سخنگوی شورای نگهبان میگوید این شورا هیچ وقت مخالف رفراندوم نیست، ولی باید ترتیبات قانونی آن رعایت شود، اگر ترتیبات قانونی رعایت شود، ما هم استقبال میکنیم، اما من نمیدانم چرا برخیها فقط میخواهند این را به منزله یک چماق استفاده کنند و هرازگاهی فقط این موضوع را مطرح میکنند.
وزارت کشور معمولا درباره میزان مشارکت در انتخابات ابراز نگرانی میکند. برآورد خاصی از مشارکت مردم برای اولین انتخابات قرن پیشرو وجود دارد؟
الان برآورد خاصی نداریم، چون شورای نگهبان ابزار نظرسنجی ندارد و ما هم از نظرسنجیهای دستگاههای دیگر استفاده میکنیم. دغدغه اصلی شورای نگهبان در درجه اول رعایت قانون و بیطرفی است که تأکید داریم همه ناظرینمان و هیأتهای نظارتی باید در این دو مسیر حرکت کنند. البته امسال چون بحث این ویروس منحوس را هم داریم، دغدغه سلامت مردم هم برای ما مهم است و تلاش داریم تا آنجا که به حوزه ما و وزارت کشور مرتبط است، تدابیری اندیشیده شود که بحث سلامت مردم هم به خوبی رعایت شود، لذا ما، هم سلامت انتخابات را در حیطه وظیفه قانونیمان مدنظر داریم و هم سلامت مردم را.
برخیها معتقدند تفکیک انتخابات شوراها و ریاست جمهوری در مشارکت حداکثری مردم تأثیر منفی دارد.
بحثهای مشارکت، یک بحث سیاسی است، ولی از نظر قانونی این کار امکانپذیر است.
مستحضر هستید انتخابات ۱۴۰۰ در حالی از راه میرسد که این روزها شاهد اظهارات شاذ و البته تکراری درباره شورای نگهبان هستیم. یکی از این بحثها «همهپرسی درباره نظارت استصوابی» است. اینکه عدهای بدون اقدام از مسیرهای قانونی پیشرو صرفا در آستانه انتخاباتها به چنین مباحثی دامن میزنند، محل سوال است. به نظر شما چرا چنین موضوعاتی در بزنگاه انتخابات مطرح میشود؟
در هر موضوعی که قانون اجازه میدهد، رفراندوم بلامانع است و ما هیچ نگرانی نداریم. شورای نگهبان هیچ وقت مخالف رفراندوم نیست، ولی باید ترتیبات قانونی آن رعایت شود، اگر ترتیبات قانونی رعایت شود، ما هم استقبال میکنیم، اما من نمیدانم چرا برخیها فقط میخواهند این را به منزله یک چماق استفاده کنند و هرازگاهی فقط این موضوع را مطرح میکنند، هر وقت که تشخیص دادید، اگر اختیارش را در چارچوب قانون دارید بروید و رفراندوم هم برگزار کنید، شورای نگهبان هیچ وقت مانع نشده است.
به عنوان یک کارشناس بفرمایید چه چیزی باعث میشود به جای اینکه ما قانون اساسی را یک مجموعه ببینیم، وقتی میخواهیم راجع به آن صحبت کنیم، فقط بعضی از اصول را عنوان و همچون چماقی از آن استفاده میکنیم؟
چون به نیات افراد دسترسی نداریم و از علم غیب هم بیخبریم، نمیدانیم نیات افراد چیست، اما آنچه مربوط به ما است اینکه هر جایی که قانون اختیاری داده، آن اختیار را میتوانند استفاده کنند و نیازی به رسانهای کردن و تبلیغات هم ندارد، گاهی اوقات رسانهای کردن این مسائل تنها تردیدها را اضافه میکند، ولی بنده نمیتوانم نیات افراد را حدس بزنم.
اظهارنظر این روزها محدود به نظارت استصوابی نیست، بلکه به «احراز صلاحیتها» هم عنایت دارند!
