیس گفتند که ساعتی قبل از این از خانه صدای درگیری شنیده می‌شد. مقتول با شوهرش به‌شدت درگیر شده بود که پس از دقایقی صدای این درگیری قطع شد. بنابراین مأموران پلیس در گام نخست به شوهر مقتول مظنون شدند و در پیگیری‌های بعدی دریافتند که این مرد سی ساله به طرز مرموزی ناپدید شده است. در ادامه مشخص شد که این مرد با بلیتی که از قبل تهیه کرده بود به خارج از کشور رفته است. در این شرایط مشخصات این مرد در اختیار پلیس بین‌الملل قرار گرفت و تلاش برای بازداشت او آغاز شد. در حالی که تحقیقات در این زمینه ادامه داشت، چند روز بعد مأموران پلیس دریافتند که متهم به ایران برگشته و در خانه پسرخاله‌اش در تهران مخفی شده است. بلافاصله عملیات دستگیری این مرد آغاز شد اما وقتی او خودش را در محاصره مأموران پلیس دید، شروع به خودزنی کرد. با این حال درنهایت دستگیر شد و در بازجویی‌ها به قتل همسر و پسر کوچکش اعتراف کرد. او درباره جزئیات ماجرا گفت: «چهار سال پیش با الهام ازدواج کردم. اما فقط در روزهای اول زندگی خوبی داشتیم. خیلی وقت بود که با همسرم اختلاف داشتم. او همیشه به علت وضع مالی بدی که داشتم، مرا تحقیر می‌کرد. البته دخالت‌های مادرزنم هم زندگی‌ام را روز‌به‌روز سخت‌تر می‌کرد تا اینکه شب عید سال 87 زمانی که سر سفره هفت‌سین نشسته بودیم از الهام خواستم که زندگی جدیدی را شروع کنیم. به او گفتم با هم در مورد مشکلات‌مان صحبت و آنها را حل کنیم ولی او به جای اینکه از این حرف‌هایم استقبال کند، دوباره مرا تحقیر و مسخره کرد. خیلی عصبانی شدم و از او کینه به دل گرفتم. تا مدت‌ها عصبانی بودم تا اینکه در شب حادثه وقتی از محل کار به خانه برگشتم، دوباره با الهام درگیر شدم. درگیری ما شدت گرفت و او داد و فریاد به راه انداخت. از آنجا که به‌شدت عصبانی بودم دستم را روی دهانش گذاشتم تا صدایش قطع شود. اما او کم‌کم نفس‌هایش قطع شد و جان باخت. همان لحظه چشمم به پسرم افتاد. عرشیا داشت گریه می‌کرد، وقتی دیدم او بی‌مادر شده، کنترل رفتارم را از دست دادم و او را هم خفه کردم. بعد از آن به دوبی و از دوبی هم به کوالالامپور رفتم. چند روز آنجا بودم ولی آن‌قدر عذاب وجدان داشتم که نتوانستم بمانم. برای همین به تهران برگشتم.»
مقدمات اجرای حکم فراهم شده بود که اسفند پارسال متهم را پای چوبه دار بردند. اما زمانی که قرار بود حکم اجرا شود، متهم گریه و التماس کرد و از اولیای دم خواست که او را ببخشند. در واپسین لحظات اولیای دم حکم را اجرا نکردند. آنها به قاتل مهلت دادند و قرار شد که در این مدت برای اجرای حکم فکر کنند.
با اعترافات این متهم او در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه و به اتهام قتل همسرش به قصاص محکوم شد. او همچنین به اتهام قتل پسرش هم به 10 سال زندان محکوم شد. این حکم به تأیید قضات شعبه11 دیوان عالی کشور رسید و برای اجرا به اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد. مقدمات اجرای حکم فراهم شده بود که اسفند پارسال متهم را پای چوبه دار بردند. اما زمانی که قرار بود حکم اجرا شود، متهم گریه و التماس کرد و از اولیای دم خواست که او را ببخشند. گریه‌های متهم اثر داشت و در واپسین لحظات اولیای دم حکم را اجرا نکردند. آنها به قاتل مهلت دادند و قرار شد که در این مدت برای اجرای حکم فکر کنند.
7 ماه گذشت تا اینکه درنهایت با تلاش تيم صلح و سازش دادسراي جنايي تهران اولياي دم راضي به بخشش شدند. چند روز پیش بود که اولیای دم این پرونده پس از گذشت 12سال مرد جنایتکار را بخشیدند. آنها گفتند که داماد خود را برای رضاي خدا می‌بخشند؛ زیرا او از جنايتي كه مرتكب شده بود، بسيار پشيمان بود. همچنین مسئولان زندان نیز اعلام کردند که متهم در دوران حبس توبه كرده است. همه اينها باعث شد تا اولياي دم مرد اعدامی را برای رضاي خدا ببخشند. بنابراین با گذشت اولياي دم، متهم از چوبه دار نجات پیدا کرد.