جلال ملکی سخنگوی آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران
فرارسیدن هفتم مهر ماه، روز ملی ایمنی و آتشنشانی بهانهای است که چند کلام درباره این شغل مهم و حیاتی قلم بزنیم. حرفهای که باوجود تمام خطرات و آسیبها، بسیار مظلوم و مهجور باقی مانده است. شغل پرمخاطرهای که تاکنون دهها نفر را درعملیاتهای مختلف از ما گرفته یا با آسیبهای بدنی شدید مواجه کرده است.
آتشنشانی شغل نیست، هنر است با چاشنی رشادت و ایثار. عشق است، عشق به ایثارگری و از خودگذشتگی و آتشنشانان هنرمندانی هستند عاشق. کدام َابرمرد را میشناسید که شعلههای خشمگین آتش، با دیدن جلال و جبروتش سر تعظیم فرود آورد؟ آتشنشانان، به محلهایی وارد میشوند که همه از آن گریزانند. آنان کسانی هستند که برای کمک به دیگران خود را به ورطه خطر انداخته و در کنار فرد حادثهدیده قرار میگیرند و فقط آنها قادر به این از خودگذشتگی هستند. در نتیجه با تمام وجود، خطر را لمس میکنند. خطر ماندن زیر آوار، خطر سوختن درآتش، سقوط از ارتفاع، گازگرفتگی درچاه، انفجار در صحنه تصادف و… نهایت آرزوی آتشنشانان این است که عملیاتهای خود را با موفقیت به اتمام برسانند. بدترین لحظه برای آتشنشانان زمانی است که آنان نتوانند در محل حادثه به فرد گرفتار شده کمک کنند. زمانی که یکی از شهروندان، جان خود را در حادثهای از دست میدهد، آتشنشانان نیز غمگین و ملول میشوند. آنان هیچ چیز این دنیا را با دعای پدری یا با اشک شوق مادری که فرزندش را از دل حادثه خارج کرده و به آغوشش بازگرداندهاند معاوضه نمیکنند. به راستی چه کسی و با کدامین اجر و مزد دنیوی میتواند زحمات آتشنشانان را جبران کند؟
چه بسیار کسانی که به واسطه شغل خود جان افراد را نجات میدهند، اما هیچکدام برای این کار جان خود را به خطر نمیاندازند ولی آتشنشانان برای نجات دیگران، جان خود را نیز به خطر میاندازند و این همان عشق و هنر ارزشمندی است که هرکسی قادر به انجام آن نیست. برای آتشنشان بودن، باید عاشق بود. تا عاشق نباشی ممکن نیست بتوانی آتشنشان شوی. آتشنشانان، شیفته خدمت به همنوعان هستند. برای آنان موقعیت اجتماعی، میزان تحصیلات، رنگ پوست، لهجه و گویش، دین و مذهب، ملیت و قومیت افراد گرفتار شده در حادثه مهم نیست و تنها به وظیفه ذاتی خود که همانا کمک کردن است میاندیشند. آتشنشانان حتی برای نجات حیوانات گرفتار شده نیز تلاش میکنند. آنان نیز مانند سایر اقشار جامعه دارای همسر و فرزند و خانواده هستند اما بر حسب وظیفه و وجدان کاری، با به صدا درآمدن زنگ حادثه همه چیز را فراموش کرده و فقط به عملیات و نجات افراد فکر میکنند.
آتشنشانان درس عشق و ایثار را در مکتب مولای خود حضرت اباعبدالله الحسین(ع) فراگرفتهاند. رشادتهای آتشنشانان در سراسر کشور یادآور از خودگذشتگیهای دلاور مردانی است که در طول هشتسال دفاع مقدس از جان شیرین خود گذشتند. سازمانهای آتشنشانی از معدود سازمانهایی هستند که هنوز هم باب شهادت در آنها باز است و جهاد ادامه دارد. هر از گاهی در گوشهای از کشور، خبر شهادت یا مصدومیت شدید یکی از آتشنشان به گوش میرسد. خبری که ظاهراً تا به این لحظه آن گونه که باید، به گوش بعضی از مسئولان نرسیده است.
در تمام کشورها، آتشنشانان از جایگاه اجتماعی بسیار بالایی برخوردار هستند و این ناشی از درک زحمات و تلاشهای آنان است. این حرفه در همه جای دنیا بهعنوان یکی از سختترین و پرمخاطرهترین مشاغل به حساب میآید و در بسیاری از کشورها آتشنشانان از مزایای مشاغل سخت بهره مندند. در ایران نیز آتشنشانی جزو مشاغل سخت هست اما در تهران و بسیاری از شهرها در روند عملیاتی شدن با مشکلاتی مواجه است و متاسفانه با وجود اینکه آتشنشانان جزء بهترین و کارآمدترین نیروها هستند از این امتیازات بهطور کامل برخوردار نیستند. هنوز هم آتشنشانان مانند سایر کارمندان باید 30سال کار کنند تا بازنشسته شوند. درحالیکه این شغل نیازمند نیروی بدنی بالا و جوانی است و منطقی این است که در این شغل افراد زودتر بازنشسته شده و جوانان چابک و تازه نفس به خدمت گرفته شوند.
