بازیگرم میگفت تو دیوانهای که مرا انتخاب کردهای؟
گفتوگوی شهروندآنلاین با کاوه مظاهری کارگردان «بوتاکس»
کارگردان فیلم «بوتاکس» که سال گذشته در جشنواره جهانی فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین فیلم را به دست آورده، در گفتوگوی پیشرو از فیلمش میگوید. فیلمی اجتماعی که داستانی پیچیده درباره زنان را روایت میکند…
امین فرجپور، شهروندآنلاین: «بوتاکس» -که در گروه هنر و تجربه روی پرده رفته- اولین فیلم بلند کاوه مظاهری است. فیلمسازی که با فیلمهای کوتاهی مانند «موچین»، «سوسک» و «شهربازی» دیده شد و سرانجام سال گذشته «بوتاکس» را به عنوان محصول مشترک ایران و کانادا ساخت که در آن سوسن پرور، مهدخت مولایی، سروش سعیدی، مرتضی خانجانی و محسن کیانی ایفای نقش میکنند.
«بوتاکس» که با فیلمنامهای از کاوه مظاهری و سپینود ناجیان جلوی دوربین رفته؛ داستان دو خواهر به نامهای اکرم و آذر را روایت میکند که به دروغ به همه میگویند برادرشان به آلمان رفته و از او خبری ندارند. دروغی که به مرور در ذهن اکرم بدل به واقعیت میشود و او روزهایش را در انتظار بازگشت برادرش از آلمان میگذراند. این فیلم که سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره جهانی فیلم فجر را در ویترین افتخاراتش دارد، در سیوهشتمین جشنواره فیلم تورین نیز جایزه بهترین فیلم بلند و بهترین فیلمنامه را گرفته است.
آنچه در پی میآید خلاصهشده گفتوگویی است که با کاوه مظاهری درباره فیلم «بوتاکس» به انجام رسیده است. یادگاری از اولین روزهای اکران «بوتاکس» در گروه سینمایی هنر و تجربه که در این سالها میزبان فیلمهای قابل توجه پرشماری بوده است…
علایق، سلایق و دغدغههای آقای کارگردان
-میتوانید بگویید «بوتاکس» از کجا میآید؟ از چه دغدغههایی؟ چه منبع الهامی؟
«بوتاکس» را از یک شخصیت واقعی که سالیان سال است میشناسم -و سوسن پرور آن را بازی میکند- الهام گرفتهام. شخصیتی که در موقعیت داستانی تخیلی فیلم که خود این هم براساس یک گزارش مطبوعاتی -درباره دو خواهری که بعد از ناپدیدشدن برادرشان به همه میگویند که او به آلمان رفته- نوشته شده است، قرار گرفت.
-یعنی براساس یک شخصیت واقعی است؟
من این شخصیت را سالهاست که میشناسم. یعنی از حدود پنج سالگیام و بارها هم از روی او اتود زدهام و در این روند درنهایت شخصیت اکرم ساخته شده و در داستان تخیلی فیلم قرار گرفته است. شخصی که در زندگیاش اعتراضی نداشته یا احساسات واقعیاش را بروز نداده و در مواقع اعتراض احتمالی هم سرکوب شده است.
-و شما خواستید این فرصت را به او بدهید؟
فکر کردم اگر این امکان در قصه پیش بیاید که بتواند اعتراض کند، چه خواهد شد؟ با این ایده بود که موقعیت پشتبام ایجاد شد. یعنی براساس این امکان طرح اولیه 18 صفحهای فیلم بنا شد.
-میتوانید بگویید برای انتخاب بازیگر چه فاکتورهایی را در نظر داشتید؟ اصلا بگذارید اینگونه بپرسم که چرا و با چه تحلیلی در فیلم «بوتاکس» -که اولین فیلم بلند شما و به همین نسبت هم مهم است- از ستارگان سینما و حداقل بازیگران شناختهشدهتر استفاده نکردهاید؟
اولین چیزی که در انتخاب بازیگران این فیلم اهمیت داشت، این واقعیت بود که «بوتاکس» یک فیلم مستقل است. در واقع از همان ابتدا قرار بود این فیلم با یک بودجه محدود مدیریتشده ساخته شود. البته این تنها ملاک من برای انتخاب بازیگران این فیلم نبود. یعنی در آن زمان ذهنیتم اینگونه بود که بازیگران «بوتاکس» باید در عین داشتن یک چهره خاص، بتوانند یک بازی توأمان تراژدی و کمدی را ارایه دهند. اگر این فاکتورها را در کنار شرایط کاری دشوار این فیلم قرار دهیم -که در روستایی بین آبعلی و رودهن فیلمبرداری میشد که دمای آن در زمان ساخت این فیلم شانزده هفده درجه زیر صفر بود- میبینید که گزینههای زیادی نداشتیم که البته یکیشان سوسن پرور بود.
