سکوت و صبر روحانی بیحکمت نیست
محمود واعظی رئیس دفتر رئیسجمهوری از حسن روحانی، تلخیها و شیرینیها میگوید
بهانهگیرها و شایعهسازها دنبال پاسخ نیستند. همین قصه معروف «کدخدا». هیچوقت آقای روحانی نگفت آمریکا کدخدای دنیاست. آقای روحانی شخصا در اینباره توضیح داد و تکذیب کرد. دیگران هم توضیح دادند، اما فایدهای نداشت.
حسن روحانی
زادروز: 21 آبان 1327 خورشیدی، سرخه (سمنان)
علت انتخاب: هفتمین رئیسجمهوری ایران
کلام ماندگار: سانتریفیوژها باید بچرخند، اما چرخ زندگی مردم هم باید بچرخد.
در قول دیگران: برادر مکرم جناب آقای دکتر حسن روحانی که از دوستان فاضل اینجانب و از سابقون در انقلاب میباشند، از زمانی که در مباحثات اینجانب شرکت میکردند، مورد علاقه وافر اینجانب بودند. (مقام معظم رهبری)
***
شهروند| دوره ریاستجمهوری حسن روحانی را باید یکی از عجیبترین دورههای تاریخ صدساله ایران دانست؛ نه برای آنکه سبقه و سابقهای اصولگرا داشت ولی با رأی اصلاحطلبان به پاستور رفت، نه برای آنکه -برخلاف اسلاف خود- چونان فوتبالیست ماهری، انگهای خیانتکار، انحرافی و ساکتین را پشتسر گذاشت تا به ساعات آخرش برسد، بلکه دوره او عجیبترین دوره هشتساله است چون هم تابوی مذاکره را شکست و هم سختترین تحریم و جنگ اقتصادی را گذراند و همه این تفاوت (از آشتی و گفتوگو تا جنگ و سختی) در مدت فقط ۵سال گذشت! از دولتی که پایینترین نرخ تورم ۴۰سال گذشته را در کارنامهاش ثبت کرده تا این روزهایی که کسی جرأت ندارد، همین آیتم اقتصادی را رسما اعلام کند. قضاوت درباره این دوره سهمگین و پراتفاق، زود است. باید سالها بگذرد و وقایع بیایند و بروند تا بشود درباره حسن روحانی و دو دولتی که ریاستش را به عهده داشت و کارهایی که کرد و حرفهایی که نزد و دستاوردهایی که داشت و سختیهایی که -شاید- نگفت، حرف زد. ولی ما برای گذشت زمان و قضاوت در سالهای بعد وقت نداشتیم! در نتیجه سراغ مهندس «محمود واعظی» رفتیم. کسی که در همه این سالهای پرتلاطم و عجیب، در کنار روحانی بوده و در نتیجه پاسخگوی خوبی برای سوالهای ماست. حرفهایش را بخوانید که صریح است و بیپرده و قابل تأمل.
به نظر شما دولت حسن روحانی چه جایگاهی در مقایسه با سایر دولتهای جمهوری اسلامی خواهد داشت؟
در سنجش عملکرد دولتها نسبت به یکدیگر، صرفِ مقایسه شاخصها و اعداد و ارقام راهگشا نیست، باید شرایط کار هر دولتی را نیز در نظر گرفت. اگر این اتفاق نیفتد، مقایسهها غیرواقعی و مغالطهآمیز خواهد بود. برای قضاوت درست درباره عملکرد این دولت، بهتر است سه بازه زمانی را از هم تفکیک کنیم. بازه استقرار دولت، بازه انعقاد برجام تا خروج ترامپ و نهایتا دوره جنگ اقتصادی. عملکرد دولت به اعتقاد من در بازه زمانی اول بسیار خوب و در بازه زمانی دوم درخشان بوده است. در آن مقطع زمانی، در شاخصهای مهمی مثل کاهش تورم، رشد اقتصادی و جذب سرمایهگذاری، عدد و رقمهایی ثبت شد که در تاریخ پس از انقلاب نظیر نداشت یا کمتر نظیر داشت. ولی مختصات دوره سوم شبیه هیچ دوره دیگری در تاریخ ایران نیست. این مهم است که بدانیم، ما نمیتوانیم عملکرد دولت را در خلأ و بدون توجه به شرایط پیرامونی ارزیابی کنیم. ما درباره اداره کشور در زمانی صحبت میکنیم که سنگینترین و بیسابقهترین تحریمهای تاریخ علیه کشور ما تحمیل شد. بالاخره روزی زمان آن خواهد رسید که محدودیتهای مرتبط با مصالح کشور برطرف شود و ما بتوانیم به مردم بگوییم که کشور در این سهسال چگونه و با چه دشواریهایی اداره شده است. تا آن روز مجبوریم ناگفتهها را در دلمان نگه داریم و طعنها و نیش و کنایهها را تحمل کنیم. ولی این را بدانید که وقتی میگوییم جنگ اقتصادی، کوچکترین اغراقی در این عبارت نیست. باید همه ابعاد یک جنگ واقعی را تصور کنید. فشاری که در این سهسال به اقتصاد ایران آمد، به جرأت میتوانم بگویم که نمونهاش را حتی در سالهای دفاع مقدس تجربه نکردیم. خیلیها هنوز تصوری از ابعاد این جنگ و مشکلات عجیب و غریبی که داشتیم، ندارند.
