روزنامه های امروز به بررسي مقدار ارزهای بلوکه شده که در راه ایران هستند ، کاهش سهم سرمایه ثابت ناخالص در رشد اقتصادی ، سالگرد فاجعه «تیانآنمن»، بلایی که خصوصیسازی افراطی بر سر مدارس دولتی آورد، روند مهاجرت دانشآموزان، انگيزهها و تبعات آن ، حرکتهای مردمی در منطقه علیه رژیم صهیونیستی و… پرداخته بودند
به گزارش شهروند آنلاین؛ امروز اخبار مربوط به موشک هایپرسونیک فتاح در صدر توجه و تحلیل برخی از مطبوعات بود. روزنامه های امروز همچنین به بررسي مقدار ارزهای بلوکه شده که در راه ایران هستند ، کاهش سهم سرمایه ثابت ناخالص در رشد اقتصادی ، سالگرد فاجعه «تیانآنمن»، بلایی که خصوصیسازی افراطی بر سر مدارس دولتی آورد، روند مهاجرت دانشآموزان، انگيزهها و تبعات آن ، حرکتهای مردمی در منطقه علیه رژیم صهیونیستی و… پرداخته بودند. با هم مروری داریم به برخی از این عناوین؛
نابودگر و ناشکیب
روزنامه جوان:نابودگر و کمحوصله، برای رسیدن به مقصد بسیار عجول و به همان اندازه دقیق، این فنون متضاد را یکجا در خود دارد: فتاح!موشک هایپرسونیک ایرانی اینبار نه عشوههای جانکری مانعش شد و نه نیشوکنایههای طرفهای ایرانیشان (که داریم مذاکره میکنیم، این چه وقت موشکنمایی است!) بلکه با اقتدار و بیتوجه به زمان و زمانه دشمن و یکسره متکی به خواست و تمنای داخلی، رخ نمود. برد موشک برای دفاع از سرزمینهای اسلامی بهکار میآید. توان موشک خارج از حد است. سرعتش نیز روی اسمش حک شده است. دقتش در داخل و خارج جو، به همراه سرعتش امکان ردیابی ضدموشکها را سلب کرده و هدفزنیاش را به اوج رسانده است. دشمن هنوز در شوک آن قرار دارد و بهجز برخی رسانهها زبان مقامات امنیتی آنان را بند آورده است. اما به زودی به صدا درخواهند آمد، قبل از آنکه مافوق صوت ایرانی دیوار صوتی آنان را بشکند! حد ود هفت ماه پیش و د ر آبان ماه ۱۴۰۱ بود که فرماند ه نیروی هوافضای سپاه پاسد اران انقلاب اسلامی د ر حاشیه مراسم سالگرد شهاد ت سرد ار طهرانیمقد م، از ساخت موشک بالستیک هایپرسونیک خبر د اد؛ وعد های که د یروز «خبر» شد و موشک مافوق صوت «فتاح» با ۱۴۰۰ کیلومتر برد و سرعت ۱۳ تا ۱۵ ماخ (۱۵ هزارکیلومتر د ر ساعت) رونمایی شد. به عبارتی این موشک در ۴۰۰ ثانیه، هدف خود را د ر ۱۴۰۰ کیلومتری مورد اصابت قرار مید هد؛ موضوعی که بلافاصله با واکنش رسانههای وابسته به رژیم صهیونیستی مواجه شد و جروزالم پست، روزنامه وابسته به جناح راست این رژیم با انتشار تصویری از موشک فتاح نوشت: «موشک هایپرسونیک فتاح د ر ۴۰۰ ثانیه به اسرائیل میرسد.»روزنامهتایمز اسرائیل هم د ر گزارشی د رباره رونمایی از موشک فتاح، تازهترین د ستاورد موشکی ایران نوشت: «ایران د ر حالی که تنشها میان آن با امریکا و اسرائیل بر سر برنامه هستهای این کشور د ر سطح بالایی قرار د ارد، یک سلاح جد ید به زراد خانه خود اضافه کرد ه است.» این روزنامه د ر اد امه نتوانست ناخشنودی خود را از تجد ید روابط د یپلماتیک ایران و عربستان پنهان کند و نوشت: «رونمایی از موشک فتاح همزمان با بازگشایی اماکن د یپلماتیک ایران د ر عربستان سعودی د ر پی ازسرگیری روابط د و کشور پس از سالها اختلاف انجام شد ه است.»
