طبق تصمیم دولت قرار است مابهالتفاوت ارز ترجیحی به بیمهها داده شود تا آنها از گران شدن قیمت دارو برای مردم جلوگیری کنند
حذف ارز دولتی در لایحه بودجه سال آینده از مهمترین موضوعات مورد بحث است اما اهمیت این رویه در ارتباط با دارو، موجب نگرانیهای بسیاری شدهاست.
به گزارش جام جم، هر چند در ارتباط با دارو نباید از اصطلاح «حذف» استفاده کرد و به جای آن باید از کلمه «انتقال» گفت، چرا که قرار نیست ارز دولتی دارو برداشته شود بلکه قرار است مابهالتفاوت قیمت دارو به سازمانهای بیمهگر داده شود. از خوبیهای این تصمیم میتوان سیاههای درست کرد که مورد قبول موافقان و حتی مخالفان این تصمیم است؛ از جلوگیری قاچاق معکوس دارو در کشور گرفته تا جلوگیری از فسادهای بسیار در ارتباط با تخصیص ارز دولتی که پیش از این مصداقهای بسیاری داشتهاست اما این خوبیهای بیشمار چه پیامدهایی دارد؟ این پیامدها شامل حال چه کسانی خواهد شد و آیا هزینه آن، ارزش اجرای این تصمیم را دارد یا خیر؟ این سؤالات برخلاف برشمردن ویژگیهای مثبت این تصمیم پاسخهای متفاوتی دارد. عدهای معتقدند با اجرای درست این تصمیم نهتنها قیمت دارو افزایش نخواهد داشت که سطح پوشش بیمهها از ۷۰درصد کنونی به بالای ۹۰درصد خواهد رسید.
در مقابل اما هستند مخالفانی که معتقدند در صورت اجرای صحیح این قانون هم زیرساختی برای آن وجود ندارد، مراد از زیرساخت، وضعیت کنونی سازمانهای بیمهگر است. این عده معتقدند انداختن بار این تصمیم روی دوش بیمهها خارج از توان این سازمانهاست و بنابراین بیمهها توان جبران قیمت دارو را نخواهند داشت. در کنار این موضوع البته مشکلات دیگری هم وجود دارد، یکی از آنها تعداد قابلتوجه افرادی است که تحت پوشش بیمه قرار ندارند.
به این معنا که اگر حتی این تصمیم بهخوبی هم اجرا شود و حتی اگر بیمهها هم توان اجرای آن را داشته باشند باز هم حدود ۸میلیون نفر مجبور خواهند بود داروی احتمالی مورد نظرشان را پنج برابر بیشتر از امروز تهیه کنند. افرادی که پرواضح است در دسته کمبرخوردار جامعه قرار میگیرند. در کنار این نگرانیها موضوع افزایش تعرفه پزشکی هم مطرح شدهاست، تعرفهای که پیشنهاد سازمان نظام پزشکی است و حکایت از افزایش ۶۰درصدی قیمت ویزیت دارد، هر چند مرجعی که قرار است تعرفهها را تصویب کند نه سازمان نظامپزشکی که شورای عالی بیمهها و هیات دولت است. پیشنهاد شورای عالی بیمهها هم افزایش۲۸ درصدی تعرفههای پزشکی است. فارغ از حقیقی بودن این پیشنهاد، میدانیم همین حد از افزایش هم برای شهروندان گرفتار با معیشت روزانه، سخت خواهدبود. در کنار هم قرار دادن این موارد باعث ایجاد جوی در جامعه شده که برخی مسؤولان از جمله برخی از نمایندگان مجلس را متقاعد کرده هزینه اجرای این تصمیم میتواند به بروز نارضایتیهای اجتماعی بینجامد.
شوک یا جوسازی؟
در دسته موافقان، علیرضا فاطمی، نایبرئیس انجمن داروسازان صنفی قرار دارد که از اساس معتقد است القای گرانی دارو پس از اجرای این تصمیم به نوعی «جوسازی رسانهای» است. او البته این موضوع را رد نمیکند که با انتقال ارز ترجیحی قیمت داروهای خارجی تا چهارپنج برابر افزایش پیدا میکند و برآوردها در ارتباط با داروی ایرانی هم نشان از افزایش دوبرابری قیمت دارد اما همین امروز هم تنها ۳۰درصد از عناصر تشکیلدهنده دارو با ارز ۴۲۰۰تومانی تامین میشود. معنای گفته فاطمی این است که حدود ۹۷درصد داروهای ما به لحاظ عددی در ایران تولید میشود و آنطور که او میگوید «نهایت وابستگی ارزی این ۹۷درصد تنها ۳۰درصد است. بنابراین آنچه از انتقال ارز ترجیحی با عنوان «شوک» یاد میشود به نوعی جنجالسازی است. جو ناامنی ایجاد شده بر مبنای پنجبرابر شدن قیمت دارو هم حاصل بدفهمی همین موضوع است. خلاصه شده حرف نایبرئیس انجمن داروسازان صنفی این است که قیمت دارو افزایش پیدا خواهدکرد اما این افزایش از جیب مردم نخواهد بود. او میگوید: «با این اتفاق، پرداخت از جیب مردم افزایش نمییابد.»
در بخشی از این نامه آمدهاست: «بنابر اسناد و شواهد علمی، حداقل نیاز بیمهها و وزارت بهداشت برای حمایت و صیانت مالی از مردم در مواجهه با این جراحی بزرگ، به میزان ۱۰۵هزار میلیارد تومان است.»