البته خیلی از کسانی که مشکلات را میدانند هم منتقد شما هستند، فقط درباره مردم عادی صحبت نمیکنیم، مثلا نمایندگان مجلس، یا دیگر مسئولان کشور این اطلاعات را دارند اما به تندی از دولت آقای روحانی انتقاد میکنند.
انتقاد که البته عیبی ندارد. ما هیچوقت از اینکه کسی از دولت انتقاد کند ناراحت نشدیم. اتفاقا در نظام پایش منسجمی که داریم، معمولا این انتقادات میآید، در بدنه کارشناسی دولت بررسی میشود و بعضا مبنای برخی تجدیدنظرها و اصلاح روندها و تصمیمات قرار میگیرد، اما کاری که بعضی افراد انجام میدهند، حقیقتا انتقاد نیست، اهانت، تخریب و تخطئه دولت است. متأسفانه برخی از این افراد با علم به شرایط دشوار اداره کشور و محدودیتهای بیسابقه خارجی، صرفا به دلایل سیاسی دولت را تخریب میکنند و این برای دولتی که در خط مقدم جنگ اقتصادی است و مدیران ارشد کشور که لحظهای آرام و قرار ندارند، بسیار غمانگیز است. من معتقدم باید یک تجدیدنظر جدی در مبانی سیاستورزی خودمان داشته باشیم. در دوران خدمتگزاری دولت تدبیر و امید، بعضیها در اثر کینهها و کدورتهای سیاسی، تا مرز زمینگیرکردن و براندازی دولت پیش رفتهاند. از روزی که این دولت بر مصدر مسئولیت قرار گرفت، بعضیها با دروغگویی، اتهامات ناروا، انگزدن به اعضای دولت و یأسآفرینی مداوم تلاش کردند مردم را از انتخابشان پشیمان کنند. میخواستند به مردم بقبولانند که انتخابشان اشتباه بوده است. نه در خفا، علنا این را میگفتند. در ستیز با دولت، حتی از بیاعتبارکردن نهاد انتخابات و تمسخر مردمسالاری دینی که آرمان چند صدساله مردم ایران و ثمره خون هزاران هزار مجاهد راه آزادی و استقلال کشور است، ابایی نداشتند. این، آن سیاستی نیست که امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری برای ما ترسیم کردهاند. یک روز باید بنشینیم به این فکر کنیم که چه شد تراز سیاستورزی در کشور ما از امثال شهیدان بهشتی، مطهری، رجایی و باهنر، رسید به برخی از افرادی که بعضا حاضرند نظام و کشور و همه چیز را فدای مطامع و منافع جناحی و شخصی خود کنند.