مقصر همه مشکلات دولت فعلی است و همه پیشرفتها ناشی از دولت سابق است!!
روزنامه کيهان: رسانههای مدعی اصلاحات در حالی مشکلات حوزه مسکن را به گردن دولت فعلی میاندازند و به راحتی از آن انتقاد میکنند که دولت سابق و مورد حمایت آنان مقصر اصلی عقبافتادگی و بحران در حوزه مسکن است. دولتی که نه تنها ارادهای برای ساخت مسکن نداشت بلکه به نساختن مسکن افتخار میکرد و با ترک فعل در این حوزه راهبردی – که کارشناسان آن را لکوموتیو اقتصاد و تحریمشکن میدانند – منجر به بحران بیسابقهای شد که در کوتاهمدت قابل حل نیست.حال عجیب است که مدعیان اصلاحات نه تنها هیچ اشارهای به نقش دولت سابق در بحران مسکن نمیکنند بلکه با وقاحت تمام همه مشکلات را به گردن دولت فعلی که کمتر از دوسال از روی کار آمدن آن میگذرد، میاندازند!این در حالی است که همین رسانهها اگر کوچکترین موفقیتی در وضع کنونی کشور را بازتاب دهند، آن را ناشی از اقدامات و برنامهریزیهای دولت سابق میدانند.
۲۴ میلیارد دلار ارزهای بلوکه شده در راه ایران
روزنامه خراسان:خبرگزاری ایسنا گزارش داد: در پی سفر سلطان عمان به ایران و بر اساس اطلاعات به دست آمده ایسنا، به زودی بیش از ۲۴ میلیارد دلار از منابع ارزی بلوکه شده ایران در عراق و کره جنوبی و همچنین منابع قابل دسترس کشورمان در صندوق بینالمللی پول وارد کشور خواهد شد.به گزارش ایسنا، از این میزان ارز، هفت میلیارد دلار منابع ارزی بلوکه شده ایران در کره جنوبی و حدود ۱۰ میلیارد دلار آن منابع بلوکه شده ایران در عراق است که عمده آن به صادرات انرژی به این کشور همسایه باز میگردد.بر اساس دیپلماسی اقتصادی فعال دولت و تلاش برای اصلاح ساختار اقتصادی – سیاسی که نمونه آخر آن سفر سلطان عمان به ایران و سفر مشاور رئیس جمهور آمریکا به عمان بوده مقرر شد در قالب تفاهمی با ایران این منابع بلوکه شده آزاد شود.همچنین در پی دیدار فرزین، رئیس کل بانک مرکزی ایران با جورجیوا، رئیس صندوق بینالمللی پول در واشنگتن مقرر شد ایران بتواند به بیش از 7/6 میلیارد دلار حق برداشت ویژه خود دسترسی داشته باشد.
کاهش سهم سرمایهگذاری از رشد اقتصادی
روزنامه تجارت: بر اساس گزارشهای منتشر شده در سال 1401 سهم تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی به نصف سهم آن در سال 1390 تقلیل یافته و این در حالیست که سهم مصرف نهایی دولت جایگزین سرمایهگذاری شده شده و به دو برابر مخارج دولت در سال 90 رسیده است.به گزارش «تجارت» سرمایهگذاری در کشور و نیز تشکیل سرمایه ثابت ناخالص از مهمترین مؤلفههای کلیدی اقتصاد کشور به شمار میرود چرا که رشد این عامل اقتصادی هم در کاهش اشتغال، هم در افزایش رشد اقتصادی و هم در کنترل تورم به واسطه افزایش حجم اقتصاد کشور نقش بسزایی دارد. آمارها نشان میدهد که وضعیت سرمایهگذاری در کشور اصلا مناسب نیست و به همین دلیل طی سالهای اخیر سهم آن در رشد اقتصادی کشور در بخش هزینهای کاهش شدیدی را تجربه کرده است.تشکیل سرمایه ثابت متغیری بسیار مهم در ساختار های تولید یک کشور محسوب میشوند که توجه و فراهم کردن شرایط برای افزایش آن جزء مهم ترین وظایف سیاست گزاران به شمار میآید. به عبارت دیگر انباشت سرمایه موتور رشد اقتصادی به حساب می آید. به عبارت دیگر رشد اقتصادی بدون رشد میزان سرمایهگذاری در کشور رشد پایداری به شمار نمیرود. بر اساس آمارهای منتشر شده در رسانهها در سال 1390 سهم مصرف خصوصی از کل هزینهها حدود 45 درصد و مصارف دولت 10.7 درصد بوده است. همچنین در این سال تشکیل سرمایه ثابت ناخالص 24.7 درصد و خالص صادرات کالاها و خدمات 9.6 درصد تولید ناخالص