مشاغل سخت، مشاغلی هستند که در آن یک یا چند عامل که محیط کار را از حالت طبیعی و استاندارد خارج میکند وجود داشته باشد. عواملی مثل: فعالیت به صورت شیفتی و شبانه، کار سنگین عملیاتی، کار در ارتفاع یا در زیر زمین، کار در محیطهای نمناک و مرطوب و کم نور، محیطهای سربسته پرحرارت و دودآلود، احتمال حوادثی مثل برق گرفتگی، انفجار و برخورد اجسام سنگین، استرس ناشی از رانندگی و ترافیک، اثرات نامطلوب ناشی از دود و گازهای سمی در محل عملیات، عوارض ناشی از ترشح هورمونهای دفاعی و آمادگی بدن در برابر حوادث، اثرات تماس یا جذب مواد شیمیایی از طریق پوست، احتمال وقوع صدمات فیزیکی و…
با کمی دقت متوجه میشویم آتشنشانی جزء معدود مشاغلی است که در هر عملیات نهتنها یک مورد، بلکه مجموعهای از این عوامل را یکجا و با هم دارد. ضمن اینکه موارد دیگری نیز هست که در این تعریف گنجانده نشده است. عواملی که بر روح و روان هر انسانی تأثیر منفی میگذارد مثل تأثیر مخرب دیدن صحنههای دلخراش، کار در محل حوادث که افراد مالباخته و عزیز از دست داده دایم درحال شیون و زاری هستند، استرس شدید حاصل از زنگ ایستگاه، بلندگو و چراغ گردان که به تأیید بسیاری از روانشناسان، تأثیر نامطلوب زیادی بر روح و جسم آتشنشانان میگذارد. به جرات میتوان گفت در سازمانهای آتشنشانی کمتر کسی را میتوان یافت که دچار آسیبدیدگی نشده باشد، حال آسیبهای جسمی یا روحی. و چه بسا دردها و آلام ناشی از بعضی از این آسیبها تا سالها پس از دوران بازنشستگی نیز همراه آتشنشانان خواهد بود. آمارها نشان میدهد که آتشنشانان پس از بازنشستگی، عمر کوتاهتری به نسبت سایر مشاغل دارند و این ناشی از سالها کار کردن در این شرایط سخت است. البته در تهران، برای مشاغل سخت آتشنشانان اقدامات خوبی صورت گرفته و شهرداری و کمیته ایمنی شورای شهر تهران نیز گامهای بسیار مثبتی در این خصوص برداشتهاند اما درنهایت نیاز به تأیید توسط مدیران محترم دولتی است که آتشنشانان بتوانند از مزایای آن استفاده کنند.
نبود یک تشکل یکپارچه کشوری برای آتشنشانان، یکی دیگر از کاستیهاست. تمام سازمانهای امدادی کشور، یکپارچه و سراسری هستند اما سازمانهای آتشنشانی در هر شهر فقط مختص به همان شهر بوده و ارتباط رسمی با سایر شهرها ندارند. درحالیکه یکپارچه شدن سازمانهای آتشنشانی در سطح کشور فواید زیادی دارد. با این کار بسیاری از برنامههای آتشنشانی در سراسر کشور مانند مسائل آموزشی و پیشگیری یکی شده و میتوان آیین نامه ملی و یکسانی را تنظیم کرد و در تمام کشور به اجرا گذاشت. انتقال تجربیات و دانش از شهرهای بزرگتر به شهرهای کوچکتر از محاسن دیگر این کار است. همچنین با این کار تهیه و تقسیم تجهیزات آتشنشانی بین شهرها منظمتر خواهد شد. ضمن اینکه این کار باعث میشود که سازمانهای آتشنشانی از تجهیزات و خودروهای خریداری شده سایر آتشنشانیها آگاهی به دست آورده و حتی با تولیدکنندگانی که در داخل کشور در زمینه تولید انواع البسه و تجهیزات آتشنشانی فعال هستند نیز آشنا شوند.
بازهم خاطرنشان میشوم، آتشنشانی شغل بسیار محترم و مقدسی است و آتشنشانان کشور جان خود را که گرانبهاترین دارایی هرکسی است، برای تأمین ایمنی هموطنان در کف اخلاص گذاشته و آماده جانفشانی و خدمترسانی هستند و این خدمت را مدال افتخار خود میدانند.
در پایان ضمن تشکر از شهردار محترم تهران که در سالهای اخیر، برای ارتقای سازمان آتشنشانی پایتخت و بهویژه در به روزرسانی تجهیزات و خودروها و دانش تخصصی این حرفه و همچنین بهبود اوضاع معیشتی آتشنشانان از هیچ کوششی دریغ نکردند، اعلام میکنم که آتشنشانان یکبار دیگر با تمام هموطنان گرامی تجدید بیعت کرده و برای نجات حادثهدیدگان از تمام توان خود بهره خواهند برد و تنها خواسته ما از همشهریان این است که ضمن نهادینه کردن فرهنگ ایمنی در زندگی و رعایت این اصول، ما را از دعای خیر خود بیبهره نگذارند که تنها بضاعت، سرمایه و دل خوشی ما آتشنشانان همین است.
دلاوران آتش نشان، خداقوت…