نواختن شیپور از دهانه گشاد!
یک روزنامه اصولگرا خطاب به آقای یزدی و لاریجانی نوشته است که «فیلترشکن نصب کنید و ببینید چگونه آبروی نظام را حراج زدهاید؟» به این همکاران محترم باید گفت که اتفاقا مشکل همین است که نوشتهاید. درواقع بیاطلاعی از اطراف و آنچه دور و بر میگذرد، مشکل اصلی است. اینکه عدهای در پوستههای قدرت محصور شوند و اطلاع از محیط بیرونی نداشته باشند، مشکل جامعه ماست. این زیست گلخانهای در زمانی و از جایی که تصور نمیکنید (مِن حَیثُ لا یَحتَسِب) به یکباره اثرات منفی خود را نشان خواهد داد و مجادله این دو شیخ بخش کوچکی از آن است که دیر یا زود و در شرایط دیگر بروز پیدا میکند. ولی این نوشته همکاران بهمثابه شیپور را از دهانه گشادش نواختن است. چرا؟
اول اینکه وجود فیلترینگ است که این همه عوارض را در جامعه ایجاد کرده است. هر وقت خواستیم به آگاهی و خیر عمومی برسیم، فوری سازوکار فیلتر راه افتاد. اتفاقا سخنان آقای یزدی به نوعی در پی آن است که عوارض این فیلترینگ را نادیده بگیرد. فیلتر ورود به مجلس، فیلتر ورود به ریاست جمهوری، فیلتر ورود به خبرگان رهبری، فیلتر ماهواره، فیلتر فضای مجازی و اینترنت و تلگرام و فیلتر استخدام دولتی… همه و همه موجب شده مسئولان کشور از دیدن واقعیت محروم شوند.
دوم اینکه این توصیه همکاران غیر قانونی است. اگر فیلترینگ قانون است، توصیه به استفاده از فیلترشکن عملی غیرقانونی و نقض مقررات است. یا باید از این توصیه دست برداشت یا آنکه مقررات فیلترینگ و ممنوعیت دسترسی آزاد به اطلاعات را حذف کرد.
سوم اینکه گفته شده آبروی نظام را حراج زدهاند. خب اگر چنین است، این کار عملی مجرمانه و مصداق تبلیغ علیه نظام و نیز تشویش اذهان عمومی است. هنگامی که برخی افراد سخنانی دهها برابر رقیقتر از این آبروریزیها را اظهار میدارند بلافاصله با بازداشت و مجازات حبس و محرومیت اجتماعی مواجه میشوند؛ چرا در مورد دیگران رفتار تبعیضآمیزی صورت میگیرد؟
چهارم اینکه اظهارات آقایان از دو حال خارج نیست. اولی مدعی است که سینه او مخزنالاسرار تخلفات منسوبان به قدرت است و دومی نیز نسبت به منبع مالی هزینهکرد اولی برای ساخت حوزه علمیه شک دارد و نیز اتهامات فردی که اخیرا بازداشت شده را بیارتباط با او نمیداند. این اظهارات یا راست است یا دروغ. اگر اینها راست است، چرا تاکنون مطرح و حتی رسیدگی قضائی نشده است و اگر دروغ است، چرا با اتهامزنندگان برخورد نمیشود؟ در حالت اول و اگر راست باشد، بیان این مطالب به معنای آبروریزی نظام نیست، بلکه واقعیتی است که باید رسیدگی شود، چه موجب بیآبرویی شود و چه موجب اعتبار. اتفاقا اگر راست باشد و رسیدگی شود، موجب کسب اعتبار و آبرو نیز میشود. ولی اگر راست باشد و رسیدگی نشود، موجب بیاعتباری است و عدم طرح آنها نیز دیر یا زود آبروریزی بیشتری را سبب میشود. آبرو داشتن به معنای پنهان نگهداشتن وجود تخلف نیست بلکه به معنای نبود تخلف است.
ولی اگر اینها دروغ باشد، طبعاً آبروریزی به ناحق است. تنها راه حفظ آبرو، رسیدگی قضائی و تعیین صحت و سقم ادعاها و محکومیت مجرم یا مفتری است. بنابراین به جای تأکید بر آبروریزی باید بر چگونگی حفظ و احیای آبرو تأکید کرد.