داخلی را تشکیل دادهاند. باقی کالاهای تولید شده نیز به موجودی انبار ها اضافه شده است که حدود 10 درصد تولید ناخالص داخلی را شامل شده بوده است. این نسبت ها در سال 1401 دچار تغییرات قابل توجهی شده است. علیرغم اینکه میزان هزینه های مصرف خصوصی به قیمت ثابت در دو سال 1390 و 1401 تقریبا یکسان بوده است، سهم مصارف خصوصی از 45 درصد تولید ناخالص داخلی در سال 1390 به 53 درصد در سال 1401 رسیده است. دلیل این اتفاق کمتر شدن میزان تولید ناخالص داخلی به قیمت ثابت به روش هزینهای در سال 1401 نسبت به 1390 است. سهم مصارف دولتی نیز حدود دو و نیم برابر افزایش یافته و به 25.5 درصد رسیده است.
زنده نگهداشتن «خاطرات ممنوعه»
روزنامه شرق:در تاریخ چهارم ژوئن ۱۹۸۹، معترضان طرفدار دموکراسی برای تظاهرات مسالمتآمیز در میدان تیانآنمن پکن گرد هم آمدند. تظاهراتکنندگان به رهبری دانشجویان، حزب کمونیست حاکم بر چین را محکوم کردند و به دنبال آزادیهای بیشتر برای مردم چین بودند. در پاسخ، حزب کمونیست، ارتش را برای سرکوب اعتراضات فرستاد. چین هرگز آمار را منتشر نکرد، اما حدس زده میشود که نیروهای ارتش آزادیبخش خلق صدها و شاید هزاران نفر را قتل عام کردند.«هو یانگ» پنجساله، برای اینکه بخشی از جنبش دموکراسیخواهانه ۱۹۸۹ در میدان تیانآنمن باشد که توسط حزب کمونیست چین با استفاده از تانک، تفنگ و خشونت در هم شکست، بسیار کوچک بود، اما این مانع از تلاش او برای زنده نگهداشتن خاطره آن نشد.سال گذشته، درست دو روز قبل از سالگرد قتل عام میدان تیانآنمن، هو یانگ در خارج از ساختمان دولتی محلی در زادگاهش، شهر تاریخی شیان در شمال غربی ایستاد. او پلاکاردی در دست داشت که روی آن نوشته شده بود «۴ ژوئن را فراموش نکنید، به این حکومت پایان دهید». همسر هو در آنجا حضور داشت تا از اعتراضش عکسبرداری کند. سپس هو تصویر را از طریق یک دوست خارج از چین در توییتر که در چین ممنوع است، منتشر کرد. هو امیدوار بود که صدای دموکراسیخواهانه از درون کشور را نمایان کند. صدایی که در میان تحولاتی در سراسر جهان بهطور دردناکی کمرنگ شده بود. او نمیدانست که این زندگی او را برای همیشه تغییر میدهد. فردی در حالی که یک کپی از عکسی که هو در توییتر پست کرده بود در دست داشت از هو پرسید «مرد در عکس شما هستید؟» یک «بله» از سوی هو کافی بود تا آن مردان شروع به جستوجو و غارت آپارتمان او کنند. پسر هفتساله هو، نگران از اینکه چه اتفاقی میافتد، شروع به گریه کرد. این مردان که هرگز هویت خود را اعلام نکردند، هو را دستبند زده و بازجویی کردند و سپس او را در مکانی که قبلا هتل بوده و اکنون به بازداشتگاه تغییر کاربری داده شده بود، بازداشت کردند. در آنجا، او دائما تهدید و مجبور میشد دو سند را امضا کند که در آن به جرم «برهمزدن نظم اجتماعی»، «ایجاد اختلال در نظم اجتماعی» و «ایجاد اختلاف و درگیری و مشکل» اعتراف میکرد؛ هر دو این اتهامات مبهم معمولا توسط پکن برای خاموشکردن مخالفان استفاده میشود. حتی پس از آزادی با وثیقه، هو مجبور شد فعالیتهای خود را به پلیس محلی گزارش دهد. پلیس هشدار داد که اقدام دیگری مانند این میتواند او را به جرم جدیتر «براندازی قدرت دولتی» متهم کند که حداکثر مجازات آن حبس ابد است. درست یک سال پس از آن یورش، در آستانه سالگرد دیگری در چهارم ژوئن، هو در کالیفرنیا در تبعید از کشور تحت حاکمیت کمونیستی که ایمانش را به آن از دست داده زندگی میکند تا ماجرای خود را تعریف کند. او از شبهای بیخوابی و کابوسهایی میگوید که مأموران پلیس چشمان او را مقابل بچههای گریانش میپوشانند و با خود میبرند.
