امروز اول اکتبر است، آیا ممکن است ایران موضوع غافلگیری اکتبر باشد؟
پولاد امین – شهروند آنلاین: یک ماه و اندی مانده به انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا، در شرایطی که هنوز و همچنان دونالد ترامپ در نظرسنجیها از رقیب دموکراتش، جو بایدن، عقب است و روند نخستین مناظره این دو کاندیدا هم جوری نبوده که طرفداران ترامپ را به تغییر اوضاع امیدوار کرده باشد؛ اما جمهوریخواهان و هواداران دونالد ترامپ هنوز امیدشان را نباختهاند و منتظره معجزهاند، این معجزه شاید آخرین سورپرایز ترامپ باشد.
معجزه ترامپیستها البته قرار نیست از آسمان نازل شود. چشم امید آنها به ذات پیشبینیناپذیز دنیای سیاست و بدتر از آن ذات پیشبینیناپذیر دونالد ترامپ است که این قابلیت را دارد هر آن کاری را کند که کسی فکرش را هم نمیکرده، یا تصمیمی بگیرد که هیچ آدم عاقلی نمیگیرد یا حتی به یک باره زیر میز زده و بازی را به هم بزند.
در حقیقت کاهش شانس پیروزی ترامپ در نظرسنجیهای انتخاباتی هواداران او را امیدوار کرده که شخصیت نامتعادل و پیشبینیناپذیر ترامپ برای تغییر این روند دست به کاری بزند. برای همین هم در محافل غیررسمی زمزمههایی وجود دارد که ترامپ برای ماندن در کاخ سفید دست به چه کارهایی میتواند بزند که دموکراتها از آن به «فجایعی که ترامپ میتواند به بار آورد» تعبیر کردهاند.
جمهوریخواهان البته امیدواریشان به تغییر ناگهانی اوضاع را تحت پوشش اصطلاحی ابراز میدارند که در دهههای اخیر در ادبیات ژورنالیستی سیاسی جا باز کرده است؛ اصطلاحی که به «سورپرایز اکتبر» یا «غافلگیری اکتبر» معروف است.
سورپرایز اکتبر
ترکیب «سورپرایز اکتبر» از سال 1972 در ادبیات رسانهای آمریکا مرسوم شد. در آن سال رقابت انتخاباتی بین ریچارد نیکسون و مکگاورن در جریان بود. در شرایطی که آمریکاییهای خسته از جنگ ویتنام بهشدت دنبال خاتمه جنگ بودند، در این بین نیکسون که نتوانسته بود جنگ را تمام کند، در موقعیت ضعیفتری قرار داشت و نماینده دموکراتها شانس پیروزی بیشتری داشت. اما در اواخر ماه اکتبر، درست یک هفته مانده به انتخابات، هنری کیسینجر از اردوگاه نیکسون بهرغم اطلاع صددرصدی از اینکه «مذاکرات خاتمه جنگ ویتنام» به نتیجه نرسیده، در کنفرانس مطبوعاتی گفت که صلح در دست ماست. بعدها گفته شد که این جمله کلید پیروزی به نسبت آسان نیکسون در آن دوره از انتخابات است.
تاریخچه سورپرایز
نیکسون تنها رئیسجمهوری آمریکا نیست که حضورش را در کاخ سفید مدیون سورپرایز اکتبر است. در رقابت جیمی کارتر و رونالد ریگان در سال ۱۹۸۰ نیز سورپرایز اکتبر به یاری برنده انتخابات آمد.
در آن سال بحران گروگانگیری در سفارت آمریکا توجه رسانهها را به خود جلب کرده بود و ریگان میترسید که کارتر که به عنوان رئیسجمهوری آمریکا درباره آزادی گروگانهای آمریکایی با جمهوری اسلامی ایران مذاکره میکرد، بتواند در لحظه آخر با جمهوری اسلامی به توافق رسیده و استفاده تبلیغاتی بزرگی از این معامله بکند. اما کارتر موفق به انجام این معامله و سورپرایزکردن آمریکاییها نشد. بعدها گفته شد که تصمیم دولت ایران مبنی بر آزادی گروگانها بعد از برگزاری انتخابات درواقع بعد از توافق با ریگان اعلام شده است تا کارتر نتواند از مزیت آزادی آنها برای انتخابشدن دوباره استفاده کند.
