نامههای مخفیانه و رقمهای درشت فساد
خبر دستگیری مدیران متخلف این روزها زیادتر از همیشه روی خروجی رسانهها قرار میگیرد. دستگیریهای کم سابقه در صنعت خودروسازی، دستگیری مدیران زمینخوار، دستگیری مدیران تجارت و بازرگانی، دستگیری برخی مدیران بانک مرکزی و … این نکته را به ذهن عموم ایرانیها میرساند که دستگاه قضائی کمر همت بسته است تا بساط کهنه فساد را از اقتصاد کشور برچیند. گرچه این اتفاق به خودی خود مثبت است و نشان میدهد که حساسیت قوه قضائیه نسبت به بروز فساد بیشتر شده است، اما در اینجا یک نکته اساسی مطرح است: این همه فساد چگونه رخ داده است آن هم در شرایطی که دستگاههای نظارتی متعددی در ساختار اداری ایران وجود دارد؟!
پاسخ به این پرسش در ایران بسیار دشوار است. بخشی از اقتصاد ایران در تاریکی مطلق به سر میبرد و در همین تاریکی است که فسادهای عجیب و غریبی شکل گرفته است. رقم این فسادها گاهی آنقدر درشت است که به اندازه بودجه اداره یکسال کشور میرسد. بهعنوان مثال ارزش زمینخواریهایی که درسال 95 انجام شده، تقریبا معادل بودجه کشور در همانسال است.
پرسش من بهطور مشخص این است که در تمام این سالها سازمان بازرسی کل، مجلس و بهویژه کمیسیون اصل نود، کمیتههای حقیقتیاب و تحقیق و تفحص و سایر نهادهای نظارتی کجای کار بودهاند که حجم فسادها به این نقطه رسیده است؟ اشتباه نکنید! برخلاف تصورتان هدف من زیر سوال بردن دستگاههای نظارتی نیست! من میخواهم به یک قاعده بسیار ساده اشاره کنم: امکان فساد در هر بخشی وجود دارد. این نکته را بسیاری از کشورهای جهان و بهویژه کشورهای پیشرفته درک کردهاند و بنابراین به جای آنکه انسان را ناظر بر انسان قرار دهند، از فناوری کمک گرفتهاند. آنها با انتشار عمومی اطلاعات و دادههای آماری و اقتصادی امکان مخفیکاری و فساد را از بین بردهاند.
در ساختاری که تمام اطلاعات و مراودات مالی و اقتصادی شفاف است و همزمان تمام ارگانها و ادارات به آن دسترسی دارند و علاوه بر آن عموم مردم هم به راحتی میتوانند این دیتاها را رصد کنند، چگونه ممکن است کسی به راحتی فساد کند؟ در این ساختار درواقع دستگاه نظارتی دستگاهی به بزرگی تکتک شهروندان یک کشور است و همین مسأله به سختی مدیران فاسد و افراد رانتخوار را کنترل میکند. در ایران اما، بخش بزرگی از مراودات و دیتاها در فضای غیرشفاف میگذرد. در ساختار ادارات ایران نهتنها نامهها و دستورها به صورت کاغذی مبادله میشود بلکه بسیاری از نامههای غیرضروری هم مهر محرمانه میخورد و از دسترس خبرنگاران و رسانهها خارج میشود و طبیعی است که وقتی ایران از نظر راهاندازی دولت الکترونیک در قعر جدول جهان قرار دارد و رتبه 153 جهان را از آن خود کرده است، این حجم از فساد رخ میدهد.
بنام خدا
شب عاشورا امام حسین رو به یاران خود کرد و گفت هر که دینی دارد(حق الناس که در ایران بدهکار آن زیاد است) برگردد که اگرفردا کشته شود ، شهید راه خدا محسوب نمی شود !……
در دین نیمه خالی لیوان دیده می شود ، پر نبود ، بیت المال پایمال شده ! هر مسئولی کم یا بد کار کرده باشد….. ، حق الناس پایمال کرده ، راه نجاتی جز جبران ندارد!… شفاعت و توبه پذیر هم نمی باشد ، عذاب خواهد شد…..
اگر خدا حساب و کتابی داشته باشد ، تمام آن کسانی(مسئولی) که به نوعی پنهان کاری و کمکاری کرده (عمدا یا سهوا) باشند وبقیه سکوت کنند ، همه شریک جرم بوده ، مواخذه و عذاب خواهد کرد . جز جبران راه نجاتی نخواهد داشت و……..
چون مقوله حق الناس موضوع خدائی و قرآنی می باشد ، لذا تا زمانیکه مردم انواع گوناگون آنرا نشناخته و به آن عمل نکنند ، تذکر و تکرار آن در جاهای مختلف ضروری می باشد………