نابغهای روی صندلی چرخدار
کتاب جدیدی که درباره فیزیکدان برجسته، استیفن هاوکینگ منتشر شده، روایتی تازه از زندگی او بیان میکند
همکار استیفن هاوکینگ در کتاب جدید خود از تمرکز شدید، خودمحوری و غیرقابل پیشبینی بودن هاوکینگ میگوید؛ دانشمندی که تئوری او درباره سیاهچالهها، حرکتی عظیم در مطالعات اخیر درباره اخترفیزیک بود.
گاردین، لئونارد مولودینو همکار استیفن هاوکینگ در کتاب جدیدش شناخت دیگری از این دانشمند فقید ارائه میدهد. در واقع همکار هاوکینگ داستان خود را با شوخ طبعی و علاقه روایت میکند و به ما کمک میکند تا دانشمند معروف را همانطور که بود بشناسیم. این نویسنده میگوید، اغلب ما فکر میکنیم تقریبا همه چیز را درباره استیفن هاوکینگ میدانیم. دوران دانشجویی او در آکسفورد، تشخیص تکاندهنده بیماری نورون حرکتی در 21 سالگی و کاهش آرام دامنه حرکات فیزیکی در نیم قرن، دو ازدواج او؛ حتی پژوهشهایش در مورد ماهیت سیاهچالهها که او را به عنوان یکی از درخشانترین دانشمندان نسل خود تثبیت کرد.
لئونارد مولودینو که خود فیزیکدان و نویسنده علوم است، طی سالهای طولانی با هاوکینگ همکاری نزدیک داشت. آنها با کمک یکدیگر دو کتاب پرفروش نوشتند: «تاریخچه مختصر زمان» و «طرح بزرگ». در حقیقت همکاری آنها باعث شد خاطرات زیادی با یکدیگر داشته باشند. او در کتابش عنوان میکند بسیاری از افراد وقتی برای اولین بار با هاوکینگ ملاقات میکردند فکر میکردند که حتما باید حرفی بزنند و منتظر بودند او پاسخهای رایانهای خود را بسازد. البته اگر هاوکینگ لازم میدانست به طور کامل پاسخ میداد. کسانی که او را خوب میشناختند با تفسیر حالات چهره او میتوانستند چیزهای زیادی را درک کنند. او با حرکت دادن چشمانش به چپ یا راست نشان میداد که آیا میخواهد کمی روی صندلی خود جا به جا شود یا خیر یا اگر چیزی کاملاً درست نیست، ابروهایش را بالا میآورد و اگر احساس بهبودی میکرد لبخند میزد.
نویسنده در این کتاب از اولین برخوردش با هاوکینگ تا صحبت بر سر نظریه نسبیت اینشتین با این دانشمند مینویسد. زمانی که هاوکینگ «طرح بزرگ» را مینوشت به شکلی بحثبرانگیز میخواست، بیان کند که فلسفه مرده است؛ این بدان معناست که فیزیک نظری اکنون جایگزین آن شده است و به عنوان وسیلهای است که ما اکنون عمیقترین سوالاتمان را میپرسیم و به آنها پاسخ میدهیم. مولودینو میگوید: «هاوکینگ در راه خود بی پروا بود و دوست داشت سر و صدا ایجاد کند.» او همچنین میگوید: «اینکه هاوکینگ به شهامت مشهور بود موضوع جدیدی نیست، اما ما اغلب در مورد آسیبپذیری او چیزی نمیشنویم. دانشمندی که داخل بدن خود گیر کرده و قادر نیست. سادهترین کارها از جمله خارش بخش کوچکی از بدن یا پاک کردن یک قطره عرق را انجام دهد. با این حال هیچ گاه کسی به او ترحم نکرده است.» نویسنده در پایان کتابش گفته است: «اکنون که این کتاب را نوشتهام احساس میکنم هاوکینگ را بهتر میشناسم.»
کینگ چند سال قبل از مرگ تجربه تعلیق در فضا را از سر گذراند که تصویر آن در سراسر جهان منتشر شد.