-نگران سابقه سوسن پرور نبودید که بیشتر در فیلمهای کودک و طنز دیده شده است؟
نکات مثبت سوسن پرور این مسأله را جبران میکرد. هوش زیادش، توانایی بینظیرش در عمق بخشیدن به نقش، نبوغ لحظهایاش، فیزیک مناسبش برای نقش اکرم، همه و همه باعث میشوند سوسن پرور درستترین انتخاب برای این نقش باشد. به خصوص که این نقش بازیگری میخواست که علاوه بر هوش و جدیت، این توانایی را هم داشته باشد که بتواند بین کمدی و تراژدی حرکت کند. به هر حال ما داشتیم یک کمدی سیاه میساختیم که لحظات تراژیک نیز داشت. یک کمدی سیاه که نه صددرصد تراژدی است و نه کمدی.
-خود سوسن پرور چه؟ او خودش از این ماجرا نمیترسید؟
این را که باید خودش بگوید. من فقط میتوانم بگویم که شانس آوردم در این فیلم سوسن پرور حضور دارد. البته در پاسخ سوال شما؛ یادم هست که اوایل خود سوسن پرور هم میترسید. البته درستترش این است که بگویم شک داشت که آیا این نقش درست و مناسبی برایش هست یا نه و مدام به شوخی میگفت که «دیوانهای که مرا انتخاب کردی». اما خوشبختانه در همان روزهای اول این ترسها از بین رفت.
دو روی سکه ریسک
-اکران فیلم در این روزها که کرونا خیلیها را از حضور در سالنهای سینما بازداشته -و ترسانده- ریسک بزرگی است که شما با نمایش فیلم «بوتاکس» به استقبال آن رفتهاید. میتوانید بگویید چرا؟
تنها به یک دلیل: مجبور بودیم. یعنی چون تهیهکننده ما در فهرست تهیهکنندگان ارشاد حضور نداشت، پروانه نمایش غیرسینمایی گرفتیم و در گروه هنر و تجربه هم اکران کردیم. اصلا برای همین بود که نتوانسته بودیم وارد جشنواره ملی فیلم فجر شویم.
-یعنی اگر مجبور نبودید، این تصمیم را نمیگرفتید؟
خب، در مورد اتفاقی که نیفتاده نمیتوان با قطعیت سخن گفت. اما در کل در این حد میتوانم بگویم که ریسککردن همیشه برای من جالب و جذاب بوده. به خصوص که تجربه نشان میدهد ریسککردن در بیشتر مواقع به نتایج خوبی ختم میشود. البته روی دیگر سکه ریسک هم شکست است و من هم طبیعتا در ریسکهایم شکست هم پیش آمده است. ولی با این حال نتیجه درنهایت مثبت است.
-ریسک نمایش فیلم در سینمای کرونازدهای که حتی فیلمهای کمدی بالقوه پرفروش هم از اکران در آن شرایط هراس داشتند، باید خیلی ترسناک باشد. حالا گذشته از اتفاقاتی که در اکران برای «بوتاکس» پیش آمده -و میتوانست در شرایطی دیگر بهتر یا بدتر باشد- فکر میکنید کرونا با سینما چه کرد؟
درست است که کرونا و تعطیلی سالنها در کل به ضرر سینما بود، اما فراموش نباید کرد که آسیبهای این ماجرا برای سینمای مستقل به مراتب بیشتر بود. یک اتفاق نابودکننده برای سینمایی که یکی از بزرگترین دغدغههایش ادامه چرخه اقتصادی و استمرار حیات حرفهای فیلمساز است. کرونا اما با تعطیلکردن جشنوارهها و بازارهای فیلم ادامه حیات حرفهای فیلمسازان مستقل را با مشکلات جدی مواجه کرد.
