هویت خدشه‌دار شده مردان

کارشناسان به «شهروند» از جمعیت 40درصدی زیر خط‌ فقر و آسیب‌های روانی و اجتماعی که در سایه تورم و گرانی، مردان را تهدید می‌کند، می‌گویند

زندگی شهری عجین شده با استرس‌واضطراب. زندگی که روی پرده نمایش بخش اعظمی را به ناامیدی، وادادگی و بی‌اعتمادی اختصاص می‌دهد. احساس‌های ناگواری که تا حدودی همه‌گیر شده‌اند تا به خشم‌ها، استرس‌ها و اضطراب‌ها دامن بزنند. شاید برای همین است شاهد  خشونت سیستماتیک در جامعه هستیم. خشونتی که سلسله‌مراتبی اعمال می‌شود و مقصد نهایی‌اش به خانواده می‌رسد. کانونی که زنان و کودکان‌ آن باید تاب بیاورند. در چنین شرایط گفتن از خشونت علیه زنان و خشونت‌های خانگی کمی خنده‌دار به‌نظر می‌رسد. ما از مردها می‌خواهیم تمام ناعدالتی‌ها، استرس‌ها و اضطراب‌های ناشی از مسئولیتی که به‌عهده دارند را تاب بیاورند و پشت در خانه جا بگذارند؟ عملا چنین چیزی امکان‌پذیر نیست.  از نامهربانی مخارج با درآمدها این روزها، مردان را به این باور رسانده تلاش‌هایشان برای مدیریت خانواده بی‌تاثیر بوده. احساس گناهی که اضطراب، افسردگی و بی‌پناهی را برای آنان به ارمغان آورده و زنگ خطر افزایش آسیب‌های اجتماعی را به صدا درآورده است.

پروتکل‌های جهانی می‌گویند دولت‌ها تعیین می‌شوند برای حفظ بهداشت سلامت جسمی و روانی شهروندان. دولت‌ها انتخاب می‌شوند برای دادن خدمات به شهروندان.«ما یکسری مسائل کلان اقتصادی داریم؛تحریم‌ها، عدم مدیریت کارآمد اقتصادی در سطوح بالاتر؛ در حوزه نظارت، قیمت‌گذاری و حمایت.»

جامعه 40درصدی زیرخط فقر

جامعه ایران؛ جامعه‌ای سنتی، کشاورزی به‌خصوص در شهرهای کوچک و حتی در کلانشهرها. جامعه‌ای که نان‌آوری و اقتصاد خانوار را به‌عهده مرد گذاشته است. به گفته دبیر انجمن حمایت از سلامت و بهداشت روان در شرایط اقتصادی کنونی بی‌شک فشار روانی مردان بالا خواهد بود. «به‌دلیل مسئولیت‌های اقتصادی، بازخورد شرایط فعلی، مردان را نشانه خواهد رفت. البته نمی‌توان انکار کرد که اثرات منفی آن، دامن زنان را هم خواهد گرفت.»

ناصر قاسم‌زاده از آخرین اطلاعات به‌دست آمده توسط دانشگاه شهید بهشتی خبر می‌دهد؛ از هر سه ایرانی یک نفر اختلال روانی دارد.«این نشان‌دهنده این است که سطح فشارهای روانی در جامعه بالا رفته و بر سلامت روان شهروندان تاثیر منفی داشته است.»

پروتکل‌های جهانی می‌گویند دولت‌ها تعیین می‌شوند برای حفظ بهداشت سلامت جسمی و روانی شهروندان. دولت‌ها انتخاب می‌شوند برای دادن خدمات به شهروندان. «ما یکسری مسائل کلان اقتصادی داریم؛تحریم‌ها، عدم مدیریت کارآمد اقتصادی در سطوح بالاتر؛ در حوزه نظارت، قیمت‌گذاری و حمایت.»