آیا شما خودتان عملکرد دولت حسن روحانی خصوصا در سهسال اخیر را قابل دفاع میدانید؟
بله، قابل دفاع میدانم و دفاع میکنم. آیا میتوانستیم بهتر عمل کنیم؟ حتما. آیا عملکردمان هیچ عیب و نقصی نداشته؟ حتما داشته. آیا مردم در این سهسال دچار مشکل و مشقت نشدند؟ قطعا شدهاند. رئیسجمهوری شخصا در 22 بهمن امسال، به صراحت و صادقانه از مردم بابت همه کاستیها و مشکلاتی که برای آنها پیش آمد عذرخواهی کرد. ولی این را نباید فراموش کنیم که این همان دولتی است که در مقطع انعقاد برجام، رکورد رشد اقتصادی تاریخ بعد از انقلاب را شکست. همان دولتی است که تورم را در آن مقطع یک رقمی کرد. همان دولتی است که در جذب سرمایهگذاری خارجی بیسابقه عمل کرد. طرح تحول سلامت را اجرا کرد که نمونه آن را در کمتر کشوری در جهان دیدهایم. زیرساختهای ارتباطی و اینترنت را علیرغم همه محدودیتها به نقطهای رساند که اگر نرسیده بود، امروز در دوره کرونا همه امور کشور معطل مانده بود. این دولت همان دولتی است که دریاچه ارومیه را احیا و با ریزگردهای فلجکننده خوزستان عزیز مقابله جدی کرد. در گازرسانی به روستاها و برقرسانی، بیسابقه عمل کرد. اکوسیستم دانشبنیان را از حدود 50 شرکت به بیش از 5هزار شرکت رساند یعنی 100 برابر کرد، اینها همان شرکتهایی هستند که نیازمندیهای عمده کشور در دوره کرونا را تأمین کردند. من میگویم در نقد عملکرد، انصاف این است که اینها را هم ببینیم.
اینها درست، اما قبول کنید دولتمردان و شخص آقای روحانی هم نباید در ارزیابی عملکرد دولت فقط به آن دوره بسنده کنند، بالاخره شرایط اقتصادی سهسال اخیر هم در دوره زمامداری همین دولت رقم خورده است.
ما هیچوقت نخواستیم از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنیم. ولی مشکل این است که شما کارنامه دولت در دوره جنگ اقتصادی را با شرایط ایدهآل مقایسه میکنید و در چنین شرایطی بله، خیلی از شاخصها نزولی شده است، اما قضاوت درست این است که شرایط دوره جنگ اقتصادی را در مقایسه با آنچه که دشمنان هدفگذاری کرده بودند، بسنجید. اگر میخواهید نمره بدهید، باید آنچه که قرار بود بر سر اقتصاد کشور بیاید را تصور کنید، در غیر این صورت ارزیابی شما منصفانه و واقعبینانه نخواهد بود. کشوری که با فروش روزانه حدود سهمیلیون بشکه نفت اداره میشد، در این سهسال، در مقاطعی کمتر از 100هزار بشکه نفت فروخت و تازه پول همان 100هزار بشکه را هم با هزار بدبختی و گرفتاری میتوانست وصول کند. بیش از 1500 مورد تحریم علیه ما وضع کردند. این در تاریخ بیسابقه است. میخواستند ظرف چندماه کشور را دچار فروپاشی کنند. طوری طراحی کرده بودند که کشور در عرض چندماه دچار قحطی و کمیابی مواد غذایی و دارو شود. همه ارتباطات بانکی خارجی ما را قفل کرده بودند. حتی در زمان شیوع کرونا اجازه دسترسی به منابع مالی خودمان برای خرید دارو و لوازم ضروری مرتبط با کرونا را ندادند. دولت در چنین شرایطی کشور را اداره کرده است. مطمئن باشید اگر روزی بتوانیم همه جزئیات و دشواریهای این روزها را برای مردم تشریح کنیم، به عظمت کاری که فرزندانشان در دولت در این سهسال انجام دادند، افتخار خواهند کرد.
از این بحث بگذریم، بهترین لحظههای دولتهای یازدهم و دوازدهم را چه زمانی میدانید؟
شخصا انعقاد برجام را یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر ایران و منطقه میدانم. روزهایی که برجام به ثمر رسید و توانستیم به سالها پروندهسازی و عداوت دشمنان در پرونده هستهای غلبه و آنها را مجبور به پذیرش حق غنیسازی اورانیوم در ایران کنیم، مثل یک نفس عمیق و طولانی و راحت بود که انگار بعد از سالها کشیدیم. سالهای سختی که به دروغ و ظالمانه، حقمان را انکار و نفسمان را در سینه حبس کرده بودند. با این حال لحظات خوب این دولت منحصر به روزهای انعقاد برجام نبود. احیای دریاچه ارومیه هم از دشواریهای شیرین ما در دولت بود یا تکمیل فازهای میدان گازی پارسجنوبی که علیرغم خروج پیمانکاران خارجی و با تکیه بر توان داخلی انجام شد. توسعه حملونقل ریلی از دیگر کارهای استراتژیک و رضایتبخش بود. اگر بخواهم یکییکی نام ببرم، بحث به درازا میکشد. یک روز که گردوغبار سیاستبازیها و سیاستزدگیها کنار برود، از کارهای بزرگی که در دوره تدبیر و امید در کشور انجام شد، بیشتر خواهیم شنید.
