بمباران درسدن،درس عبرت متفقین برای سایرین
این ماجرای بمباران فاجعهآمیز شهری بیدفاع توسط 1200 بمبافکن سنگین برای دو روز متوالی است
روز قبل در همین صفحه راجع به تیمور لنگ نوشتیم و این که پس از تسخیر شهرهایی که در برابر سپاه او سر تسلیم فرود نیاورده بودند، به پیر و جوان رحم نکرده و با سرهای بریده شده اهالی اقدام به ساخت مناره میکرد. پر واضح است بنای این منارههای دلخراش نه از باب تحقیر کشتگان که برای ترساندن زندهها بالا میرفت، کما این که چند قرن بعد نیز آغامحمدخان قاجار تنها به جرم پناه دادن به لطفعلیخان زند، دستور کور کردن همه ساکنین شهر کرمان را صادر کرد و مصیبتی را به بار آورد که کاملاً غیرلازم مینمود.
شهروند آنلاین| این که چرا در بزنگاههایی اینچنین برخی حاکمان تصمیماتی وحشیانه و تا این مقدار غیرلازم را اتخاذ کردهاند تنها یک پاسخ دارد و آن همانا بهرهگیری از استراتژی «ایجاد وحشت»، «اتمام حجت» و صد البته «درس عبرت» است. اما اگر میاندیشید وقوع چنین اتفاقاتی فقط مربوط به دوران قدیم و جوامعی چون خاورمیانه است کاملا در اشتباهید.
77 سال پیش در چنین روزی، برابر 13 فوریه 1945 میلادی، یک هزار و 200 بمبافکن انگلیسی و آمریکایی در جریان جنگ جهانی دوم، شهر درسدن در آلمان را بمباران کردند. در این حمله که دو روز به طول انجامید نزدیک به چهار هزار تن بمب آتشزا بر سر مردم درسدن فرود آمد که 40 کیلومتر مربع از این شهر را به طور کامل سوزاند و نابود کرد.
تعداد قربانیان این حمله 135 هزار نفر تخمین زده شده است که 95 درصدشان غیرنظامیان بودند. اگر ادعا شود در این حمله شهر درسدن به طور کامل از روی نقشه محو شد سخنی به گزاف بر زبان نرفته است. ابعاد کشتار غیرنظامیان در این بمباران به اندازهای بود که متفقین بر خلاف همیشه مجبور به پاسخگویی شدند و در توجیه این حمله وجود کارخانههای اسلحهسازی در درسدن را عامل اصلی هدف قرار گرفتن شهر عنوان کردند. اما بعدها ثابت شد در تاریخ مورد نظر اکثر این کارخانهها به دلیل نبود مواد اولیه غیرفعال بودهاند و هیچ سلاحی تولید نمیکردند.
این که چرا آمریکاییها و انگلیسیها شهری غیر استراتژیک مثل درسدن را در روزهای پایانی جنگ از روی نقشه محو کرده یا در موردی مشابه اهالی هیروشیما و ناگاساکی را با بمب اتم به دیار عدم فرستادند به همان هدفی برمیگردد که امثال تیمور لنگ و آغامحمدخان قاجار دنبال میکردند. هدفی که بر سه اصل بنا شده است: نخست، «ایجاد وحشت» و استفاده از ترس مردم برای تاثیرگذاشتن بر حاکمان. دوم، «اتمام حجت» با سیاستمداران. و سوم، «درس عبرت» برای همه آنهایی قصد مقاومت در برابر قدرت قاهر دوران را دارند.