یادگار دایناسورها را آفت‌ها می‌بلعند

کارشناسان در گفت‌وگو با «شهروندآنلاین» توضیح می‌دهند

مشکلاتی که کرونا در این سال‌ها ایجاد کرده، سبب شده که بسیاری از مسائل تحت‌الشعاع آن قرار بگیرد. جنگل‌های هیرکانی که یادگار دوره دایناسورهاست در سایه بی‌توجهی‌ها در حال نابودی است و کارشناسان بر این باورند که اگر این شرایط ادامه پیدا کند تا سه دهه آینده بسیاری از این ذخایر باارزش را از دست خواهیم داد.

شرایط اقلیمی و جغرافیایی در ایران سبب شده است که تنوع زیستی بسیار ارزشمندی در ایران حاکم باشد. تنوع زیستی کشور باعث شده تاکنون ۸هزار گونه گیاهی عالی، یک‌هزار و ۳۰۰ گونه جانوری مهره‌دار شامل پستاندار، پرنده، خزنده، دوزیست و ماهیان آب‌های داخلی و حدود ۳۰هزار گونه جانوری بی‌مهره در ایران زندگی و رشد کنند.

نکته مهم این است که در حال حاضر این گونه‌های ارزشمند در سایه بی‌توجهی مدیران در معرض خطر و نابودی قرار گرفته‌اند. ورود گونه‌های مهاجم که قدرت سازگاری زیادی با شرایط جدید دارند سبب شده که این آفت‌ها به سرعت در زیستگاه‌ها رشد پیدا کنند و گونه‌های بومی و ارزشمندی که برای طبیعت ایران ارزش زیادی دارند، در معرض نابودی قرار دهند.

حمله آفت‌ها به زیستگاه‌های گیاهی

متاسفانه هم‌اکنون این گونه‌های گیاهی و جانوری به علت ورود گونه‌های مهاجم یا بیگانه در معرض خطر و نابودی قرار گرفته‌اند؛ گونه‌هایی که اغلب قدرت سازگاری بالایی دارند و به سرعت در زیستگاه‌های جدید رشد و تکثیر پیدا می‌کنند و باعث نابودی و انقراض گونه‌های بومی می‌شوند.

آفت‌ها سال‌هاست به جان گونه‌های گیاهی شمال کشور افتاده‌اند و شمشادها را که از گونه‌های ارزشمند به شمار می‌روند، به شدت زخمی کرده‌اند و به قول هادی کیادلیری این قارچ‌ها قربانی‌هایشان را گرفته‌اند. او در مورد وضعیت شمشادهای شمال کشور می‌گوید: «سال‌ها شب‌پره‌ها به جان شمشادها افتاده‌ و این گونه باارزش را از بین برده‌اند و در حال حاضر هم هنوز این شب‌پره‌ها در محیط وجود دارند.»

او بر این باور است که این آفت‌ها به محض اینکه درختی سبز می‌شود، سریع به آن حمله می‌کنند و آن را از بین می‌برند، در واقع اگر در حال حاضر در محیط کمتر وجود دارند، به این دلیل است که میزبان‌شان کمتر شده است.

نابودی شمشادها

متاسفانه در دهه ۹۰ شمشادها حدود ۴۰هزار هکتار آلوده شدند و از بین رفتند، به‌گونه‌ای که سطح خیل عظیمی از شمشادها به‌ویژه درختان مادری (درختان بزرگی که بذردهی و تولید نهال می‌کنند) را از دست دادیم.

او تاکید می‌کند که  بحث احیا و پرورش شمشادها در این چند سال مطرح شده است. اگر پرورش درختان شمشاد و بازگرداندن آنان به عرصه‌های طبیعی به‌درستی انجام شود، خوب است. این در حالی است که باید مطمئن باشند قارچ در خاک وجود ندارد یا آفت کاملا فروکش کرده است، در این صورت است که می‌توان شمشادها را به عرصه‌های طبیعی برگرداند. اما تحقیقات نشان می‌دهد که  قارچ‌ گاهی تا هشت سال در خاک باقی می‌ماند و می‌تواند دوباره طغیان و نهال‌ها و درختان را آلوده کند.

درختان پراسترس در معرض مرگ دسته‌جمعی

رئیس پیشین انجمن جنگلداری ایران توضیح می‌دهد که دو دلیل برای طغیان آفت‌ها و بیماری‌های گیاهان وجود دارد. نخست آنکه  ممکن است گونه‌ای در جای نامناسب کاشته شده باشد که این راه را برای حمله آفت‌ها باز می‌کند، اما گاهی نیز ممکن است گیاه در جای مناسب رشد کند، اما عملکرد ما انسان‌ها سبب شود که گیاهان دچار استرس شوند و این راه آفت‌ها را برای حمله به این‌گونه‌ها باز می‌کند. دستکاری فضای جنگل، قطع درختان و ساخت‌وسازهای بی‌رویه در دل جنگل‌ها از عواملی است که درختان را دچار استرس کرده و سبب می‌شود مقاومت آنها در برابر آفت‌ها کمتر شود. کیادلیری می‌گوید: «اینها را در کنار تغییرات اقلیمی قرار دهید و ببینید که چه بلایی بر سر جنگل‌های شمال آمده است.»

او به این نکته اشاره می‌کند که وضعیت جنگل‌های زاگرس بسیار بدتر است و از نظر توالی زمانی باید بگوییم جنگل‌های شمال 20 سال از جنگل‌های زاگرس از نظر تخریب عقب‌تر هستند و اگر این شرایط ادامه پیدا کند تا 30 سال آینده شاهد مرگ‌ومیر دسته‌جمعی درختان خواهیم بود.