تجربه آمریکایی نجات مدارس دولتی
روزنامه فرهیختگان:دایان رویچ، مشاور وزیر آموزشوپرورش دولت جرج بوش و یکی از موافقان خصوصیسازی مدارس آمریکا از پروژه شکستخورده این ایده روایت میکند. پس از آنکه حق آموزش در اولین قانون اساسی جمهوری فرانسه و همراه با آن اولین متن تکمیلشده اعلامیه جهانی حقوق بشر و شهروند سال 1793 درج شد، این حق در تمامی قوانین اساسی دولتهای مدنی که پس از این تاریخ تاسیس شدند، همچون حقوق ملت گنجانده شد و تامین آن در زمره مهمترین وظایف دولت قرار گرفت. حق آموزش از آن جهت نسبت به باقی حقوق شهروندی ارجحیت دارد که در جایگاه مقوم دموکراسی، موید دیوانسالاری دولت و محرک پیشرفت صنعتی کشور نشانده شده است. به همین دلیل کمترین تزلزل در این امر، ممکن است به تهدید علیه کشور تبدیل شود. رویچ تلاش میکند تا روایتی از ظهور تهدید علیه آمریکا از همین مجرا داشته باشد. تهدیدهایی که زمینه آن ابتدا از جانب جمهوریخواهان مطرح شد و بعد بهطور تناقضآمیزی توسط دموکراتها ادامه یافت. روایتی جذاب که یک سوی آن بنگاههای قدر قدرت مالی، خواه به دلایل فرار مالیاتی و خواه مبنیبر دیدگاههای ایدئولوژیکشان چنان رفتار کردند که گویی هدفی غیر از اضمحلال مدارس دولتی آمریکا ندارند؛ در سوی دیگر سودجویان صرفی قرار دارند که از نگرانی والدین برای سطح آموزش فرزندانشان سوءاستفاده میکنند. اما این معادله را گروهی دیگر بر هم زدند. در این کتاب از گروه سوم صحبت به میان آمد. مدیران، آموزگاران و والدین دلسوزی که تمام همت خود را بر این گذاشتند تا از طریق آمارها، شکست ایده مدارس خصوصی را اثبات کنند. آنها با تلاش و تشکیل اتحادیه و ائتلافهای متعدد توانستند بودجهای که از اواسط سال 1980 به سوی مدارس خصوصی سرازیر میشد را به مقصد اصلیاش یعنی مدارس دولتی بازگردانند.
از دکترین پیرامون، تا دکترین پیرامونِ پیرامون!