یکی از آخرین لبخندهای رضایتی که حسن روحانی به لب داشت، چه موقع بود؟
به نظرم روزی بود که واکسیناسیون کرونا در کشور آغاز شد. آن روز لبخند رضایت را در چهره ایشان دیدم. نبرد ما با بیماری کرونا در ایران واقعا دشوار و نابرابر بود. همه ما -مردم، دولت و کادر درمان- در این یکسال خیلی سختی کشیدیم. بابت تکتک هموطنانمان که در اثر ابتلا به این بیماری از دست رفتند و شهدای حوزه سلامت که قربانی جنگ با این بیماری فراگیر شدند، غصه و خون دل خوردیم. دولت علیرغم محدودیتهای خارجی و تحریمها، خیلی برای خرید و تولید واکسن تلاش کرد و به همین خاطر لحظه آغاز واکسیناسیون، برای همه ما لحظه بسیار ویژهای بود. مثل یک نقطه امید و روشنایی بود که پس از یکسال بسیار دشوار و تلخ بر قلبمان تابید.
از نظر شما یا آقای روحانی بهترین و شیرینترین افتتاح پروژه در این دولت کدام بود؟
سال گذشته، برای تحقق شعار سال، ما پویش «تدبیر و امید برای جهش تولید» را راه انداختیم و هر پنجشنبه پروژههای بسیار مهم و زیادی را در سراسر کشور به بهرهبرداری رساندیم. این افتتاحها از دو جهت برای دولت و شخص رئیسجمهوری حائز اهمیت است. اول اینکه در زمانی انجام میشود که کشور تحت شدیدترین تحریمهای خارجی است. یعنی در شرایطی که بهزعم دشمنان قرار بود ایران دچار قحطی و کسری بودجه شدید و فروپاشی اقتصادی شود، دولت نهتنها مسائل جاری کشور را تدبیر نمود، بلکه اجازه نداد قطار عمران و آبادانی کشور متوقف شود. این قطار حتی شتابانتر از سالهای گذشته به حرکت درآمد. نکته دوم هم اینکه این افتتاحها در شرایط شیوع کرونا صورت میگیرد که اهمیت آنها را دوچندان میکند. به همین خاطر و بدون اینکه بخواهم جواب کلیشهای بدهم، شخصا فکر میکنم تکتک طرحهایی که با دستور رئیسجمهوری در یکسال گذشته افتتاح شد، به دلیل اینکه در شرایط بسیار دشوار و نفسگیر فشار حداکثری و کرونا انجام شد، برای ایشان و همه اعضای دولت بسیار شیرین بود.
به هر حال از بین همه این طرحها هم حتما مواردی بوده که برای آقای روحانی بهعنوان رئیسجمهوری اهمیت بیشتری داشته.
پالایشگاه بیدبلند یکی از ابرپروژهها نه فقط در سطح ملی که در مقیاسی جهانی بود. فکر میکنم یکی از شیرینترین افتتاحها مربوط به این پروژه بود که تقریبا بهطور کامل با توان داخلی و دانش فنی جوانان خودمان به بهرهبرداری رسید. همچنین خط لوله گوره- جاسک بهعنوان یکی از راهبردیترین پروژههای کشور که بهرهبرداری از آن همین چندی قبل آغاز شد. یک پروژه مهم دیگر هم که فکر میکنم برای رئیسجمهوری نیز اهمیت بسیار بالایی دارد، انتقال آب از سواحل جنوبی به مرکز کشور است که بخشهایی از آن اواخر سال گذشته افتتاح شد. این فهرست البته واقعا خیلی طولانی است، کارهای گستردهای که برای تکمیل و توسعه زنجیره فولاد در کشور انجام شده، مجموعه اقداماتی که برای احیای دریاچه ارومیه انجام شده و خیلی پروژههای دیگر میتوانند در این فهرست باشند.
