تئاتر آنلاین در روزگار کرونایی
گفتوگوی شهروندآنلاین با مونا فرجاد که نمایش هایش در فضای مجازی 60هزار بیننده داشته است
پولاد امین، شهروندآنلاین: در روزگار تعطیلی کرونایی تئاتر و بیکاری و بیپولی و افسردگی و ناامیدی و ناله و نفرینهای ساکنان دنیای نمایش، مونا فرجاد، بازیگر تلویزیون، تئاتر و سینما، در تصمیمی مبتکرانه، در پیج شخصیاش در اینستاگرام دست به اجرای نمایشهای تکنفره از خانه زده- که با استقبال شگفتانگیزی مواجه شده و آنطور که گفته میشود تاکنون بیش از پنجاهوپنج- شصت هزار نفر از دنبالکنندگان صفحه خانم فرجاد پای این نمایشها نشستهاند. نمایشهای اجتماعی کوتاه تکنفره مبتنی بر مونولوگ- که با زبان مردم کوچه و بازار و البته در قالبهایی متفاوت، گاه با ریتم شش و هشت، گاه با ابزار طنز و البته گاهی هم با رویکرد آموزشی اجرا میشوند. نمایشهای کوتاهی که هریک از آنها بر یکی از حروف الفبا متمرکز بوده و قرار است از «الف» تا «ی» اجرا شود.
البته مونا فرجاد تنها هنرمندی نیست که در روزهای تعطیلی تئاتر دست به اجرای نمایش در فضای مجازی زده. اما او تاکنون تنها کسی بوده که فعالیتهایش جریانی مداوم و ادامهدار بوده- و همین هم میتواند تأثیرگذاریاش را افزایش دهد.
خانم فرجاد عزیز! میتوانید بگویید این مسیر از کجا آغاز شد؟
در شروع کرونا من هم مثل بقیه فکر میکردم این داستان خیلی زود به پایان خواهد رسید و زندگیها دوباره عادی خواهد شد، ولی متأسفانه این ماجرا ادامه پیدا کرد و خیلی از مشاغل را تحتتأثیر قرار داد- از جمله تئاتر و سالنهای تئاتر، که تعطیل شدند. در این شرایط من مونا فرجاد بهعنوان علاقهمند پروپاقرص تئاتر نه جرأت داشتم به سالن تئاتر بروم و حداقل یکساعت بنشینم و نمایشی ببینم و نه حتی بهعنوان بازیگر جرأت داشتم تمرین طولانی انجام دهم و در فضای بسته به اجرای تئاتر فکر کنم. این خلأ بزرگ که از نبود تئاتر به وجود آمده بود، یک دلتنگی عجیب در من به وجود آورد و البته این فکر را به سرم انداخت که شاید خیلیهای دیگر هم مثل من این ترس و دلتنگی را داشته باشند، بهخصوص که همه میدانیم حتی اگر تعطیلی سالنهای تئاتر هم به پایان برسد و واکسیناسیون هم با سرعت و جدیت انجام شود، باز هم تئاتر خیلی دیرتر از آنچه فکر میکنیم، به رونق قبلی بازخواهد گشت. به این دلیل، در حقیقت میتوان گفت دلتنگی نبود تئاتر و نگرانی از آینده این هنر باعث این تصمیم شد- كه كارهای نمایشی در صفحهام در اینستاگرام (که به نظرم بهعنوان یک رسانه شخصی عمل میکند) انجام دهم.
به نظر میآید تئاتر حضوری پررنگ و جدی در زندگیتان داشته. درست است؟
در چندسال اخیر، روی بازیگری تئاتر تمركز زیادی داشتم و سعی كردم بیشتر تئاتر كار كنم تا در قاب تصویر تلویزیون قرار بگیرم. شاید هم چون پیشنهاد جذابتری در سینما نداشتم، تئاتر برایم اهمیت زیادی پیدا کرده بود. مقولهای كه هم چالش بود و هم احساس میكردم تجربه، دانش و علم بیشتری در زمینه بازیگری به من اضافه میکند.
خانم فرجاد! میتوانید بگویید چه شد که سراغ اجرای نمایشهای مبتنی بر مونولوگ بروید؟
وقتی بخواهی كاری انجام دهی که نیاز به امكاناتی مانند صحنه نداشته باشد و در عین حال پروتکلهای بهداشتی را هم رعایت کنی و به حضور بازیگران دیگر هم احتیاج نداشته باشی (تا از ایجاد خطر برای خودت و آنها جلوگیری شود)، مجبوری به تکگویی و به اصطلاح مونولوگ فکر کنی.