روزنامه وطن امروز: دکترین پیرامون مفهومی استراتژیک بود که رژیم صهیونیستی دهه 1950 میلادی برای مقابله با انزوای خود در خاورمیانه به وجود آورد. هدف اصلی این دکترین، ایجاد پیوند با کشورهای غیرعرب و گروههایی بود که منافع مشترکی با رژیم صهیونیستی داشتند و به صورت مستقیم در تنازعات «عربی- صهیونیستی» درگیر نبودند. این دکترین بر این مفهوم تمرکز داشت که رژیم صهیونیستی میتواند شرکایی را در منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) پیدا کند که در عین حال که در این منطقه حضور دارند، خارج از جهان عرب نیز باشند تا در مقابل دشمنی اعراب در برابر رژیم صهیونیستی تعادل ایجاد کنند.اصلیترین هدف دکترین پیرامون، گسترش تأثیرگذاری رژیم صهیونیستی و ایجاد روابط استراتژیک با کشورهایی بود که مکان جغرافیایی آنها به طور مستقیم به همسایگان عرب رژیم صهیونیستی نمیرسید. این روابط قرار بود با همکاری دیپلماتیک، همکاری اقتصادی و کمک نظامی، امنیت و جایگاه منطقهای رژیم صهیونیستی را تقویت کند. از جمله مهمترین کشورهای منطقه که شامل روابط نزدیک رژیم صهیونیستی میشدند، ایران و ترکیه بودند. دکترین پیرامون اصولا بر عوامل کلیدی زیر تمرکز داشت: کشورهای غیرعرب و اقلیتهای مذهبی و قومی. رژیم صهیونیستی تلاش کرد با کشورهای غیرعربی که درگیریها یا تعارضات مشترکی با کشورهای عرب داشتند، ارتباط پیدا کند. ایران، ترکیه و اتیوپی، از جمله این کشورها بودند که بهدلیل درگیریهای خود با اعراب منطقه، میتوانستند همکاری نزدیکی با رژیم صهیونیستی داشته و آن را از انزوا در منطقه بیرون بکشند. با شکلگیری همکاری با این کشورها، رژیم صهیونیستی قصد داشت تعادلی در برابر یکپارچگی عربی در برابر خود ایجاد کند.
مصایب «عین صاد» بودن
روزنامه ایران:برای آنهایی که شناختی از علی صفایی حائری ندارند، مستند «برای پس از مرگم» دریچهای کنجکاویبرانگیز برای درک و شناخت بهتر تفکرات اوست؛ برای شناخت مردی که استاد اخلاق است روحانی نوگرایی که در خانهاش به روی همگان باز است، با هنر پیوند دارد، با اهالی سینما همنشین است و به خانه علیرضا داودنژاد میرود و با او فیلم «آمادئوس» میلوش فورمن را میبیند. خیلی از همین اهالی سینما و هنر که مراوداتی با عین صاد داشتهاند، از او تأثیر گرفتهاند. در سینما رد حضورش را میشود در فیلمهایی که منوچهر محمدی تهیه کرده یا رضا میرکریمی کارگردانی کرده، دید و در دنیای ادبیات صادق کرمیار یکی از نویسندگانی است که از او تأثیرگرفته و آنطور که نقل است آموزههای اخلاقی او را در دهان قهرمان اصلی داستان «مستوری» شهید زینالدین گذاشته است. جلساتش شلوغ و پر رفت و آمد است اما در عین حال به شهادت آنهایی که در این مستند با آنها گفتوگو شده است، اهل مریدپروری و مرادبازی نبوده است. با این همه بر اساس آنچه مصاحبهشوندگان میگویند، قربانی حسادت شده است. سالهای آغازین 60 اوج روانه شدن سیل انتقادات به اوست، آثارش را التقاطی مینامند. «برای پس از مرگم» علاوه بر آنکه در گفتوگو با چهرههایی همچون محمدمهدی عسگرپور، منوچهر محمدی، نادر طالبزاده، علیرضا داودنژاد، خسرو باقری، بیژن بیرنگ، عبدالمجید معادیخواه، منیره صفایی، فروغ احراری، محسن بغدادی و… تصویر نسبتاً روشنی از اندیشههای این روحانی و متفکر ارائه میدهد، بر طرح و بررسی همین شایعات و ابهامات پیرامون فعالیت او متمرکز است. شایعاتی که تا مرز تخطئه این روحانی پیش میرود و در جلسهای 5 ساعته با نمایندگان حوزه علمیه مجبور میشود از دیدگاه و منش خود دفاع کند. زندگی پرفراز و نشیب عین صاد و آموزههایش آنقدر پررنگ است که روزهای ملتهب تیرماه 78 را که اتفاقات سیاسی تیتر یک روزنامهها است، با خبر درگذشت او در سن 48 سالگی در تصادف رانندگی به یاد میآورند. «برای پس از مرگم» این روزها در پلتفرم هاشور به صورت آنلاین اکران شده و توانسته فروش قابلتوجهی داشته باشد. با عبدالرضا نعمتاللهی کارگردان این مستند گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید.