در سازوکار احراز صلاحیتها، یکی بررسی پرونده افراد مطرح است و یکی هم رأی اعضای شورای نگهبان، چیز دیگری نداریم. احراز صلاحیت طبق قانون بر عهده شورای نگهبان است و راهش هم بررسی مدارک و مستندات و نهایتا رأی اعضای شورای نگهبان است. شورای نگهبان توجهی ندارد افراد از چه حزب و گروه و قبیلهای هستند، کسانی که در چارچوب قانون اساسی و قوانین عادی صلاحیت داشته باشند، شورای نگهبان قطعا آنها را تأیید خواهد کرد. نسبت به تعداد هم ما هیچ گاه سقفی برای خودمان قرار نمیدهیم، چه انتخابات مجلس باشد و چه انتخابات ریاست جمهوری. مثلا در انتخابات مجلس برای ۲۹۰ کرسی چیزی نزدیک هفت هزار نفر تأیید شدند، اگر میخواستیم سقفی قرار دهیم، پس باید این تعداد را خیلی کمتر میکردیم، اما این تعداد افراد صلاحیت داشتند و شورای نگهبان هم آنها را تأیید کرده است، در ریاست جمهوری هم به همین صورت است اگر توجه بفرمایید از ابتدا تا الان ما ۸ نفر، ۶ نفر و ۴ نفر هم داشتیم، ترتیبات تغییر میکند و خدایی نکرده اینها به خاطر نگاه سیاسی شورای نگهبان یا اعضای این شورا نیست، بلکه بر اساس مدارک و مستندات پرونده و نهایتا رأیی بوده که آقایان به افراد دادند. در همین انتخابات گذشته ما چند نفر را داشتیم که ۶ رأی کسب کردند، در حالی که اگر ۷ رأی را از آن خود میکردند، این تعداد هم اضافه میشد؛ تعداد آرا نسبت به افراد متفاوت است، ولی سازوکار همان رأی شورا و مستندات پرونده است.
در بحث مشارکت، ظاهرا یکی از مراکز افکارسنجی گفته است که اگر شورای نگهبان، صلاحیت برخی افراد خاص را تأیید کند، این احتمال وجود دارد که حتی حد نصاب مشارکت در انتخابات ۸۸ شکسته شود و طیف دیگری هم میگویند برای اینکه مردم تحریک شوند و پای صندوق رأی بیایند، شورای نگهبان راحتتر بگیرد و برخی افراد معلومالحال را هم تأیید صلاحیت کند. سوال مشخصم این است بین افزایش مشارکت با این شرایط و تأیید صلاحیت افراد اصلح، شورای نگهبان چه نظری دارد؟
بارها این را عرض کردم که رابطه گسترده و وسیعی بین تأیید صلاحیتها و مشارکت وجود ندارد و برخیها به غلط این را در رسانهها مطرح میکنند. بارها به رویهها و نظرسنجیهایی استناد کردم که وجود دارد، مثلا در انتخابات گذشته سهم بهبود معیشت مردم و وضعیت اقتصادی در مشارکت بالای ۵۰درصد، سهم کارآمدی و ناکارآمدی مسئولان بالای ۳۰درصد و سهم وعدههایی که مسئولان در برنامههایشان میدهند و آنها را انجام نمیدهند، بالای ۲۰ درصد است، در حالی که اگر سهم شورای نگهبان را هم در بحث تأیید صلاحیتها و رابطه آن با میزان مشارکت ببینید این سهم اصلا به درصد نمیرسد و چند دهم درصد است. پس رابطهای که به غلط برخیها در افکار عمومی مطرح میکنند که اگر شورای نگهبان افراد بیشتری را تأیید کند، مشارکت هم افزایش مییابد، امر غلطی است و آمارها نشان میدهد که اینطور نیست. در همین انتخابات مجلس حدود ۷۵ نفر از نمایندگان صلاحیتشان تأیید نشد، اما به ۱۱۷ نفر مردم رأی ندادند، آیا آنجا هم مشکل شورای نگهبان بود؟! عرض بنده این است که مشارکت هیچ ارتباطی به نظراتی که شورای نگهبان در مقام احراز صلاحیت اعلام میکند، ندارد، بلکه عوامل، مؤلفهها و متغیرهای دیگری هستند که در مشارکت سهم بالایی دارند. به اعتقاد بنده افراد نباید بگویند که شورای نگهبان چه کسانی را تأیید کند، مطالبهای که از شورای نگهبان انتظار میرود رعایت قانون و بیطرفی است، این مطالبهای است که هم ما باید پاسخگو باشیم و هم مطالبه قانونی است که مردم، مسئولان، احزاب و گروها باید از شورای نگهبان داشته باشند و ما هم استقبال میکنیم، اگر بگویند چه کسی را تأیید کنید و چه کسی را تأیید نکنید، یعنی نقض قانون و نقض بیطرفی که باید به این موضوع توجه داشت.