هنوز هم می‌گویید شنیدن خبر مرگ عادی شده؟ نه، این یکی فرق دارد؛ تفاوتش از زمین تا آسمان است، از مشرق تا مغرب، از شمال تا جنوب. مگر می‌شود این یکی، بهت را نصیب چهره‌ات نکند؟ مگر ممکن است شوک چهارشنبه‌شب را حالاحالاها فراموش کنیم و غم مردن آقای اسطوره را با آن نزدیک با پانصد نفری که هر روز ساعت دو بعدازظهر انتظار شنیدن خبر فوت‌شان را می‌کشیم یکی بدانیم؟
مرگ، مرگ است و تلخ. اما بعضی مردن‌ها زهر می‌شوند روی زبان و داد می‌شوند داخل گوش. این یکی پتکی بود روی سر آنهایی که سال‌های سال با «دست خدا» زندگی کردند و با دیوانه‌بازی‌های صاحب این لقب دنیا را روی سرشان گذاشتند. همان‌ها که با آن سیگار برگ و دودی بودنش مشکلی نداشتند و فیلم‌هایی که گاه و بیگاه در حالت‌های نامتعادل از او منتشر می‌شد، میزان ترشح آدرنالین‌شان را بالا می‌برد.
حالا همه غمگینند از مرگ او در شصت سالگی؛ آن هم در حالی که پله برزیلی در هشتاد سالگی هنوز سرپاست، بکن‌باوئر در هفتادوپنج سالگی یکی از مدیران ارشد فوتبال آلمان است و اصلا حشمت‌خان مهاجرانی خودمان (که ان‌شاءالله سال‌های سال سایه‌اش بالای سر خانواده و فوتبال باشد) در هشتادویک سالگی زندگی آرام را در خارج از کشور تجربه می‌کند. پس قبول کنیم این یکی با بقیه فرق دارد!
تفاوت‌ها بسیار است، همین که او مارادوناست و آن گونه که دلش می‌خواست زندگی کرد. مثل تمام دوران طلایی فوتبالش که با اضافه‌وزن وارد زمین می‌شد و با تکنیک نابش همه را متعجب می‌کرد، او انتخاب کرد که کوکایین مصرف کند، محروم شود، انواع هیجان‌هایی که در سراسر دنیا خیلی‌ها آن را حرمت‌شکنی می‌دانند را تجربه کند. او می‌توانست مربی بزرگی هم باشد یا مدیری توانا اما نتوانست؛ نخواست که مثل دوران پرتلاش جوانی سایر روزهای عمرش را هم حرفه‌ای زندگی کند. پس پی پول رفت و خوشگذرانی‌های وقت و بی‌وقت، بی‌آنکه برایش مهم باشد مردم پشت سر مارادونای بزرگ چه می‌گویند. او تمام عمر را با عشق به زندگی گذراند و همین که خودش از جایگاهی که ساخته بود، راضی بود طرفدارانش بیشمارش را بعد از مرگ تلخ هم آرام‌تر می‌کند.
جالب نیست؟ کسی که در تمام روزهای حیات با همه اسطوره‌های فوتبال جهان تفاوت‌های مشهودی داشت، نحوه مرگش نیز متفاوت بود. در این ایام سخت کرونایی خبر مرگش همه را شوکه کرد و البته که نحوه درگذشت او نیز پر از ابهام و سوال خواهد بود. هر چه باشد، او مارادوناست. خالق تکنیک ناب فوتبال و فرمانروای دل میلیون‌ها نفر در سراسر کره خاکی. پس خداحافظ آقای متفاوت.