یک روایت: وقتی در سال ۱۳۴۰ وارد قم شدم، دوستان طلبه به نامخانوادگی من ایراد میگرفتند و میگفتند: «فردا که آیتالله شدید، مردم شما را آیتالله فریدون بخوانند؟!» برخی از دوستان هم نامخانوادگی «فریدون» را مناسب میدانستند و میگفتند بسیاری از طلبهها دو نام خانوادگی دارند، یعنی به نام فامیلی که در شناسنامه آنها ثبت شده است، خوانده نمیشوند، بلکه از آنان با نامی دیگر یاد میشود که به آن نام معروف شدهاند. در نهایت تصمیم گرفتم نام فامیل خود را در حوزه تغییر بدهم ولی در شناسنامه تغییری ندهم. با دوستان مختلف مشورت کردم تا بتوانم نام فامیل مناسبی انتخاب کنم. مثلا یکی پیشنهاد میکرد نام خانوادگی خود را «اسلامی» انتخاب کنم و دیگری «امامی» یا «تشیعی» را مطرح میکرد. هر کس نامی را پیشنهاد میکرد تا در نهایت نام «روحانی» را برای خود برگزیدم. در دفتر مدرسه و دفتر شهریه مراجع نیز نام جدید من ثبت شد ولی برای مدتی عنوان «فریدون» را هم داخل پرانتز ثبت میکردند که این هم به تدریج برچیده شد و دیگر همه مرا به اسم «حسن روحانی» میشناختند. پس از انقلاب، زمانی که به عنوان نماینده مردم سمنان وارد مجلس شورای اسلامی دوره اول شدم، مناسب دیدم نامخانوادگی خودم را در شناسنامه هم تغییر دهم و لذا در سال ۱۳۶۰ تقاضای تغییرنام فامیل کردم و نامخانوادگی «روحانی» بهطور رسمی در شناسنامه من ثبت شد.
اگر بخواهید از بدترین یا ناگوارترین رخدادها برای حسن روحانی در دو دولتش نام ببرید، به چه اتفاقی اشاره میکنید؟
بیش از اینکه بخواهم به مقاطع زمانی خاص یا رویداد مشخصی اشاره کنم، بهعنوان کسی که مستقیما با رئیسجمهوری کار میکند، به جرأت میگویم که در طول سهسال گذشته که مردم در اثر تحریمهای جنایتبار آمریکا دچار رنج و مشقت شدند، ایشان حتی یک شب هم با خیال آسوده سر بر بالین نگذاشتند. سابقه آشنایی من با دکتر روحانی به سالهای دور برمیگردد. در طول این همه سالها، هرگز این میزان ناراحتی و تکدر خاطر را در چهره و رفتار ایشان احساس نکرده بودم. شهادت میدهم که ایشان حتی یک لحظه از رنجها و آلام مردمی که طی این سهسال علیرغم تلاشهای شبانهروزی و بیشائبه دولت دچار مشکلات معیشتی و دشواری شدند، فارغ نبودند. البته که هیچگاه امیدشان را از دست ندادند و همیشه با امیدواری به دنبال تدبیر امور و غلبه بر مشکلات بودند، اما در این مدت روزهای بسیار سختی بر ایشان و سایر اعضای دولت گذشت.
اگر بخواهید مشخصا یک رویداد را بهعنوان ناگوارترین رویداد برای آقای روحانی نام ببرید، به کدام رویداد اشاره میکنید؟
پاسخ قطعی به این نوع سوالات دشوار است، چون ممکن است دقیقا با ذهنیت آقای روحانی منطبق نباشد. با این حال فکر میکنم ترور ناجوانمردانه سردار شهید سلیمانی، یکی از تلخترین رویدادها هم برای ایشان و هم برای سایر اعضای دولت بود. سقوط هواپیمای اوکراینی که در اثر آن جمعی از فرزندان عزیز و ارزشمند این مرزوبوم جانشان را از دست دادند، دیگر واقعه بسیار ناگواری بود که ذهن ایشان را مدتهاست به خود مشغول کرده است.
شایعههای زیادی در همه این سالها درباره میزان ساعت کاری رئیسجمهوری و شکل دیدار با وزرایش بر سر زبانِ رسانهها بود؛ حقیقت این شایعهها در خصوص حسن روحانی چیست؟
این از آن دروغهای شاخداری است که متأسفانه برخی مخالفان در اثر بیتقوایی به رئیسجمهوری نسبت میدهند. پیش از این مراجع مختلفی از دولت در اینباره توضیح دادهاند. آنچه در اینباره شایع شده، کذب محض و ساخته و پرداخته اذهان بیمار است. من به شما میگویم که مثلا از آغاز شیوع کرونا، ایشان حتی یک روز تعطیل یا استراحت نداشتهاند. پیش از آن هم همینطور بوده؛ ایشان از صبح اول وقت در دفتر حاضر میشوند و تا دیروقت کار میکنند اما کارهایشان منحصر به ساعات حضور در دفتر نیست. حتی پس از اینکه به منزل میروند، تا پاسی از شب کارها و مکاتبات برایشان ارسال میشود و آنجا مشغول هستند. بارها شده که ایشان در ساعات پایانی شب با بنده مکالمه تلفنی داشته و پیگیر امور و مسائل شدهاند. این اصلا یک مسأله مستمر و معمول است. روزهای جمعه را هم ایشان معمولا به تماسهای تلفنی متعدد با وزرا و اعضای کابینه میگذرانند.
