این روزها مشغول گرداندن روممان در کلابهاوس هستیم. یک روز آن را به یک نفر از این جناح کرایه میدهیم که مردم را از آن جناح بترساند که به خودش رأی بدهند؛ روز دیگر به یک نفر از آن جناح کرایه میدهیم تا از شبکههای اجتماعی و فضای مجازی و روابط انسانی و… بد بگوید و مردم را از خودش بترساند. یک روز به محققان و اندیشمندان ساکن در غرب کرایه میدهیم که از بدیهای زندگی در غرب بگویند و شرایط غمبار خودشان را برای ما تشریح کنند؛ روز دیگر به کارشناسان بیطرف کرایه میدهیم که خیلی سوسکی و بیطرفانه طرف یک طرف دعوا را بگیرند. یک روز به بچههای دهه هشتادی کرایه میدهیم که بچههای دهههای شصت و هفتاد را هو کنند و روز دیگر به بچههای دهه نودی کرایه میدهیم که دهه هشتادیها را دیس کنند. یک روز به بعضی مسئولان کرایه میدهیم که از گلکاریهایشان روی تپههای کشور بگویند و روز دیگر به بعضی دیگر از مسئولان کرایه میدهیم که تأسف شدید خود را از اوضاع مملکت ابراز کنند و از مردم به تندی انتقاد کنند. یک روز به مسئولان سابق کرایه میدهیم که بگویند تکتک کارهایی که زمان خودشان انجام شده درواقع در زمان و مکانی دیگر انجام شده و ما دچار زمانپریشی و مکانپریشی و همه چی پریشی مفرط شدهایم و روز دیگر به مسئولان فعلی کرایه میدهیم که بگویند کارهایی که الان دارد انجام میشود، انجام نمیشود و کارهایی که انجام نمیشود، انجام میشود و این ما هستیم که نمیبینیم یا خودمان را به ندیدن زدهایم. یک روز به بعضی فرهیختگان دانشگاهی کرایه میدهیم که مطالب موجود در کتاب و جزوههایشان را در قالب سخنرانی، روخوانی کنند و روز دیگر به بعضی سلبریتیها کرایه میدهیم که از روی ویکیپدیا (اگر بتوانند درست بخوانند) برایمان کلاس بگذارند.
امیرمسعود فلاح