بیش از پانزدهماه از اعلام رسمی ورود ویروس کرونا به کشور میگذرد و متولیان امور مربوط به مدیریت بیماری ناشی از این ویروس، همچنان در حال آزمون و خطا هستند. تصمیماتی که متناسب با شرایط مختلف قابل تغییر است و شیبی که هرچند وقت یکبار بالا و پایین میرود. اکنون کرونا دورخیزی خود را برای موج پنجم در ایران برداشته و ما همچنان سردرگم برای نحوه مدیریت این میهمان ناخوانده هستیم. همهجور آن را هم از انواع چینی، انگلیسی و هندی و آفریقایی و… تجربه کردیم و حال آماده صادرات نوع ایرانی آن به دنیا هستیم.
به اعتقاد بنده، اغلب کشورها در ابتدای امر دچار این سردرگمی بوده و کشورهایی که موفقتر عمل کردند، سریع به ثبات در کنترل این ویروس رسیدهاند. اما در ایران عدم بکارگیری از دانش مدیریت بحران در مدیریت این همهگیری یکی از مهمترین دلایل موجسواری این ویروس در کشور باشد. تصمیمگیریها عمدتا با رویکرد درمان و گاهی بهداشتی صورت گرفت و اکثر مردم کشور که از ابتدای شیوع این ویروس با جدیدت پروتکلهای بهداشتی اعلامشده را رعایت میکردند، بعدها با تصمیمگیریهای اشتباه و چند صدایی در بین اعضای مختلف ستاد پیشگیری از ویروس کرونا همچنین تغییر دیدگاه متولیان امر، نسبت به اجرای این پروتکلها بیاعتماد شدند.
یکی از مهمترین و اصلیترین اصول در مدیریت بحران، تصمیمگیری براساس دریافت نظرات متخصصان مختلف و مرتبط با نوع بحران است و همچنین وحدت فرماندهی توسط یک شخص است که ما در مورد ستاد ملی کرونا و تصمیمات اتخاذشده آن، چنین نگرشی را ندیدیم یا حداقل کمتر دیدیم، بهگونهای که آنچه در مصوبات ستاد ملی کرونا تصویب و ابلاغ میشد، بعدها توسط برخی از اعضای مهم آن ستاد رد میشد یا بهگونهای دیگر تعبیر میشد. بهعنوان مثال؛ وزیر بهداشت بارها در مقابل دوربینها از عدم تصمیمگیریهای واحد و نگرشهای مختلف قالب بر تصمیمات این ستاد سخن گفته و اخیرا نیز بعد از شیوع موج چهارم و بازگشت مردم از سفرهای نوروزی مخالفت خود را برای سفرهای نوروزی اعلام کرد. این مهم در مورد نحوه توزیع و تزریق واکسن کرونا نیز بارها تکرار شده است.
حال با توجه به موارد فوقالذکر چند پیشنهاد در راستای مدیریت بهینه پیشگیری و کنترل ویروس کرونا قابل ذکر است. در اینکه رویکرد مدیریت این همهگیری باید تغییر پیدا کند، شکی نیست. البته با پیادهسازی دانش مدیریت بحران در ستادهای ملی و استانی و شهرستانی. اینکه مباحث کارشناسی و فنی متخصصان مرتبط در تصمیمگیریهای ستادهای مذکور مدنظر قرار گیرد و با تجزیه و تحلیل و آسیبشناسی موضوع بهترین راهکارها پیاده شود. شاید بهتر باشد با امیدوارکردن مردم به آینده با شعار #کرونا_را_شکست_میدهیم. #زندگی_با_کرونا را تمرین کنیم تا شرایط واقعبینانه و ایدهآلتری را در کشور ایجاد کنیم. این مسأله را هم باید در نظر گرفت که شاید #پساکرونایی وجود نداشته باشد و این ویروس همانند خیلی از ویروسها و بیماریهای دیگر همچنان با ما باشد، پس راهکارهای مختلف پیشگیری از آن را متولیان بهداشت کشور بررسی و بهترین راهکار را ارایه دهند. در مدیریت این بحران بیاید در موضوعهایی مانند فاصلهگذاری اجتماعی از اطلاعیه و نصب بنر در مکانهای مختلف پا را فراتر گذاشته و مناسبسازی فضاها و تأسیسات و تجهیزات شهری برای شرایط کرونا و بیماریهای واگیردار را جا بیندازیم تا بتوانیم مفهوم واقعی فاصلهگذاری اجتماعی را در مراکز جمعیتی خود لمس کنیم. مدیران بحران در هر بخش و سطحی باید پیامدهای کوتاهمدت و بلندمدت این همهگیری را در مجموعههای خود از جمله از نظر اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و… ارزیابی کنند و برای آن برنامه متناسب با آن بنویسند. فراموش نکنیم که در مدیریت بحران نمیتوان صرفا به ابلاغیه و بخشنامه اکتفا کرد و شرایط بحرانی را مدیریت کرد، باید برنامههای اجرایی برای هر موضوع تدوین نمود و آستینها را برای اجرای آن بالا زد. شاید بهتر باشد با تمرکزکردن برنامهریزیها و اقدامات در یک وزارتخانه سایر وزارتخانهها تماشاچی خواهند بود، از وزارت بهداشت فقط کار تخصصی خود را بخواهیم و فرماندهی این بحران به سطوح بالاتر منتقل شود و با تدوین برنامههای اجرایی، نقش کلیه وزارتخانهها و دستگاهها را پررنگ کنیم. در میان سازمانها، وزارت راهوشهرسازی و مرکز تحقیقات این وزارتخانه، نقش بسیار مهمی در تدوین ضوابط مربوط به ساختوسازها و شهرسازی متناسب با این اپیدمی دارد. مطمئنا مقررات ملی ساختمان و مباحث بیستوسهگانه آن باید با در نظرگرفتن شرایط بیماریهای واگیردار مانند کووید-19، باید بازبینی و اصلاح شود. وزارت کشور که نقش محوری را در راهبری شهرداریها و دهیاریهای کشور برعهده دارد، باید در زمینه تهیه الگوهای مناسب مدیریت شهری و روستایی متناسب با شرایط زندگی با کرونا و سایر بیماریهای واگیر، برنامهریزی و با کمک استانداریها و فرمانداریها نظارت مناسبی را برای اجرای آن در شهرها و روستاهای کشور داشته باشند. وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی هم بهعنوان متولی اصلی گردشگری کشور میتواند با برنامهریزی مناسب سفرهای مردم را در طول سال مدیریت کرده و از متمرکزشدن مسافران در مراکز گردشگری و زیارتی جلوگیری کند. یکی از بهترین راهکارها ایجاد سامانه سفر و صدور مجوز سفر بهصورت محدود و متناسب با ظرفیت مکانهای گردشگری است. در مورد آموزش هم چرا از تجارب دهه 60 و دو شیفتهکردن مدارس بهره نمیبریم؟ باید نگرانی والدین را نسبت به حضور بچهها در مدارس و دانشگاهها با برنامهریزی درست، برطرف کنیم. فراموش نکنیم همیشه محدودیت بهترین روش نیست. اگر به دانش مدیریت بحران اعتقاد داریم، با بررسی و تجزیه و تحلیل ابعاد مختلف موضوع میتوان بهترین الگوهای مدیریتی را اتخاذ کرد.
بابک نورالهی، کارشناس مدیریت بحران