در سال 1992 در رقابت بوش در مقابل کلینتون پرونده ایران–کنترا نقش سورپرایز اکتبر را بازی کرد.
در انتخابات سال 2016 که رقابت بین هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ در جریان بود، در دهه اول نوامبر ایمیلها و اسناد مرتبط با هیلاری کلینتون از طریق ویکیلیکس منتشر شد که سوءاستفاده کلینتون را در کنار تناقضات صحبتهای او در جریان مبارزات انتخاباتی عیان میکرد.
در همان روز یک فیلم که در سال 2005 ضبط شده بود و دونالد ترامپ را نشان میداد که از گفتار جنسی استفاده میکرد، منتشر شد. صحبتهای او چنان بود که هر دو حزب خواستار عذرخواهی او شدند و ترامپ گفت این فیلمها نشاندهنده شخصیت او نیستند.
در آخرین روزهای اکتبر نیز رئیس افبیآی، جیمز کومی، در نامهای به کنگره اعلام کرد که در خصوص استفاده هیلاری کلینتون از سرور ایمیل شخصی تحقیق خواهد کرد.
به باور بسیاری از تحلیلگران افشای این موارد تنها با هدف تبدیل آنها به سورپرایز اکتبر صورت گرفته بود.
سورپرایز 2020
نشریه «سالن» چند روز پیش در تحلیلی نوشت که ترامپ امسال قطعا به یک سورپرایز نیاز دارد؛ شوکی چنان قدرتمند که بتواند حضورش را در کاخ سفید برای چهار سال دیگر تضمین کند.
درباره اینکه چه اتفاقاتی میتواند این شوک را به آمریکاییها و فضای سیاسی این کشور وارد کند، نظرات زیادی وجود دارد. در این زمینه جان بولتون، مشاور امنیت ملی پیشین آمریکا، میگوید: «احتمال اینکه امسال شاهد تأثیرگذاری سورپرایز اکتبر در انتخابات باشیم، بسیار واقعی است. شاید شاهد چهارمین نشست ترامپ با کیم جونگ اون باشیم و اعلام صلح در شبهجزیره کره و پایان برنامه تسلیحات هستهای کرهشمالی سورپرایز اکتبر ترامپ باشد. البته منظورم این نیست که این اتفاق قطعا رخ میدهد، اما ترامپ اگر بتواند آن را اعلام میکند. سورپرایز امسال حتی ممکن است خروج تمام نیروهای آمریکایی از افغانستان باشد یا ترامپ ممکن است خروج از ناتو را اعلام کند. شمار کارهایی که میتوان برای تغییر نتایج انتخابات انجام داد، زیاد است که یک پای آن هم میتواند جمهوری اسلامی ایران باشد.»
کدام سورپرایز؟
بسیاری از تحلیلگران درباره سناریوهای احتمالی قابل وقوع در ماه اکتبر عقیده دارند که سورپرایز امسال به احتمال زیاد یا در ارتباط با رابطه آمریکا با جمهوری اسلامی ایران خواهد بود یا درباره چین که در موضوع کرونا و البته رقابت تجاری با ایالات متحده قابلیت این امر را دارد.
دیگر موضوعات احتمالی میتوانند اعلام تولید واکسن کرونا از زبان ترامپ باشد و شاید هم ناآرامیهای داخلی و مبارزه با هرجومرج که نمونهاش را در شعارهای «نظم و قانون» ترامپ میبینیم.
در این زمینه فراموش نباید کرد که در شرایطی که آمریکا با سه بحران بزرگ و همزمان بحران سلامت عمومی، رکود اقتصادی و ناآرامیهای اجتماعی به استقبال انتخابات میرود، استفاده از سورپرایز اکتبر برای تأثیر بر رأیدهندگان مردد برای ترامپ بسیار وسوسهانگیز خواهد بود؛ بهخصوص اعلام تولید واکسن کرونا و استفاده از ناآرامیهای داخلی که میتوانند تأثیر قاطعی بر بهبود وضع انتخاباتی پرزیدنت ترامپ داشته باشند.