در مورد دیدار با وزرا چطور؟ اینکه گفته میشود آقای روحانی به سختی وقت اختصاص میدهند و نمیتوان ایشان را دید.
بنده بهعنوان مسئول دفتر ایشان قاعدتا صالحترین فرد به اظهارنظر در این مورد هستم. چون به هرحال مسئولیت تنظیم قرارهای کاری و ملاقاتها و جلسات ایشان به عهده اینجانب است. به ضرس قاطع به شما میگویم که این ادعا کذب است. مراودات ایشان با وزرا و اعضای کابینه چه به شکل دیدار یا جلسه یا تماس تلفنی بسیار گسترده است و امکان ندارد که فردی از اعضای دولت بخواهد ایشان را ببیند یا با ایشان صحبت کند و جلوی این کار گرفته شده باشد. این ادعا اصلا با عقل هم جور درنمیآید. ما در هفته دستکم دو جلسه هیأت دولت داریم که همه وزرا در آن شرکت میکنند. جلسات دیگری مثل ستاد ملی کرونا، جلسه کمیتههای کرونا و شوراهای عالی هم بهطور مرتب برگزار میشود که بعضی از وزرا به تناسب در این جلسات نیز شرکت میکنند. در اغلب این جلسات، زمان زیادی نیز در حاشیه صرف همین گفتوگوها و مذاکرات دوجانبه با رئیسجمهوری میشود.
چرا هیچگاه قاطعانه پاسخ بهانهگیران داده نشد؟ نه از سوی آقای روحانی و نه از سوی مجموعه دولت؟
تا جایی که برای تنویر اذهان عمومی و اطلاع یافتن مردم لازم بوده، پاسخ داده شده است. اما بهانهگیرها و شایعهسازها دنبال پاسخ نیستند. اگر هزاربار هم پاسخ بدهیم، آنها باز ادعای خود را تکرار میکنند. دوست دارید برایتان یک مثال بزنم؟ همین قصه معروف «کدخدا». هیچوقت آقای روحانی نگفته آمریکا کدخدای دنیاست. یکبار از ایشان درباره مذاکره با اروپا و آمریکا سوال شده، ایشان گفته ما اگر با اروپاییها مذاکره کنیم، آنها بعدش میخواهند بروند از «کدخدای خودشان» اجازه بگیرند، چه بهتر که از همان ابتدا برویم با کدخدای آنها صحبت کنیم. این را بهانه کردند که آی چه نشستهاید که این دولت، آمریکا را کدخدای دنیا میداند. آقای روحانی شخصا در اینباره توضیح داد و تکذیب کرد. دیگران هم توضیح دادند، اما فایدهای نداشت. هنوز هم این ادعای کذب را تکرار میکنند. بخواهم ادامه بدهم، صدتای دیگر از این مثالها میتوانم برایتان بگویم. فکر نکنید که اگر ما پاسخ بدهیم، اینها قانع میشوند و دست برمیدارند. ما البته در مواردی که برای افکار عمومی ابهام ایجاد میشود حتما جواب میدهیم، اما اگر بخواهیم پاسخ همه ادعاها و شایعات تکراری را بدهیم، باید همه امور را تعطیل کنیم و مشغول پاسخگویی شویم.