آفت‌هایی که از زاگرس به شمال رسیده‌اند

برخی از آفت‌هایی که به جان درختان شمال افتاده است، از خارج کشور وارد ایران شدند، اما برخی دیگر که این روزها مثل خوره درختان شمال کشور را می‌خورند، از مرکز کشور مهاجرت کرده و خودشان را به جنگل‌های هیرکانی رسانده‌اند.

کیادلیری می‌گوید: «قارچ زغالی از جمله آفت‌هایی است که از جنگل‌های زاگرس حرکت کرده و به دنبال میزبان در شمال کشور می‌گردد. بلوط و گونه ممرز از جمله گونه‌هایی هستند که قارچ زغالی قصد ازبین‌بردن آنها را دارد که در واقع می‌توانیم بگوییم 30درصد از پوشش گیاهی جنگل‌های شمال را ممرز و 9درصد را بلوط تشکیل می‌دهد که هر دو آنها نیز از گونه‌های بسیار ارزشمند به شمار می‌روند.»

در حال حاضر نیز فیتیله نارنجی به شدت در حال تکثیر است و سبب شده که شاهد مرگ‌ومیر دسته جمعی درختان شمال کشور باشیم و اگر زمان را از دست بدهیم و فکری برای شرایط موجود نکنیم تا چند دهه دیگر اثری از جنگل‌های شمال باقی نخواهد ماند.

او عدم سلامت اکوسیستم را نیز از دلایل دیگر نابودی جنگل‌های شمال می‌داند و تاکید می‌کند که یکی از مشکلاتی که جنگل را نابود می‌کند، دست‌درازی به حیات‌وحش است. سرحالی جنگل کاملا به وجود حیات‌وحش وابسته است و برای آنکه بتوانیم جنگل‌ها را حفظ کنیم باید نگاهی هم به وضعیت حیات‌وحش داشته باشیم.

حال جنگل‌های شمال خوب نیست

مدت‌هاست که قانون تنفس جنگل و جلوگیری از بهره‌برداری از درختان در جنگل‌های شمال اجرا می‌شود، اما شنیده‌ها حاکی از این است که بحث اتمام این قانون در برخی از محافل در حال پیگیری است که اگر این اتفاق بیفتد، باید بگوییم جنگل‌ها بیابان می‌شود.

براساس آمارهای سازمان‌های متولی در 15 سال اخیر یک‌میلیون و 500هزار هکتار از سطح جنگل‌های هیرکانی کاهش پیدا کرده است، یعنی به طور میانگین روزانه 277 هکتار از جنگل‌ها فرصت تنفس را از دست داده‌اند. به گفته کیادلیری مراتع کشور ما نیز وضعیت بهتری ندارند و 3میلیون و 600هزار هکتار از مراتع ما نیز نابود شده است و سال‌ها باید تلاش کنیم تا دوباره این مراتع به وضعیت قبل برگردند.

گونه‌های بومی کشور در حال نابودی

حسین آخانی، استاد دانشکده زیست‌شناسی دانشگاه تهران نیز در این‌باره به «شهروندآنلاین» توضیح می‌دهد که قدمت جنگل‌های هیرکانی در ایران به دوره سوم زمین‌شناسی برمی‌گردد. بسیاری از دوره‌های یخچالی آن از بین رفته‌اند و تکه سبز شمال کشور از این دوره باقی مانده است که به همین دلیل ارزش زیادی دارد.

این کارشناس حوزه محیط‌زیست بر این موضوع صحه می‌گذارد که تنوع گونه‌های گیاهی در ایران بسیار زیاد است و از 8هزار گونه گیاهی موجود در ایران 25درصد آن بومی و مخصوص کشور ما است، اما متاسفانه در چند سال گذشته گونه‌های مهاجم پرورش یافته و بخش زیادی از این جنگل‌ها را به ورطه نابودی کشانده‌اند.

نابودی جنگل‌ها با رشد گونه‌های مهاجم

او معتقد است گیاهانی مانند پالونیا و سنبل آبی‌زیست بوم جنگل‌های هیرکانی را در معرض خطر داده و رشد آنها سبب می‌شود جنگل‌های شمال از این میزان بیشتر آسیب ببینند.

این کارشناس حوزه محیط‌زیست تاکید می‌کند: «متاسفانه طی سال‌های گذشته چرای مفرط دام، خشکسالی و پایین‌رفتن سطح آب‌های زیرزمینی استرس جدی به جنگل‌های ایرانی و تورانی وارد کرده و اگر طرح جامع مدیریت جنگل‌ها اتفاق نیفتد و اقدامات مدیریتی سازگار با طبیعت نظیر مبارزه بیولوژیک با آفات و بیماری‌هایی که به دلیل ضعف گونه‌های گیاهی شایع می‌شوند، اجرایی نشود و دستکاری‌های سازگار با طبیعت صورت نگیرد، آسیب جدی به اکوسیستم وارد خواهد شد.»

فرهنگ‌سازی راه حفظ جنگل

او معتقد است که فرهنگ‌سازی مهم‌ترین راه برای حفظ جنگل است، اما این اتفاق به درستی رقم نمی‌خورد. دولت توان نگهداری از منابع طبیعی و ملی را ندارد و این مردم هستند که باید در محافظت از عرصه‌های منابع طبیعی و محیط‌زیستی مشارکت کنند. حس تعلق مردم نسبت به اکوسیستم باید تقویت شود. زمانی می‌توان به منابع طبیعی، منابع ملی گفت که منافع ملی را دربرداشته باشد و این نگاه در جامعه ایجاد شود که با حفظ این عرصه‌ها می‌توان منفعت ملی برد.

 

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.