تنها یک هفته مهلت دارد. یک هفته دیگر پای چوبه دار میرود اگر 480 میلیون تومان پول دیه را جور نکند. این آخرین فرصت علی 37 ساله است که 6 سال از زندگیاش را پشت میلههای زندان تجربه کرده است. به جرم قتل همه این سالها را در چهاردیواری ماند. قتل مرد آشنا که از او 10 میلیون تومان طلب داشت.
سال 94 بود که این جنایت در شاهینشهر اصفهان رقم خورد. جلوی در خانه جمال بود. مرد بازنشستهای که باید 10میلیون به حساب علی واریز میکرد، اما نتوانست. همین مسأله هم باعث شروع یک درگیری خونین شد. کشمکشها آغاز شد. چند باری علی سراغ پولش رفت، اما هر بار با پاسخ منفی روبهرو شد.
آخرین بار اما وضعیت فرق کرد. این بار وقتی علی جلوی در خانه مرد بازنشسته اتوبوسرانی پاهایش قفل شد، تصمیم هولناکی گرفت. میگوید: «قصد نداشتم جمال را به قتل برسانم. خودم یک بچه دارم. پسرم تنها دو سال داشت. میخواستم در کنار خانوادهام باشم. نمیخواستم زندگیام را از دست بدهم. میدانستم که تنها یک بار و با یک ضربه به دردسر میافتم. میدانستم که زندگیام سیاه میشود.»
اما همه چی در چند ثانیه رخ داد. وقتی جمال در چارچوب خانه قرار گرفت همان حرفها تکرار شد. پاسخش مثل همیشه منفی بود. پولی نداشت که طلبش را بدهد. علی اما لنگ همان پول بود. باید پولش را میگرفت. همین مسأله باعث شد تا چاقویش را بیرون کشید. «میخواستم تهدید کنم. میخواستم زهر چشم بگیرم، اما همه چیز نابود شد. چاقو در دستم به جمال اصابت کرد. ضربه کاری بود. جمال روی زمین افتاد. خونین و بیجان.»
مردم و همسایهها جمع شدند. صدای شیون و جیغ زنان هنوز از آن کوچه شاهینشهر اصفهان در گوش علی زنگ میزند. پشیمان است. قصد نداشت جان بگیرد، اما یک زندگی گرفته بود. به زندان افتاد. پای میز محاکمه رفت. از خود دفاع کرد، اما فایدهای نداشت. یک زندگی را نابود کرده بود. جان یک پدر را گرفته بود، اما حالا باید جانش را تقدیم میکرد. دادگاه حکم به قصاص داد.
گذشت بزرگ
در این سالها خیرین و معتمدان زیادی میانجیگری کردند تا بتوانند بانی صلح باشند. پس از کشوقوسهای زیاد خانواده جمال از حق قانونیشان گذشت کردند و رضایت دادند به شرط دیه. نخواستند که پدر دیگری از حق دیدن پسرش محروم باشد. خواستند که ماهان زندگی با پدر را تجربه کند. پسری که حالا کلاس دوم است و بدون پدر این سالها را بزرگ و بزرگتر شده است. بدون پدر، بابا آب داد را آموخت، اما حالا زمان آن رسیده تا علی در کنار خانوادهاش زندگی بهتری را تجربه کند.
480میلیون مبلغی است که باید به خانواده مقتول پرداخت شود تا علی از مرگ رهایی یابد. 100میلیون به حساب خانواده جمال واریز شده است، اما همچنان 480میلیون کسری وجود دارد. علی مرد جوشکاری است که پس از آزادی دوباره به کار خود برمیگردد و اگر دادگاه قبول میکرد که این مبلغ تقسیط شود، علی در آینده از پس آن برمیآمد. دادگاه پرداخت تقسیطی دیه را رد کرده و حالا چشمان علی و خانوادهاش به دستان پر مهر خیرین و مردم کشورمان دوخته است. او تنها یک هفته برای پرداخت این مبلغ فرصت دارد.
شماره حساب و تماس با خانواده علی در روزنامه شهروند محفوظ است.