انتخاب این مونولوگهایی که اجرا میکنید، چه روندی داشت؟ بهخصوص که شما از آثار شناختهشده مبتنی بر تکگویی استفاده نکرده و کارهای جدیدی اجرا کردهاید.
علت اینکه از تکگوییهای چاپشده و شناختهشده استفاده نکردم، این بود که بعضی از آنها كارهای طولانی و زمانبری بودند كه در حوصله صفحات مجازی و اینستاگرام نمیگنجیدند. بعضی هم بهرغم تمام جذابیتهایشان بارها اجرا شده بودند. خیلیهای دیگر را هم من دوست نداشتم و نمیپسندیدم. در نتیجه در گپوگفتی که با دوست نویسندهام داشتیم، تصمیم گرفتیم مونولوگهایی بنویسیم بر اساس فرهنگ عامیانه آقای علی جمالزاده- و از کلمات و واژههای کوچهبازاری قدیمی در این مونولوگها استفاده کنیم.
محوریت حروف الفبا از کجا آمد؟
علت فکرکردن به حروف الفبا این بود که میخواستیم كار یک روند متوالی و ادامهدار داشته باشد كه حداقل مدتی خلأ دوری از تئاتر در خودم و البته مخاطبان احتمالی کار پر شود. یعنی نمیخواستیم با یکی دو نمایش کار را تمام کنیم.
پس چه چیزی بهتر از حروف الفبا که ۳۲ حرف است و نویسنده هربار بر اساس یکی از این حروف (که اغلب کلمات اصلی آن مونولوگ از آن حرف بود) میتواند یک قطعه نمایشی بنویسد و من هم طراحی و بازی آن را بر عهده بگیرم! ایدهای خلاقانه و تازه که میتوانست کمبود جذابیتهای دیداری تئاتر مانند دکور، بازیگران متعدد و… را جبران کند و در عین حال یک محتوا و بار آموزشی هم داشته باشد. رویکردی که هم میتوانست قطعات را برای مخاطب عام جذابتر و دلنشینتر کند و هم با ضرباهنگی که به مونولوگها میداد، جذابیت مضاعف ایجاد کند.
درباره رویکرد آموزشی کارها بیشتر توضیح میدهید؟
این فکر از اینجا آغاز شد که فکر کردیم وقتی بر اساس فرهنگ عامیانه و ادبیات کوچهبازاری و البته بعضا ضربالمثلهای ایرانی کار میکنیم، چه خوب میشود اگر در دل خود یک آموزشی هم داشته باشد. به هرحال بسیاری از این کلمات فراموش شدهاند و برای بسیاری ناآشنا هستند و بنابراین این مونولوگها در دل خود یک آموزشی هم داشتند- و اگر دقت کرده باشید، میبینید که هربار که پستی میگذارم، پایین آن پست، تلفظ و معنای کلمات ناآشنا را هم مینویسم.
انتخاب سوژهها چه؟ آیا نمایشها در ارتباط مستقیم با مسائل و مضامین روز هستند؟
در مورد انتخاب سوژههای نمایشها من حقیقتا جوابی ندارم، چون این امر بر عهده نویسنده کار است، اما همانطور که دیدهاید، در مواردی به مسائل روز پرداخته شده و مثلا در حرف «پ» نمایش به بهانه کشتهشدن دو محیطبان به دست شکارچیان غیرمجاز به محیطبانان کشور تقدیم شد. این یکی از اتفاقات روز بود که در نمایشها مورد استفاده قرار گرفت، ولی در کل در مورد مضامین قصهها و محتوای آنها انتخاب و تصمیم اصلی با نویسنده بوده است.
