بابابزرگ 220 سرپناه ساخت
گفتوگوی «شهروند» با خیر و داوطلبی که بیش از 30 سال است گره از کار خانوادههای نیازمند باز میکند
همه چیز از سالهای نوجوانی «محمود فاتح» در روستایی در لنگرود شروع شد؛ وقتی برای برداشت آب از تنها چاه روستا، نیاز به موتور برق داشتند و محمود فاتح، با دیگر اهالی روستا همراه شد تا با پولی که ذرهذره جمع شده بود، موتور برق بخرند. بعد از آن هم اگر در روستا کاری روی زمین میماند، به کمک تعدادی از دوستانش به رتق و فتق آن میپرداختند. فاتح، حالا در 67 سالگی میگوید: «از همان روزها، طعم کارهای عامالمنفعه را میچشیدم و حسی غیر قابل وصف از آن دریافت میکردم. طولی نکشید که در روستای کوچک ما، هرکسی کاری اگر داشت به من میسپرد و من هر طور شده برای برطرف کردن آن مسأله تلاش میکردم.» فاتح حالا بیش از 30 سال است که به خانواده داوطلبان هلالاحمر پیوسته و از نیازهایی که توسط این جمعیت در مناطق محروم شناسایی میشود، برای جهت دادن به کمکهای داوطلبانهاش استفاده میکند.
مرضیه موسوی- شهروند آنلاین؛ محرومیتهایی را که در روستا به چشم میدید هنوز در خاطر دارد؛ خانههایی با سقفهای نایلونی، نبود سرویسهای بهداشتی در خانهها و خانوادههایی که لنگ نان شبشان بودند و هیچ پولی برای درمان بیماریهای فرزندان خود نداشتند. همه این فعالیتها محمود فاتح را بیش از 30 سال پیش به سمتوسوی همکاری با هلالاحمر کشاند.
او میگوید: «یکی از آشنایان من که در هلالاحمر مشغول به کار بود، جمعیت را به من معرفی کرد و خیلی زود همکاری من به عنوان داوطلب با هلالاحمر آغاز شد.»
زلزله رودبار و منجیل، یکی از اولین همکاریهای جدی او با هلالاحمر بود که کمکهای نقدی و کالاهای موردنیاز را جمعآوری میکرد و به دست زلزلهزدگان میرساند: «زمانی که در رودبار زلزله آمد، من نیسان داشتم. کمکها را جمعآوری میکردیم و خودمان برای توزیع به رودبار میبردیم. این حادثه یکی از اولین حوادث بزرگی بود که من در آن از نزدیک زحمات امدادگران را میدیدم. بعد از آن هم در حوادثی که در هر گوشهای از کشور رخ میداد، با اعلام نیاز از طرف هلالاحمر کمکهای خیریه را به آنجا میرساندیم.»
خانواده همراه
ساخت خانه برای افراد نیازمند، تنها یکی از بیشمار اقداماتی است که تا به حال در کارنامه خود به ثبت رسانده.
فاتح میگوید: «اولین خانه را با مشارکت بنیاد مسکن، برای 5 خانواده نیازمند ساختیم. آن زمان مجبور شدم برای اینکه بتوانم در ساخت خانه مشارکت کنم، موسسهای به ثبت برسانم، اما همین کار، شروع مجموعهای از اقدامات دیگر در روستاهای محروم گیلان بود و منجر به ساخت بیش از 220 مسکن در این استان شد. بسیاری از موارد، خانوادههایی را میدیدیم که خانهای به معنای واقعی برای خود نداشتند. سرپناهی با وسایل اولیه برای خود درست کرده بودند تا از باد و باران در امان باشند. همچنین برای خانوادههای زیادی، سرویس بهداشتی، حمام و … ساختیم.»
