۳۲ دقیقه وقت پاسخگویی به مطهری، سلحشوری و…
شهروندآنلاین کار تلویزیون را ساده کرده است تا «اجرای قانون» بابت محاسبهها، مشمول مرور زمان نشود!
پنجشنبهشب تلویزیون از خوشخیالی بیرون آمد و سرانجام به موضوع داغشده «دختر آبی» پرداخت. میهمانان حاضر در برنامه «پرونده ویژه» (به قول مجری: «بررسی ویژه») کارنامه مشخصی داشتند و طبیعی است که از این ترکیب و سابقه، کسی انتظار بحث تخصصی یا کنکاش حقیقی در موضوع را نداشته باشد و تصور نکند حرفی خلاف آنچه در بیستوسی بیان شده بود، روی آنتن رسانه ملی مطرح شود.
حداقل توقع این بود که میهمانان و مجری برنامه جانب انصاف را بگیرند و حداقل به آخرین اطلاعات موجود و خبرهای منتشرشده در رسانهها مسلط باشند. اینکه مهدیان نمیداند واعظی حرفهایش درباره حضور زنان در استادیوم را توضیح داده، یا توییت دوم علی مطهری به چه نکته دقیقی اشاره دارد، نشان از جوزدگی و بازی ژورنالیستی با موضوعی به این اهمیت است. استفاده از کلیات یک حرف و اتهامزدن کار سادهای است که مناسب رسانههاست، نه برنامهای با هدف کارشناسانه. اینکه کارشناس اجتماعی برنامه نمیتواند نمونههای مشابه موجسازی در توییتر را با نمونه اخیر مقایسه کند و گویا اساسا به ترند شدن توییتری آگاه نیست، باعث تاسف است ولی وقتی توضیح نمیدهد که محتوای تلگرام با توجه به تعدد گروهها چگونه احصا شده است، نشانه سهلگیری و دل بستن به چهار نمودار است.
کارشناسان برنامه شبکه سه
محسن مهدیان: زیرنویس تلویزیون: روزنامهنگار و فعال رسانه | به عبارت بهتر: معاون خبر خبرگزاری فارس
سیدمجید امامی: زیرنویس تلویزیون: پژوهشگر علوم انسانی و مدرس دانشگاه | به عبارت بهتر: دکترای فرهنگ و ارتباطات از دانشگاه امام صادق(ع)
محمدمهدی توکلی: زیرنویس تلویزیون: حقوقدان | به عبارت بهتر: فارغالتحصیل مدرسه عالی شهید مطهری
اینکه کارشناس اجتماعی برنامه مستقیم میگوید: «مرحوم خدایاری از یک نفر در دادگاه شنیده که ۶ ماه برایت حبس میبرند…» و دقایقی بعد، کارشناس رسانهای و حقوقی همین جمله را به بهانه زدن نماینده مجلس چماق میکند، از آن شاهکارهای تلویزیونی ما در «بحران روایت» در عرض چند دقیقه است. اینکه کارشناس حقوقی بهجای پرداختن به مسائل قانونی موضوع، توهم توطئهای درباره همراهی فردی برای بنزین و فندک را روی آنتن بیان میکند، در حالیکه آخرین گزارشها از محل وقوع حادثه را (مثلا در همین شهروندآنلاین!) نخوانده، نمادی از جهتگیری بدون توجه به تخصص است.’
اما از این ایرادات ظاهری و سوءاستفادههای مستتر در آنکه بگذریم، سوال اصلی در طراحی این برنامه ترسیم میشود؛ کلیت برنامه را که ببینید، برداشت بیننده این خواهد بود که متهمان اصلی این ماجرا، دولت و مجلساند. اولی برای اینکه هنوز تکلیف ورود زنان به ورزشگاه را مشخص نکرده و دومی برای اینکه دو نماینده مجلس درباره رخداد غمانگیز برای یکی از مردم این سرزمین اظهار نظر کردهاند! اما مرحوم سحر خدایاری به چه دلیل در دادگاه انقلاب حاضر شد؟ دلیلش چه حضور در استادیوم باشد، چه توهین به ماموران نیروی انتظامی، مهم این است که پروندهاش در یکی از این دو نهاد بیش از ۶ ماه درگیر بوده است. آیا درستتر نبود در کنار همه این کارشناسان خبره، مسئولانی از این دو نهاد هم در برنامه حاضر میشدند و درباره علت این واقعه و تشکیل پرونده توضیحات شفافی میدادند؟ به جای «حرف»، بهتر نیست مبنا را بر «سند» بگذاریم و اسناد خودکشی قبلی، بیماری احتمالی سحر یا حداقل نسخه پزشکی او را نمایش دهیم؟ آیا بهتر نبود بهجای دولت و مجلس که حداقل در این اتفاق تلخ اخیر کمترین سهم را داشتهاند، پای مسئولان دیگر را به پاسخگویی باز میکردید که نامشان در سطرسطر خبرها و سایتها دیده میشود؟ آیا بهتر نبود همه یاد میگرفتند و فارغ از تسویهحسابهای سیاسی -به قول محسن مهدیان- «سهم خودشون رو توی این ماجرا میدیدند؟»
حالا اگر قانون بین همه ما ایرانیها حکم میکند و حقیقت را عیان میکند و «همه در برابر قانون یکی هستند» بد نیست تلویزیون هم به قانون تن بدهد و فرصتی فراهم کند تا کسانی که در این برنامه و گزارش کذایی بیستوسی به آنها اتهام زده شده است، به حرفها پاسخ دهند؛ مطابق قانون، دو برابر زمان. ما کار تلویزیون را ساده کردهایم تا «اجرای قانون» بابت محاسبهها، مشمول مرور زمان نشود! طبق محاسبات ثانیه به ثانیه ما، تلویزیون موظف است ۳۲ دقیقه به علی مطهری، پروانه سلحشوری و محمدجواد آذریجهرمی وقت دهد تا به حرفها و اتهامهای بیانشده پاسخ دهند. زنده و در همان ساعت شبانهروز. آیا مُرّ قانون اجرا میشود؟