مهاجرتهای زودهنگام
روزنامه اعتماد: از سال گذشته كه پرونده مهاجرت «مهلا» براي كانادا به جريان افتاده براي رفتن به مدرسه سر از پا نميشناسد و ساعتهاي طولاني كلاس رفع اشكال و تمرين انگليسي خستهاش نميكند. پروندههاي مهاجرت براي دانشآموزان يكي پس از ديگري در دفاتر مهاجرتي باز ميشود و اگر تمكن مالي برقرار باشد و افسر مربوطه پس از مصاحبه، دانشآموز را رد نكند، موفقيت نزديك است. سازمانهاي مهاجرتي اين روزها در كنار تبليغات براي انواع ويزاهاي دانشگاهي و كار در سايتهايشان، حسابي براي مهاجرت دانشآموزي توليد محتوا كردهاند. معلمها به ويژه آنها كه در مدارس سمپاد يا غيرانتفاعي تدريس ميكنند در سالهاي اخير حتما با چند دانشآموز كه قصد مهاجرت دارند، روبرو شدهاند. آيا در اين زمينه آمار رسمي وجود دارد؟ آموزش و پرورش تا به حال اطلاعاتي در اين باره منتشر نكرده و رصدخانه مهاجرت هم پس از انتشار آمار مهاجرت نخبگان دانشآموزي در سالنامه مهاجرتي 1400 اطلاعات ديگري در اين باره نداده است. در آن سالنامه با تحليل آمار دريافتي از اداره كل گذرنامه در بازه زماني سال 1380 تا مرداد 1399 از مهاجرت 15 تا 37 درصد از رتبههاي يك تا هزار آزمون سراسري، مشمولان بنياد ملي نخبگان و المپياديها سخن گفته شده بود كه از ميان آنان تنها 2 و نيم تا 4 و نيم درصد به ايران بازگشتهاند. بهرام صلواتي، مدير رصد خانه مهاجرت همان زمان گفته بود: «در اين حوزه هيچ آماري نداريم و جزو جعبههاي سياه است كه بايد به آن نور تابانده شود.
تا سه نشه ، بازی نشه!
روزنامه اطلاعات:مجمع دوباشگاه استقلال وپرسپولیس باردیگر به تعویق افتاد. این بار شکل به تعویق افتادن با نوبت قبلی فرق داشت.از سازمان خصوصی سازی مدیران مربوطه حضور پیدا کردند، اما از وزارت ورزش وکادر مدیریت باشگاه استقلال خبری نبود .در این نشست اعلام شد،بنا به درخواست وزارت ورزش که گویا در راه انتخاب نفرات به جمع بندی نهایی نرسیده است، جلسه به یکشنبه آینده موکول شو دکه امیدواریم این آخرین تنفس باشد. البته از سوی وزارت ورزش هیچ توضیحی در باره عدم حضورشان در جلسه ارائه نشد.قصد نداریم درمورد اتفاقات پشت پرده ریز شویم ، اما این گونه به تعویق افتادن ها چه معنایی می تواند داشته باشد؟ اینکه قصور از سوی چه کسی است ، کاری نداریم ، اما چه زیباست که اندکی شفافسازی شود.چگونه می توان پذیرفت که مجمع دوم به همین سادگی شکل نگرفت وهمه چیز به جلسه سوم موکول شد؟ چه تضمینی وجود دارد که جلسه سوم به جلسات چهارم وپنجم و… نکشد؟ مشکل چیست وازکیست؟ این همصدا نبودن از کجا آب می خورد و قهر وناز چه دلیلی دارد؟ چرا شفاف سخن گفته نمی شود؟ البته منظورمان این نیست که دو طرف بلا فاصله با صدور بیانیه ای دلایل خودرا برای مطبوعات عیان کنند، بلکه منظور این است، چرا قبل از اعلام تاریخ نشست ، اتاق فکر تشکیل نشد تا هماهنگی لازم صورت بگیرد.برای برگزاری مجمع، بسیاری حتی رسانه ها خودرا به محل برگزاری اجلاس رساندند. گذشته از آن میلیونها نفر گوش به زنگ در انتظار قرار داشتند، آنگاه به همین سادگی در محل نشست اعلام می شود که جلسه به آینده موکول شده است!. این اتفاقات نشان می دهد که مساله ای در پشت پرده وجود دارد، طبیعی است که این اتفاق یا اختلاف پنهان به هرحال دیریا زود سر باز خواهد کرد. پیشنهاد این است تا قبل از تشکیل جلسه سوم ، نشست هماهنگی صورت گیرد تاشاهد این گونه وقایع نباشیم .