کمی از رابطه مقام معظم رهبری با آقای روحانی بگویید؛ با توجه به سوابق، این رابطه به چه شکل است؟ چه زمانهایی برای ملاقات در نظر گرفته میشود؟ مهمترین و پرتکرارترین نکات چیست؟
بسیار رابطه نزدیک و صمیمانهای میان رئیسجمهوری و رهبر معظم انقلاب وجود دارد. روند ملاقاتهای هفتگی آنها از ابتدای دولت تاکنون قطع نشده و علاوه بر آن گفتوگوهای تلفنی متعددی نیز به تناسب موضوعات و مسائل مختلف، همیشه در جریان است. میتوانم بگویم که در این دولت یکی از بالاترین هماهنگیها را با منویات و توصیههای مقام معظم رهبری داشتیم و این به نظر من، بیش از همه چیز در اعتقاد و التزام شخص رئیسجمهوری ریشه دارد. خوشبختانه مقام معظم رهبری، در حوزههای کلان کشور احاطه و نظارت کامل دارند و توصیهها و رهنمودهای ایشان بسیار راهگشاست. آقای دکتر روحانی از ابتدای دولت قایل به حاکمیت یکپارچه و انسجام حداکثری بوده و همواره در تنظیم خط مشیها و سیاستگذاری کلان کشور، به تبعیت کامل از منویات رهبری تأکید کردهاند.
این تحلیل را قبول دارید که هرچه از سالهای ریاستجمهوری روحانی گذشت، از میزان حضور رسانهای او کاسته شده است؟
حضور رسانهای را اگر صرفا به معنی مصاحبه تلویزیونی یا شرکت در نشست خبری بگیرید شاید اینطور باشد اما من فکر میکنم ایشان اتفاقا در سهسال گذشته و خصوصا در سال کرونا، حضور و بروز عمومی بیشتری نسبت به گذشته داشته است. مثلا در یکسال گذشته، ایشان مرتبا در جلسات هیأت دولت با مردم صحبت کردهاند، در جلسات هفتگی ستاد ملی مبارزه با کرونا هم همینطور، در جلسات هفتگی افتتاح طرحها و پروژههای ملی هم همینطور. یعنی بهطور مرتب حداقل هفتهای سه جلسه ایشان مستقیما با مردم صحبت کرده و بهطور زنده از صداوسیما پخش شده است. بماند که ایشان به مناسبتهای گوناگون، در موقعیتهای دیگری هم علاوه بر جلسات روتین هفتگی با مردم سخن گفتهاند.
زمانی ما تصویر روحانی درحال تماشای بازی فوتبال، کوهنوردی و… را میدیدیم که حس خوبی به مردم میداد، چرا این تصاویر و این همراهیهای رسانهای قطع شد؟
بالاخره تصاویر واجد معانی ضمنی و فرامتنی هم هستند. عرض کردم شرایط کشور در طول سهسال گذشته بسیار ویژه و دشوار بود. همگام با مردم که دچار دشواری و مشقت شدند، دولت نیز سختیهای فراوانی کشید و با جدیت و تمرکز به دنبال تدبیر مشکلات و حل مسائل بود. وظیفه همه ما در دولت صیانت از افکار عمومی و آرامشبخشی است. کنشهای رسانهای آن دوران که شما اشاره کردید، متناسب با شرایط و اقتضائات همان دوران بود. در دوره جنگ اقتصادی، قاعدتا باید از مخابره هر تصویر و علامت رسانهای که ممکن بود به جدوجهد دولت در مقابله با تحریم و فشار حداکثری خدشه وارد کند، جلوگیری میشد. البته نشاط عمومی، امیدآفرینی و پویایی و تحرک همیشه جزو نقاط تمرکز مهم دکتر روحانی در اداره کشور بوده و هست.
گاهی چهره آقای روحانی در سخنرانیها و مصاحبههای زنده تلویزیونی بیش از حد جدی است؛ علتش چیست؟
من البته برداشت شما را ندارم و فکر میکنم در بسیاری از موارد هم چهره ایشان خندان و متبسم است. البته پنهان نمیکنم در مقاطعی فشار روی ایشان بسیار زیاد بود. با این حال بخشی از این چیزی که شما میگویید، شاید به این برگردد که ما در این دولت با رویکرد شفافیت، بخش قابل توجهی از فرآیند سیاستگذاری و تصمیمسازی را به اتاق شیشهای آوردیم. بهعنوان مثال ما هر هفته جلسات ستاد ملی کرونا را از تلویزیون پخش میکنیم. در این جلسات مباحث بسیار مهم کشور مطرح و درخصوص آنها تصمیمسازی میشود. اقتضای اداره این نوع جلسات همان جدیتی است که شما به آن اشاره میکنید. قبلا این مدل تصاویر از مدیریت روسای جمهوری کمتر به افکار عمومی مخابره و شاید به همین دلیل آن چهره جدی و بدون روتوش کمتر دیده میشد.