خانم فرجاد عزیز؛ شما گفتید که برای مقابله با دلتنگیتان برای تئاتر دست به اجرای این نمایشها زدهاید. اما خودتان هم میدانید که آسیب تعطیلی تئاتر برای تئاتریها منحصر به دلتنگی نیست و هنرمندان در یکسال اخیر با مشکلات مالی و معیشتی هم روبهرو بودهاند. فکر میکنید از طریق اجرای مجازی میتوان دردهای اقتصادی و معیشتی تئاتریها را هم حداقل تا حدی التیام داد؟
راستش را بگویم تاکنون درباره مسائل معیشتی و بازده اقتصادی این نمایشها فکر نکرده بودم، چون این قضیه برای من یک کار دلی بود و در واقع فقط میخواستم یکسری قطعه نمایشی اجرا کنم. در حقیقت بیشتر به دنبال انجام یک کار فرهنگی بودم که هم خودم از آنها لذت ببرم و هم اینکه تماشاگران و مخاطبان احتمالی دوستشان داشته باشند. اما درباره پرسش شما؛ اگر اسپانسری وجود داشته باشد که بخواهد (بهعنوان اسپانسر، تهیهکننده، سرمایهگذار یا هر چیز دیگری) دخل و تصرفی در این قطعات نمایشی داشته باشد، نه اصلا راضی به این کار نیستم. چون برای من این نمایشها یک کار دلی و فرهنگی بوده و حتی آن دوست نویسنده هم بدون هیچ چشمداشت مالی این کار را انجام داده است.
اما حمایت از این نوع کارها شدنی است دیگر؛ نه؟
قطعا اگر سرمایهگذارانی وجود داشته باشند که به خاطر اهداف فرهنگی و برای چرخش چرخهای اقتصاد تئاتر قصد ورود به این حیطه را داشته باشند، خیلی هم عالی است و حداقل میشود در این بخشهایی که بهعنوان تئاتر آنلاین اجرا میشوند، در این روزهای کرونایی که تئاتر تعطیل است و صدمات زیادی به تئاتریها وارد آمده، حمایت اقتصادی کرد و چرخهای اقتصادی تئاتر را به چرخش درآورد.
تاکنون در صفحات و سایتهای مجازی و شبکههای اجتماعی به نمونههایی از اجرای آنلاین- شبیه نمایشهای خودتان مواجه شدهاید؟
نه، البته یکبار در کامنتها خواندم که گویا یک خانم خارجی یکسری قطعات نمایشی را در صفحه خودشان به اشتراک گذاشتهاند- که البته این کامنت بعد از اجرای دوم یا سوم ما در بخش کامنتها گذاشته شد، ولی خودم تاکنون چنین چیزی ندیدهام، چه در داخل ایران و چه خارج از کشور. این را هم باید بگویم که اگر کسی این کار را قبل از من انجام داده بود، بیشک حداقل خودم دیگر سراغ این کار نمیرفتم، چون آن وقت دیگر تازگی نداشتند این اجراها. در حقیقت برای من ریشه جذابیت و وسوسهانگیزی این اجراها بیشتر در تازگی ایده اجرای این نمایشها بود.
میتوانید بگویید تاکنون واکنش مخاطبان و بازتاب کلی اجراها را چگونه دیدهاید؟
کار برای کاربران اینستاگرام خیلی سخت است، چون در کسری از ثانیه پستها را رد یا تأیید میکنند و این سختی کار را چند برابر میکند، چون فقط کسری از ثانیه فرصت برای جلب توجه آنها وجود دارد و من نوعی باید محتوایی تولید کنم که توجه مخاطب را در کسری از ثانیه جلب کند و او را با خود همراه کنم. اما در کل درباره واکنش مخاطبان این نمایشها باید بگویم که فکر میکنم نمایشها توانسته با آنها ارتباط برقرار کند و به مرور زمان مخاطبان و علاقهمندان خود را پیدا کرده است.
میتوانید بگویید آیا قصد ادامه این مسیر را دارید یا نه؛ با پایان شرایط کرونایی این نمایشها هم به پایان خواهند رسید؟
پاسخ این سوال به خیلی چیزها ربط دارد، از جمله به اینکه شرایط جامعه چگونه خواهد بود و مشغله کاری خودم تا چه حد خواهد بود. اما به هرحال فعلا باید بگویم که تا پایان حروف الفبا نمایشها ادامه خواهند داشت. گذشته از این، اما امیدوارم واکسیناسیون عمومی در ایران هم مثل بقیه کشورها سرعت بگیرد و زندگی ما هم هر چه زودتر به حالت اولیه خود برگردد و مرگومیر هموطنانمان پایان یابد و آرامش روانی به جامعه برگردد. آنوقت شاید بشود به بازگشت سالنهای نمایش فکر کرد.