سورپرایز ایران؟
تحلیلگر نشریه «سالن»، «باب دریفوس» بعد از مرور احتمالات موجود درباره سورپرایز امسال، با اشاره به اینکه «سورپرایز اکتبر امسال میتواند یک جنگ بزرگ باشد» میپرسد که «آیا این بار هم مثل رقابت جیمی کارتر و رونالد ریگان در سال 1980 که نتیجه انتخابات با سورپرایز اکتبر روشن شد، تکلیف انتخابات آمریکا را یک سورپرایز مربوط به ایران روشن خواهد کرد؟» در حقیقت این پرسش خیلیهای دیگر هم میتواند باشد که «آیا سورپرایز ترامپ درباره جمهوری اسلامی ایران خواهد بود و او در آستانه شکست، با این بهانه دوباره رئیسجمهوری خواهد شد؟»
یادداشت باب دریفوس چنین آغاز میشود: آیا ترور سردار سلیمانی، 10 ماه مانده به انتخابات، اولین قدم ترامپ برای تبدیل جنگ سرد ایالات متحده و جمهوری اسلامی ایران به یک درگیری واقعی در هفتههای قبل از انتخابات ریاستجمهوری بود؟
مطمئنا پاسخی سرراست برای این پرسش وجود ندارد، اما به هر حال اکثر آمریکاییها دونالد ترامپ را چهره بدنامی میدانند که هر کاری از او برمیآید؛ حتی اعزام نیروهای فدرال برای سرکوب معترضان شهرهایی که توسط شهرداران دموکرات اداره میشوند، و حتی یک سلسله اقدامات پنهانی علیه تهران که از نظر ناظران و تحلیلگران امور ایران نگرانکننده است؛ یعنی واقعا سورپرایز اکتبر در راه است؟»
سورپرایز یا فاجعه؟
در ادامه یادداشت ضمن مرور اتفاقات غیرمترقبهای که در چند ماه اخیر در ایران رخ داده، (مانند آتشسوزیها و انفجار مشکوک در مرکز هستهای نطنز و…) وقوع آنها در این بازه زمانی و با فاصلهای چنین نزدیک از هم مرموز و تهدیدآمیز توصیف شده است «که شاید دست آمریکا در کار باشد که قصد تحریک تهران و کشاندن این کشور به درگیری مستقیم را دارد تا از این برگ به نفع دونالد ترامپ در انتخابات سود جوید. آمریکا البته بعید است تن به یک درگیری بزرگ بدهد. به هر حال ایران ملتی چندین برابر بزرگتر و قدرتمندتر از عراق است و آمریکا بیتردید در ایران به اهدافش نخواهد رسید».
اما باب دریفوس نگاهش به تأثیر روانی اقدامات ترامپ است: «آمریکا نتوانسته نظر دیگر کشورهای جهان را برای ایجاد آشفتگی و تغییر نظام مستقر در ایران جلب کند.
در سازمان ملل متحد هم نه تنها روسیه و چین در ارتباط با ایران دست بالا را دارند، آمریکا حمایت دیگر کشورهای کوچک را هم ندارد و در مواردی مانند تمدید و تجدید تحریم تسلیحاتی ایران و مکانیسم ماشه و… دچار انزوای کامل شده است و به نظر میرسد قدرتهای دیگر جهان به متحد ایران در برابر استراتژی تغییر نظام ترامپ تبدیل شدهاند.
در این بین اگر استراتژی ترامپ به اینگونه باشد که از درگیری مستقیم با ایران بهعنوان سورپرایز استفاده کند، یک فاجعه بزرگ رقم خواهد خورد. وجه ترسناک قضیه اینجاست که درباره ترامپ هیچ احتمالی دور از ذهن نیست و باید منتظر آخرین سورپرایز ترامپ باشیم.