400 ثانیه تا تلآویو
روزنامه همشهری:ابرموشک هایپرسونیک «فتاح»، بهعنوان تازهترین دستاورد راهبردی نیروی هوافضای سپاه پاسداران دیروز (سهشنبه) با حضور رئیسجمهور و فرمانده کل سپاه پاسداران رونمایی شد؛ دستاوردی که ایران را در کنار آمریکا، چین و روسیه، در قامت چهارمین دارنده موشک بالستیک قارهپیمای هایپرسونیک مطرح کرد.آبانماه1401بود که اعلام خبر دستیابی ایران به موشک هایپرسونیک ازسوی سردار امیرعلی حاجیزاده، فرمانده هوافضای سپاهپاسداران، بازتابهای گستردهای در محافل سیاسی- رسانههای جهان داشت و مقامهای آمریکایی و صهیونیستی کوشیدند با درپیش گرفتن رویکرد «انکار» و «تردید» به کوچکنمایی تازهترین دستاورد موشکی جمهوریاسلامی بپردازند. برهمین اساس هم بود که در آن مقطع، مقامهای وزارت دفاع آمریکا با درپیش گرفتن ترکیبی از «انکار» و «نمایش اشراف اطلاعاتی» عنوان کردند که به این موضوع «به دیده شک» مینگرند.اکنون اما با رونمایی از موشک هایپرسونیک فتاح، همه معادلات در این عرصه تحتتأثیر تازهترین دستاورد متخصصان حوزه موشکی کشور قرار گرفته است؛ موشکی که با برخورداری از ویژگیهای منحصربهفرد خود، علاوه بر اینکه ایران را بهعنوان یک ابرقدرت موشکی در جهان مطرح میکند، توان بازدارندگی کشور را هم درحد قابل ملاحظهای تغییر میدهد.
فرصت سوزی در مرزهای شرقی!
روزنامه جمهوری اسلامی:فرصت سوزی، یکی از مصیبتهائی است که در حکمرانی کنونی گرفتار آن هستیم. این مصیبت، اختصاص به این دولت یا آن دولت ندارد، عارضه منفی خطرناکی است که دامنگیر نظام جمهوری اسلامی است متاسفانه.دو ماه دیگر، عمر سلطه طالبان بر افغانستان به دو سالگی میرسد و مسئولان ما به جای آنکه از فرصت جابجائی قدرت حداکثر استفاده را برای تامین امنیت در مرزهای شرقی کشورمان کرده و مولفههای همبستگی دو ملت ایران و افغانستان را تقویت کنند، تمام وقت و نیرو و امکانات کشور را صرف تطهیر یک گروه تروریستی کردند که هر روز مشکل امنیتی جدیدی برای ما به وجود میآورد. یک روز در مرز درگیری ایجاد میکند و مرزبانانمان را میکشد، یک روز به بهانه خشکسالی حقابه ما را نمیدهد و استان سیستان و بلوچستان را در آستانه فاجعه زیست محیطی قرار میدهد و یک روز هم با مانورهای غیررسمی از زبان عناصر دستآموز خود، ما را به تسخیر مشهد و تهران تهدید میکند. در مورد حقابه هم که بعد از چند روز سروصداها خوابید و بر گذشتهها صلوات!آحاد مردم ایران میدانند و حتی خود طالبان هم کاملاً اطلاع دارند که جمهوری اسلامی ایران این قدرت را دارد که هر تهدیدی را در کمترین زمان در نطفه خفه کند و طالبان را اصولاً عددی نمیداند که برای حرفهایشان حساب باز کند. قرار هم نیست که مسئولان ایرانی فریب طرحهای اربابان طالبان را بخورند و کشور را وارد جنگ کنند. در عین حال، فرصت را نباید از دست بدهند و نباید از انجام کارهائی که میتوانند بدون افتادن در دام جنگ و درگیری نظامی، از مسیرهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مردمی منجر به شکلگیری یک دولت مردمی همهشمول در افغانستان شوند غفلت نمایند. زمینههای این کار فراهم است و طالبان در دو سال اخیر با برنامهریزی همه جانبه درصدد بهره برداری از همین زمینهها به نفع هدف انحصارطلبانه خود به منظور تحکیم حاکمیت قومی، نژادپرستانه و یکجانبه گرائی مذهبی برآمده و تلاش زیادی برای رسیدن به این هدف به عمل آورده است.
//انتهای پیام