5 ساعت شکنجه دختر مقیم سوئد در خانه پسر کارگر

اواخر بهمن ماه سال گذشته به ایران آمد. قصد داشت در مراسم ازدواج یکی از بستگانش شرکت کند. از کودکی به همراه خانواده‌اش در کشور سوئد زندگی می‌کرد، تحصیلکرده و مدیر شرکت تجاری پدرش، پدری  تاجر و سرشناس. مریم در این سال‌ها زیاد به ایران سفر کرده بود.  اما در آخرین پروازش به کشور  با پسری به نام شهرام آشنا شد. شهرام پزشک بود البته به ادعای خودش و می‌گفت خانواده‌اش در آمریکا زندگی می‌کنند و سال‌هاست که ساکن شمال تهران است. این آشنایی خیلی زود رنگ دیگری گرفت. شهرام این بار به عنوان یک خواستگار از مریم خواست تا با یکدیگر ازدواج کنند و به سوئد بروند و از آنجا به آمریکا.همه این نقشه‌های رویایی زمانی رنگ باخت که مریم  پا به خانه شهرامگذاشت.خانه ای در یکی از خیابان های شمال پایتخت.

چند روز پیش بود که رهگذران شاهد کمک‌خواهی دختری بودند که از پشت پنجره فریاد می‌زد. ظاهرش آشفته و سر و صورتش خون‌آلود. با دست و پای بسته خود را به کنار پنجره رسانده بود. همزمان با تماس همسایه‌ها پلیس در جریان این حادثه قرار گرفت، قفل در شکسته و دخترک اسیر آزاد شد. 

بررسی‌ها نشان می‌داد که دخترک را حبس کرده‌اند. مریم به مأموران گفت که خواستگارش او را گروگان گرفته و شکنجه‌اش داده است. «چند ماه قبل از سوئد به ایران سفر کردم. پسری به نام شهرام از من خواستگاری کرد. شرایطش ایده‌آل بود اما هرگز تصور نمی کردم همه آنها دروغ باشد. او مرا به خانه‌اش دعوت کرد اما در لحظه ورود متوجه رفتارهای متفاوتش شدم. فرهاد با تهدید دست‌وپایم را بست و هر چه پول، دلار، یورو و طلا داشتم، سرقت کرد. او ساعت گرانقیمت رولکس من را که در سفر به سوئیس خریده بودم و ارزش زیادی دارد را هم دزدید.

فرهاد بعد از سرقت شکنجه‌هایش را شروع کرد. در حالی که دست و پایم بسته بود مرا به باد کتک گرفت و موهایم را کوتاه کرد. به‌شدت عصبی بود و مدام حرف می‌زد شاید هم شیشه مصرف کرده بود. همه حرف‌هایش در این مدت دروغ بوده است. او نه تنها دکتر نیست بلکه با بدبختی تا دیپلم درس خوانده است. می‌گفت خانواده‌اش ساکن آمریکا نیستند و در یک محله قدیمی درجنوب تهران زندگی می‌کنند و اصلا شرایط مالی خوبی ندارند. خودش هم کارگر است و نقش بازی می‌کرد تا بتواند مرا سرکیسه کند. با تهدید چند برگ دسته‌چک سفید امضا هم از من گرفت. 5 ساعت مرا شکنجه داد تا اینکه با تماس مردی مرا رها کرد و رفت. در میان حرف‌هایش شنیدم که این خانه را برای دو یا سه روز به صورت مبله اجاره کرده است.»
شکایت این دختر کافی بود که بازپرس جنایی تهران دستور دستگیری این خواستگار سارق و گروگانگیر را بدهد. اما بررسی‌ها نشان داد که متهم با مدارک جعلی خانه را اجاره کرده تا هیچ ردی از او به جا نماند. جست‌وجو برای شناسایی متهم با توجه به سرنخ های موجود ادامه دارد.