این عدد وقتی قابلتوجهتر است که بدانیم در لایحه بودجه سال آینده برای تأمین دارو و تجهیزات پزشکی بودجه ۴۰ هزار میلیارد تومانی به وزارت بهداشت اختصاص داده شدهاست و این تخصیص اعتبار در حالی است که حتی خود بهرام عیناللهی، وزیر بهداشت و درمان اعلام کردهاست برای این کار نیاز به بودجهای ۷۰ هزار میلیارد تومانی دارد. کاظم دلخوش، عضو کمیسیون تلفیق بودجه هم به آشکار اعلام کردهاست با این اوصاف قیمت دارو قطعا افزایش خواهد یافت.
این موضوع حتی مورد انتقاد خود بیمهها هم قرار گرفتهاست. همین دیروز محمد مهدی ناصحی، مدیرعامل سازمان بیمه سلامت در خصوص بودجه موردنیاز برای حذف ارز دولتی داروها اعلام کرد: «به ۱۵۰هزار میلیارد تومان بودجه برای حذف ارز دارو و تجهیزات و ملزومات پزشکی نیاز است.»
افزایش قیمت دارو که با توجه به وضعیت کنونی قطعی به نظر میرسد. هر چند برخی در این میان معتقدند این افزایش قیمت از جیب مردم نخواهد بود اما سؤال ثانویه که این یکی هم محل اختلاف است تکیه عجیب این طرح بر توانمندی بیمههاست. چرا که قرار است مابهالتفاوت قیمت ارز که البته رقم قابلتوجهی است به جای شرکتهای متعدد واردکننده و اشخاص گاه حقیقی به سازمانهای بیمهگر اختصاص دادهشود. حالا سؤال این است سازمانهای بیمه چقدر توان مدیریت اجرای درست این طرح را دارند؟
نکته پرتکرار دیگر در این ارتباط با فرض موفقیت احتمالی بیمهها در اجرای این طرح است، به این معنا که اگر هم معتقد باشیم سپردن این مسؤولیت خطیر به بیمهها موفق خواهد بود سؤال این است که چه ضمانتی وجود دارد مشکلات گذشته (همچون فساد و وجود رانت بهواسطه ارز دولتی) در این سازمانها پا نگیرد؟ تنها در یک فقره آمار، آنطور که علیرضا فاطمی به ما میگوید: «حدود پنج هزار میلیارد تومان در سال در ایران قاچاق معکوس دارو میشود» اتفاقی که با تصمیم تازه تکرار نخواهد شد. اما در ادامه این موافق انتقال ارز ترجیحی هم نگرانیهایی در ارتباط با اجرای این طرح وجود دارد.
ابهامات دیگری هم در این میان وجود دارد، مهمترین آن اینکه در خوشبینانهترین حالت با اجرای صحیح و کامل این تصمیم هم تکلیف حدود هشتمیلیون نفری که تحت پوشش هیچ بیمهای قرار ندارند، مشخص نیست. این تعداد که حتما از قشر آسیبپذیر جامعه هستند، با اختصاص ارز ترجیحی، از عهده درمان بیماریهای خود برنخواهند آمد. البته کمتر کسی به این موضوع پرداخته و حتی در دسته مخالفان این طرح هم نمایندهای از سوی این افراد حرفی نزدهاست. این در حالی است که همزمان با زمزمههای این طرح سازمان نظامپزشکی هم پیشنهاد تازه خود را در ارتباط با تعرفههای پزشکی عنوان کردهاست. پیشنهادهایی که حکایت از افزایش ۶۰ درصدی تعرفههای پزشکی دارد.
واکنش احتمالی این تعداد قابل پیشبینی است و احتمالا آنها نه تنها توان تهیه دارو را نخواهندداشت که اصلا به پزشکی برای درمان مراجعه نخواهندکرد! در رابطه این تعرفهها هم حرف و حدیث بسیار است. سازمان نظامپزشکی معتقد است این سازمان بر اساس تورم ۴۵ درصدی اعلامی بانکمرکزی و مولفههای تخصصی دیگر این تعرفهها را اعلام کرده و به نوعی این تعرفهها با شرایط موجود همخوان است. سخنگوی سازمان نظامپزشکی هم معتقد است در سالیان گذشته، تعرفه واقعی خدماتبهداشتی درمانی افزایش پیدا نکرده و «جامعه تصور میکند تعرفههای افزایش یافته برای پزشکان است.»
لاریپور میگوید: «در حال حاضر از یکسو جامعه پزشکی حدود ۸ تا ۱۵ میلیون دریافتی دارند اما وجهه جامعهپزشکی در ذهن و زبان افراد به گونهای است که نگرانیها را در مورد افزایش تعرفهها بالابردهاست.» علیرضا سلیمی، رئیس انجمن بیهوشی و معاون پیشین سازمان نظامپزشکی اما اظهار نظر جالب توجهی دارد. او به جامجم میگوید: «حرف از افزایش تعرفهها که میشود صحبت از برخورداری جامعه پزشکی است در حالی که وقتی راهکارهایی ارائه میشود معمولا مسؤولان از شنیدن این راهکارها فرار میکنند. یکی از راهکارهای موجود برای افزایش تعرفهها این است که این تعرفهها هم میتواند تحت پوشش بیمهها قرار بگیرد اما کسی به آن توجهی نمیکند.» پوشش بیمه بر قیمت تعرفههای پزشکی راهی معقولانه به نظر میرسد راهی که هم میتواند رضایت جامعهپزشکی را جلب کند و هم البته فشار مضاعفی بر روند درمان شهروندان اضافه نمیکند.