مادرانه‌های سکینه در سرزمین رستم

گفت‌وگو با مادر داوطلبی که با وجود 5 فرزند از داوطلبان فعال و نمونه هلال‌احمر است

درست است در استان سیستان‌وبلوچستان به‌واسطه فرهنگ قومی و مذهبی، فعالیت‌های اجتماعی زنان همواره با محدودیت‌های زیادی همراه است، اما در این میان افرادی هم هستند که با تلاش و کوشش خود از سد این محدودیت‌ها می‌گذرند تا به اهدافی که برای خود در زندگی ترسیم کرده‌اند، دست پیدا کنند. وقتی این اهداف از جنس کمک به همنوعان باشد رنگ‌وبوی دیگری به خود می‌گیرد و به قول «سکینه محمدقاسمی» داوطلب جمعیت هلال‌احمری ایرانشهری آن وقت است که دیگر هیچ چیز جلودارت نیست. این داوطلب هلال‌احمری که امسال به‌عنوان یکی از داوطلبان برتر و برگزیده جمعیت هلال‌احمر معرفی شده است، آن‌چنان جدی در این حوزه فعالیت می‌کند که حتی همسر خود را هم در همه فعالیت‌هایش همراه کرده و توانسته در قالب این تیم خانوادگی کارهای خوبی در مناطق محروم استان سیستان‌وبلوچستان دنبال کند. به بهانه روز داوطلب گپ‌وگفت صمیمی با این داوطلب برگزیده از سرزمین رستم انجام دادیم.

حدودا 50 ساله است. دوست ندارد از سن‌وسال دقیقش حرف بزند. می‌گوید آدم به سن که نگاه کند خودش را بازنشسته می‌کند. باید همیشه فکر کنی جوان هستی و توان انجام کارهای زیادی را داری. آن‌وقت است که از پا نخواهی افتاد. راست می‌گوید. اگر غیر از این بود، چطور می‌توانست با 5 فرزند هم خانه‌داری کند هم امورات مناطق محروم و دانش‌آموزان چشم به‌راه مناطق دورافتاده را برآورده کند: «از کودکی با فعالیت‌های داوطلبانه آشنا بودم. پدرم همواره در دستگیری از نیازمندان و حل مشکلات مردم پیشقدم می‌شد. برادرهایم نیز او را یاری می‌کردند. من هم همیشه دوست داشتم مانند آنها در این فعالیت‌ها مشارکت کنم، اما خوب می‌دانید فرهنگ غالب بر منطقه ما،  گاه دختران و زنان را از فعالیت‌های اجتماعی دور می‌کند. تا اینکه ازدواج کردم و در فصل جدید زندگی توانستم به آرزوهایم جامه عمل بپوشانم.»

همسرم حامی بزرگ من

حسنعلی( همسرش) وقتی می‌بیند دل سکینه با کمک کردن به مردم آرام می‌گیرد، کم‌کم راه را برای فعالیت‌های او باز می‌کند: «همسرم معلم روستاهای دورافتاده در سیستان‌وبلوچستان بود. گاهی مرا همراه خود به این مناطق می‌برد. اولین روستایی که با هم سفر کردیم «سیاهکان» از توابع «فنوج» بود. دیدن زندگی مردم کپرنشین در فقر مطلق و بچه‌هایی که از حداقل امکانات زندگی محروم بودند دیگر تاب‌وتوان مرا برید. آستین‌ها را بالا زدم و در کنار همسرم هر کاری از دست‌مان برمی‌آمد برای بچه‌ها انجام می‌دادیم، از تهیه لیست نیازمندی‌هایشان گرفته تا پیگیری امور درمان‌شان. خیلی‌هایشان از بیماری‌های نادر رنج می‌بردند. طی ارتباط‌هایی که با جمعیت هلال‌احمر گرفتم، توانستم نسبت به معرفی این بچه‌ها و درمان آنها اقدام کنم.»

6 سال است هلال‌احمری‌ام

هرچه ارتباطش با جمعیت هلال‌احمر بیشتر، علاقه‌اش برای پوشیدن لباس داوطلبی بیشتر می‌شود: «سال 94  بود که به‌صورت رسمی به عضویت جمعیت هلال‌احمر درآمدم، اما شروع فعالیت‌ها و همکاری جدی‌ام با این مجموعه به سال 96 برمی‌گردد. الان 6 سالی می‌شود که هلال‌احمری‌ام. در اغلب طرح‌های محرومیت‌زدایی مشارکت داشتم و با شناسایی خانواده‌های محروم تلاش می‌کردم نسبت به جذب خیرین و کمک به این خانواده‌ها تلاش کنم.»

سیل، مردم فقیر را به گِل نشاند

سیل استان سیستان‌وبلوچستان برای او یکی از خاطره‌های تلخ است: «در این سیل اغلب مناطقی از استان درگیر شد که مردمش با فقر دست‌وپنجه نرم می‌کردند. وقتی در مناطق سیل‌زده حاضر شدیم و دیدیم خانواده‌ها عزادار زندگی فقیرانه به گِل نشسته‌شان هستند از نگاه‌های آنها خجالت کشیدم، هر چند با کمک جمعیت هلال‌احمر و توزیع اقلام امدادی توانستیم بخشی از نیازهای این منطقه را تأمین کنیم و لبخند را به چهره مردم برگردانیم.»

مادر عروسان نیازمند

سکینه را مردم منطقه، مادر دختران بی‌بضاعت می‌دانند. کافی است باد به گوشش برساند که نوعروسی دغدغه جهیزیه دارد. انگار عروسی دخترش باشد آسمان‌وزمین را به هم می‌بافد تا آبرومندانه و شیک جهیزیه‌ای برای عروس نیازمند فراهم شود: «دختران مناطق محروم از همه امکانات رفاهی زندگی محروم هستند. حق‌شان نیست در شیرین‌ترین شب زندگی‌شان دل‌نگران چیزی باشند. گروهی از زنان منطقه دور هم جمع شده‌ایم و بعد از تهیه لیست هر جهیزیه نسبت به خرید اقلام آن اقدام می‌کنیم. حتی از کمک خیرین سراسر کشور برای این کار کمک می‌گیریم.»

او در ادامه با تأکید بر ضرورت ترویج فعالیت‌های داوطلبانه در بین مردم سیستان‌وبلوچستان می‌گوید: «در سال‌های گذشته خیریه‌ها و تشکل‌های مردم‌نهاد زیادی در منطقه ما فعالیت‌های بسیاری داشته‌اند که قدردان همه این خدمات هستیم، اما نکته مهم این است که اگر می‌خواهیم فقرومحرومیت از منطقه ما شرش را کم کند باید خودمان حرکت کنیم. ما نیاز به تقویت فرهنگ مشارکت اجتماعی در منطقه داریم. افراد متمول در منطقه ما کم نیستند. باید با فرهنگ‌سازی نسبت به جلب مشارکت این افراد اقدام کنیم.»

 

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.