در چنین شرایطی بحران کرونا هم به چالش‌های دیگر اضافه شد؛ بحرانی جهانشمول که به اعتقاد قاسم‌زاده از آن هم عقب ماندیم. «مدیریت بحران ایجاب می‌کند ما دهک‌های جامعه را مشخص کنیم. در حالی که مسئولان ذی‌ربط همیشه ابراز می‌کنند، اطلاعات دقیقی وجود ندارد.»

به روایت آمارها 40درصد جامعه زیر خط‌فقر قرار دارند، بخشی را هم قشر متوسط جامعه تشکیل می‌دهد. به باور قاسم‌زاده حدود 70درصد جامعه یا ضعیف‌اند یا متوسط که نوعا در مجموع توان تامین معیشت‌شان را ندارند.»

به روایت آمارها 40درصد جامعه زیر خط‌فقر قرار دارند، بخشی را هم قشر متوسط جامعه تشکیل می‌دهد. به باور قاسم‌زاده حدود 70درصد جامعه یا ضعیف‌اند یا متوسط که نوعا در مجموع توان تامین معیشت‌شان را ندارند.»

رفاه نسبی نداریم، یا رفاه داریم یا نداریم

جامعه ایران جمعیتی 80میلیونی به خود می‌بیند که بالای 40میلیونش را جوانان تشکیل می‌دهد. اگرچه وضعیت معیشتی و آثار تورمی تاثیرشان را بر نرخ ازدواج و زاد و ولد گذاشته‌اند. درواقع شرایط اقتصادی و بی‌ثباتی در آن باعث شده حس ناامنی میان اقشار جامعه در تامین سبد اقتصادی خانوار ایجاد شود. حس ناامنی که در تصمیم‌گیری‌های کلان شهروندان تاثیر مستقیم دارد.

به گفته دبیر انجمن حمایت از سلامت و بهداشت روان، شهروندان نیازهایی دارند که تامین آنها آرامش به آنها می‌دهد. «جامعه زمانی به آرامش، کمال و سلامت در ابعاد مختلف دست می‌یابد که بتواند نیازهای اقتصادی شهروندان را پاسخ بدهد.»

به باور قاسم‌زاده هرقدر در پاسخ به این نیازها مشکل ایجاد شود، زمینه رشد افراد در ابعاد بهداشت روان و جسم کاهش می‌یابد. «در چنین شرایطی مقابله با آسیب‌های اجتماعی سخت‌تر خواهد شد.» آسیب‌های اجتماعی؛ معضلی که در سایه فقر فرهنگی و اقتصادی توامان به وجود می‌آید. «در چنین جامعه‌ای اولین چیزی که از بین می‌رود اخلاقیات است. درواقع فرد احساس گناه و عذاب‌ وجدانی در قبال بزه‌‌ای که به سایر شهروندان آسیب می‌زند، ندارد.» به باور قاسم‌زاده هم آمارهای اختلالات روان و هم آسیب‌های اجتماعی ارتباط مستقیمی دارند با رفاه. «رفاه در جامعه‌ای یا وجود دارد یا ندارد. ما رفاه نسبی نداریم.» به گفته دبیر انجمن حمایت از سلامت و بهداشت روان، رفاه اینگونه تعریف می‌شود؛ خرج‌ودخل همخوانی داشته باشند و فرد برای مبادای روزگار پس‌اندازی داشته باشد. «امروز اگر خط‌فقر 12میلیون تومان تعریف شده دیگر فردی با درآمد 10میلیونی زیر خط‌فقر وجود دارد. نمی‌توانیم بگوییم فقر نسبی دارد.»

