امیرمسعود فلاح
قرار شد هر کاندیدا راهحلش را برای مشکل بیکاری بیان کند. دکتر اول گفت که «ما اساسا تا شناختمون از مشکل کامل و دقیق نباشه نمیتونیم راهحل بدیم. اول باید دید بیکاری یعنی چی. یعنی نبود کار. هر کاری؟ نه! کار مفید و منجر به درآمد. برای هر کسی؟ نه! برای جوانان. چرا فقط جوانان؟ چون سالمندان که کاراشونو کردن. کدوم جوانان؟ جوانانِ (مجری برنامه با قطعکردن صدای دکتر گفت به دلیل کمبود وقت باید جمعبندی کنیم و سراغ نفر بعدی بریم. پس شما برنامهتون برای حل مشکل بیکاری، شناخت دقیق و کامل هست) دکتر گفت «و جامع». جامع رو جا انداختید. چرا جامع؟ چون (مجری باز صدای دکتر را قطع کرد و از دکتر دوم خواست راهحلش را ارایه دهد) او گفت «واقعا متأسفم که بعضی افراد بدون شناخت از مشکلات، میان به صحنه. تازه حالا میخوان مشکلاتو بشناسن. بعد دور دوم میان دوباره رأی بگیرن میگن خب ما ٤ سال اول شناختیم مشکلاتو، ٤ سال دوم میخوایم بررسی کنیم راهحلا رو. یه ٤ سال سومم بزنید تنگش به عملیاتیسازی راهحلا.» مجری حرفهای دکتر دوم را هم قطع کرد و گفت «لطفا خیلی کوتاه بگید راهحل خودتون چیه؟» دکتر گفت «خب نذاشتید ادامه بدم. ما باید اول راهحلای ارایهشده رو نفی کنیم تا راهحل صحیح رو اثبات کنیم.» مجری گفت «بسیار خب پس شما دنبال رویکرد علمی به حل مسأله هستید.» دکتر سوم گفت «متأسفانه هیچ نگاه ساختاریی در زمینه بیکاری نشده تا حالا. فقط جنگ و دعوا و حواشی. ما باید بسترسازی کنیم آقایون. خب الان جوون بیکار ما نمیتونه کار پیدا کنه، چرا؟ چون بستر مناسب وجود نداره. هنوز خیلیها آگهی همشهری میبینن. چرا ما یه سایت خوب نداشته باشیم؟ خود همین سایت ادمین و پشتیبان و… میخواد. خودش هم بستره برای حل مشکل هم بخشی از راهحله. این طوری باید جوونو سر کار گذاشت نه با حرف الکی.» نظرسنجیها حاکیست هیچ یک از سه کاندیدا بیشتر از دفعات قبل رأی نیاوردند و آرای خاکستری و شناور احتمالا به خاطر اینکه دنبال کار بودند فرصت وقتگذرانی در کلابهاوس را پیدا نکردند.