-با این اوصاف به نظر میرسد از فروش فیلم راضی نیستید. از بازتابهای فیلم چه؟
البته فیلمهای مستقل بیشتر روی جشنوارهها و تلویزیونهای بینالمللی حساب باز میکنند. اما از نظر فروش گیشه، طبیعتا در گروه هنر و تجربه قرار نبود فروش آنچنانی داشته باشیم. اما رضایت تماشاگران فیلم قابل قبول بوده و البته اکران خارجی فیلم هم موفق بوده و خوب دیده شده و برگشت مالی خوبی داشته است.
-از خود فیلم چه؟ به عبارت بهتر حالا بعد از گذشت این همه ماجرا خودتان از بوتاکس رضایت دارید؟
در این حد میتوانم بگویم که فیلم «بوتاکس» با چیزی که در ذهنم بود، فاصله زیادی ندارد. یعنی چه از نظر لحن فیلم، چه از نظر حالوهوا و عمق فیلم و چه از نظر سینماییبودن فیلم، از «بوتاکس» راضیام. زمان ساخت این فیلم برایم مهم بود که فیلم را برای نمایش در سالن تاریک سینما بسازم، نه برای لپتاپ و تلویزیون. هدفی که فکر میکنم تا حد زیادی محقق شده است.
زنان و مسائل اجتماعی
-«بوتاکس» در بسیاری از لحظاتش یک رویکرد عریان اجتماعی دارد که باعث شده این فیلم هم مانند بسیاری از فیلمهای اجتماعی و تلخ دیگر با اتهاماتی مانند سیاهنمایی روبهرو شود. شما درباره این اتهامات چه فکر میکنید؟
پیش از پاسخ به اتهاماتی که به من و فیلم من وارد شده، باید بگویم که من سیاهنمایی و دیگر حرفهای این نوعی را واژگانی عوامفریبانه میدانم که بعضیها برای کوبیدن سینما و مجبور کردن فیلمسازها به کار براساس سلایق خودشان مورد استفاده قرار میدهند، نه حرفها و مسائل کارشناسیشده. به هر حال ذات درام تاکید و بزرگنمایی را اقتضا میکند. شما به عنوان فیلمساز موقع روایت داستانت مجبوری روی بعضی چیزها تاکید کنی و از بعضی چیزها هم بگذری.
-مثل تاکیدی که فیلم بر مسائل زنان دارد؟ در واقع یکی از نکات برجسته فیلمهای قبلی شما -چه کوتاه و چه بلند- پرداختن به زنان و مسائل آنهاست. چرا؟
نمیدانم. یا بهتر است بگویم که آگاهانه این کار را نکردهام. بلکه هر زمان به قصهای فکر کردهام، خودبهخود آن کاراکتر را زن دیدهام و بیشتر توانستهام درباره آن تخیل کنم. در قصه «بوتاکس» هم این قضیه به این شکل رخ داد که احساس کردم در صورتی که موقعیت مرکزی فیلم برای یک زن اتفاق بیفتد، شاهد داستان پیچیدهتری خواهیم بود.
-یعنی به عقیده شما زنها پیچیدهتر از مردان هستند؟
قطعا نه. مگر میشود برای اینجور چیزها قانون گذاشت؟ ولی میتوانم بگویم که من به عنوان فیلمساز درباره زنان فیلمهای پیچیدهتری میتوانم بسازم.
-آقای مظاهری عزیز؛ به عنوان سوال آخر؛ با کارنامهای پر از فیلمهای کوتاه موفق؛ آیا بعد از «بوتاکس» دنیای فیلم کوتاه را رها خواهید کرد؛ یا همچنان میشود منتظر فیلمهای کوتاه دیگری در کارنامه شما بود؟
البته چند وقتی میشود که این تقسیمبندی در خیلی از کشورها از بین رفته و ما دیگر فیلمساز فیلم کوتاه و بلند نداریم. یعنی از نظر حرفهای این موضوع جا افتاده که بعضی از داستانها باید در قالب فیلم کوتاه و بعضی نیز به عنوان فیلم بلند ساخته شوند. اما در جواب شما؛ برای من سینمای بلند و فیلم کوتاه هر کدام جذابیتها و چالشهای خودش را دارد و ممکن است در مقاطعی دوست داشته باشم یکی از اینها را تجربه کنم.