هویتی که خدشه‌دار شده

تورم، ناهماهنگی درآمد و هزینه‌های زندگی، نداشتن امنیت شغلی و تعدیلی که همیشه سایه‌اش بر سر شاغلان سنگینی می‌کند. مصائبی که چندسالی است با نان‌آوران در حال زورآزمایی است. نبردی نابرابر که به باور عضو هیأت‌مدیره و دبیر انجمن روان‌شناسی اجتماعی ایران، مردان را در سه حوزه هویت، استرس و آسیب‌های ناشی از این استرس دچار چالش می‌کند. جامعه جهانی در دوسال گذشته چالش کرونا را پشت‌سر گذاشت. چالشی که بسیاری از شاغلان را محکوم به تعدیل کرد. جمعیتی هم کاهش درآمد را به جان خریدند. اگرچه قیمت‌ها بی‌اعتنا به این مساله روند افزایشی‌شان را ادامه دادند.

جامعه ایران هم از این امر مستثنا نبود. جامعه تب‌زده از اقتصاد بحرانی که کرونا آن را تشدید کرد. این در حالی است که باور سنتی، عامه و غالب جامعه از مرد توقع تامین هزینه‌‎ها را دارد حتی در این شرایط. به باور مجتبی دلیر، شغل و منبع درآمد هویت افراد جامعه را شکل می‌دهد. به‌خصوص هویت مردان را . هویتی که در قانون، شرع و عموم جامعه رنگ و بویی پررنگ‌تر به‌خود می‌گیرد. «شرایط اقتصادی حاکم و تورم موجود باعث شده، هویت مردان خدشه‌دار شود.» هویتی که با خدشه‌دار شدنش فرد را با استرس‌واضطراب آشنا می‌کند.

فشارهای روانی که در نهایت منجر به اختلالات روانی در فرد می‌شوند. اگرچه رفتارها، مولفه‌هایی وجود دارند که مانند سپر برای فرد عمل می‌کنند. مولفه‌هایی همچون درآمد و برخورداری از سطحی از رفاه. این مولفه به باور «دلیر» در مردان به شکل خاص‌تری نمود پیدا می‌کند.

«اغلب چون توان مقابله با شرایط موجود را در خود نمی‌بینند به‌دنبال‌ راهکاری دیگر هستند.» خشم‌وپرخاشگری هم در این مردان به‌وضوح دیده می‌شود. «در روان‌شناسی به خشم‌، نیمه‌دیوانگی هم می‌گوییم.»

آسیب‌های روانی و اجتماعی بیخ‌گوش مردان بی‌پول

«در صورت از دست دادن درآمد یا شغل، فرد آمادگی ابتلا به آسیب‌های اجتماعی و روانی را پیدا می‌کند.» به گفته عضو هیأت‌مدیره و دبیر انجمن روان‌شناسی اجتماعی ایران، آسیب‌های اجتماعی در مسائلی همچون فساد اداری می‌توان نمود پیدا کند. اگرچه این روان‌شناس معتقد است مردان آسیب‌دیده به سمت شرط‌بندی‌های مجازی و دنیای واقعی می‌روند. البته اعتیاد، می‌بارگی هم از انتخاب‌های دیگر این مردان است.

به اعتقاد او این مردان به‌دنبال راهی می‌گردند تا کمی از واقعیت‌های موجود فرار کنند. «اغلب چون توان مقابله با شرایط موجود را در خود نمی‌بینند به‌دنبال‌ راهکاری دیگر هستند.» خشم‌وپرخاشگری هم در این مردان به‌وضوح دیده می‌شود. «در روان‌شناسی به خشم‌، نیمه‌دیوانگی هم می‌گوییم.»

به اعتقاد او خشم‌وپرخاشگری هم می‌توانند سلامت روانی مردان را به خطر بیندازند. «دلیر» جامعه حال حاضر ایران را جامعه‌ای مدرن می‌داند. جامعه‌ای که برای کوچک‌ترین کارها نیاز به هزینه کردن است. «حتی برآورده کردن نیازهای اولیه همچون مسکن، خوراک و … نیازمند هزینه‌کرد، هستند.» نیازهایی که با بالا رفتن تورم برآورد کردن‌ آنها سخت و زمانی هم غیرممکن می‌شود تا دامنه آسیب‌ها فراتر برود.

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.