امیرمسعود فلاح
شب گذشته یک مناظره انتخاباتی با موضوع «لباس» در روم ما برگزار شد که چندتن از دکترهای کاندیدای انتخابات در آن شرکت کردند. یکی از دکترها در پاسخ به این سوال که در دولت او چه رنگی برای لباس مردم در نظر گرفته خواهد شد؟ گفت: «این چه سوالیه؟ یعنی مشکل ما رنگ لباس مردمه؟ ما مشکلات مهمتری داریم که رنگ لباس، پیش اونها هیچه؛ مثلا مشکل سایز. سایز لباس منظورمه. ما هنوز مشکل فاق شلوار و برای فرزندانمون حل نکردیم. آدم بعضا تصاویر تکاندهندهای تو خیابون میبینه.» نوبت به دکترِ دیگر که رسید، او ضمن انتقاد از صحبتهای رقیبش، رنگ لباس را از مهمترین مشکلات کشور دانست و از افت شدید سطح سلیقه مردم در مواردی مثل ستکردن لباس و انتخاب رنگ بهعنوان تبعات حلنشدن مشکلات و افزایش زنجیرهای آنها نام برد. دکتر دیگری که سعی میکرد خود را در میانه جناحها تعریف کند ضمن رد سخنان هر دو دکتر قبلی، از لزوم نگاه کلان به مقوله لباس گفت و مشکلات آن را ساختاری توصیف کرد و گفت که ما هنوز نتونستیم ساختار مناسبی برای لباسهای خود طراحی کنیم. دیده میشه افراد شلوار پارچهای رو با کتونی میپوشن. اونوقت چه فرقی میکنه این شلوار فاقش کوتاه باشه یا بلند؟ یا این کتونی چه رنگی باشه؟ اگر نگاه کلان و ساختاری به مسائل جایگزین نگاههای جزئینگر و موردی بشه، اونوقت شاهد تحولات بزرگی در زمینه لباس خواهیم بود.
نظرسنجیها بعد از پایان این مناظره حاکی است آرای شناور به سمت دکتری که نگاه ساختاری را ترویج میکند، هدایت شده اما در وسطهای راه بین دو دکتر دیگر تقسیم شده و به مقصد نرسیده است.