میدانید محبوبترین وزیر در نزد حسن روحانی کیست؟
ما وقتی همدلی و یکپارچگی را تنها چاره عبور از مشکلات کشور میدانیم، خودمان هم در دولت به این اصل پایبند هستیم. در این دولت روابط بسیار صمیمی بین ارکان دولت از رئیسجمهوری و معاون اول گرفته تا سایر اعضای کابینه وجود دارد. این رابطه صمیمی اقتضای اداره کشور در شرایط سخت فعلی است و بدون اغراق فکر میکنم این رابطه صمیمی بین آقای روحانی و همه وزرا و معاونان ایشان وجود دارد. هیچ پدری میان فرزندانش تفاوت نمیگذارد.
اگر بخواهید از حسن روحانی یک انتقاد کنید، چیست؟ سکوت و صبرش یا…؟
بهعنوان کسی که سالهاست دکتر روحانی را میشناسم، نه سکوت ایشان را هیچگاه بیحکمت دیدم، نه صبرشان را. حلم و بردباری و دوراندیشی اقتضای حکمرانی و اداره کشور است. اخیرا ایشان خودشان یکبار گفتند آدمی نیستند که امروز وارد سیاست و عرصه مسئولیت شده باشند و فردا بخواهند بروند و گوشهای بنشینند و به امور کشور و مردم بیاعتنا باشند. ایشان از سالهای آغازین نهضت برای انقلاب مبارزه کرده و پس از انقلاب نیز پیوسته در مسئولیتهای گوناگون بودهاند. حسی که ایشان نسبت به انقلاب و نظام دارد، مثل حس پدر به فرزندش است. به همین خاطر در مواضع و اظهارنظرها و کنشها همواره به مصلحت نظام و ملاحظات مختلفی که شاید از دید دیگران پنهان باشد، توجه دارند و این ممکن است گاهی سکوت یا صبر تلقی شود. ایشان غوغاسالاری و ایجاد هیاهو و رویکردهای تبلیغاتی را منش مناسبی برای حکمرانی نمیدانند و هیچگاه مطابق بر این مبنا عمل نکردهاند. با این حال حقوق عامه و اراده مردم همیشه خط قرمز ایشان بوده و هر جا حس کردند که جایی حقی از مردم دارد پایمال میشود، فریاد زدند. نمونهاش را در این سالها زیاد دیدیم.
پیشبینی شما از بعد از دوران ریاستجمهوری حسن روحانی چیست؟ به کجا میرود و چه میکند؟
خود ایشان معتقدند تا آخرین لحظهای که این دولت مسئولیت دارد، فقط و فقط به ایفای وظایف مرتبط با ریاستجمهوری بپردازند و به تأسی از ایشان، این نگاه در کل دولت تسری یافته است.
***
مطلبی که خواندید شمهای از تلاش تحریریه روزنامه شهروند است که در قالب ویژهنامه «صد چهره سده» منتشر و نوروز 1400 خورشیدی روی پیشخوان کیوسکهای مطبوعاتی قرار گرفت. ویژهنامهای که معرفی 100 چهره موثر یکصد سال اخیر تاریخ ایران زمین را که لزوما نه همهشان محبوب بودند و نه قهرمان- اما مهم و تأثیرگذار- در دستور کار خود قرار داده است. در تهیه این ویژهنامه وجه «شهرت» و شناختهشدگی بهعنوان یکی از معیارهای انتخاب «چهره»ها مورد توجه قرار داشت و با توجه به محدودیتی که عدد «100» برایمان رقم زد، بسیار محتمل است که چهره یا چهرههایی از قلم افتاده باشند. البته دلیل این «نبود»، قطعا اهمال و نسیان گردآورندگان ویژهنامه نیست چه آنکه 100 نفر حاضر از میان صدها چهره گلچین و سعی شده است حتیالمقدور موثرترینها در هر حوزه از قلم نیفتند. به تناوب، مطالب ویژهنامه «صد چهره سده» در سایت شهروندآنلاین قابل مشاهده و همزمان در اینستاگرام و توییتر شهروندآنلاین نیز مطالب صوتی و تصویری جذاب و مرتبط با «چهره» موردنظر منتشر خواهد شد.
[علاقهمندانی که مایل به تهیه نسخه چاپی ویژهنامه «صد چهره سده» هستند میتوانند با ارسال عدد یک به شماره 5000262662 از شرایط خرید پستی آن مطلع شوند]