مردم استان را مهمترین همراهان خودش مینامد و از همکاری فرزندان و همچنین همسرش برای مشارکت در کار خیر میگوید: «اگر حمایت خانواده نباشد، کار برای هر خیری دشوار میشود. وقت و بیوقت صدای زنگ خانه به صدا در میآید. خیلیها سراغمان را از جاهای دیگر گرفتهاند و میآیند تا برای حل مشکلشان، راهحلی پیدا کنند.»
کوچکترین فرزند خانوادهاش است اما همه قوموخویش، او را به نام «بابابزرگ» میشناسند؛ مردی که در خانهاش به روی همه باز است و سایه حمایتهایش روی سر اطرافیان.
دیگر نمیتوانیم بیتفاوت باشیم
پایگاه امدادی لنگرود با مشارکت محمود فاتح ساخته شده تا هم امدادگران جایی برای گذراندن شیفتهای خود داشته باشند و هم مسافران و مردمی که از آن محدوده گذر میکنند از حضور این امدادگران، احساس امنیت کنند. او میگوید: «پایگاه امدادی در مناطق محروم، هم برای مسافران و هم برای مردم محلی، نعمت بزرگی است. برای همین وقتی پیشنهاد کمک به ساخت پایگاه به من شد، آن را قبول کردم.»
خانوادههای زندانیان استان گیلان و بهخصوص لنگرود او را به خوبی میشناسند که به هر بهانهای، برای آنها مواد غذایی و بستههای حمایتی میفرستد و میانجیگریاش برای آزاد کردن بیش از 20 زندانی، امید را در دل آنها زنده میکند.
فاتح میگوید: «در جلساتی که با مسئولان قضایی لنگرود برگزار میشود، به سراغ پروندههایی میرویم که افراد به دلیل بدهی، یا اتفاقات غیرعمد به زندان افتادهاند. اغلب خانوادههای این زندانیان سرپرستی ندارند و کسی نیست که هزینههای زندگی را برای آنها تامین کند. ما علاوه بر کمک به خانوادهها، به سراغ حل کردن مشکلات زندانیان هم میرویم و با گرفتن رضایت، پرداخت بدهی و دیه و … آنها را به خانوادههایشان برمیگردانیم.»
همین شب عید بود که یکی از زندانیان لنگرود را که 12 سال از حبسش باقی مانده بود به خانه برگرداند: «زن و بچه این مرد در جایی زندگی میکردند که قبلا محل نگهداری از دام بود. به اولیهترین امکانات و کمکها نیاز داشتند و اگر مرد به خانه بازنمیگشت، معلوم نبود که چه بلایی سر خانوادهاش میآمد. گلریزانها معمولا با حضور پرشمار افراد برگزار میشود. مردم از اینکه بخشی از زنجیره کار خیر باشند، استقبال میکنند و هر کسی در حد توان خود کمک میکند.»
اولین رقمی که در گلریزان روی دایره گذاشته میشود معمولا کمکی است که از طرف خود محمود فاتح شده تا دیگران هم به کمک کردن تشویق شوند: «بسیاری از افراد همین که اولین کمک را تجربه کنند، ناخودآگاه وارد این عرصه میشوند و دیگر نمیتوانند نسبت به اطراف خود بیتفاوت باشند.»
دختری که تلویزیون نداشت
بهترین خاطراتش از فعالیتهای داوطلبانه و عامالمنفعه، لحظاتی است که نتیجه زحمات خود و دیگر خیران را به چشم دیده و لبخند خوشحالی را روی لبهای مردم نشانده است.
او میگوید: «یکی از خانههایی که ساخته بودیم، برای خانمی بود که با تنها فرزندش زندگی میکرد. آنها با پدر شوهر آن زن زندگی میکردند. بچه در خانه پدربزرگش حتی اجازه نداشت که تلویزیون نگاه کند. وقتی خانه را ساختیم و با وسایل اولیه زندگی به آن مادر و دختر تحویل دادیم، برق خوشحالی در چشمان این کودک میدرخشید. از سروکول مادرش بالا میرفت و از خوشحالی جیغ میکشید. بهخصوص وقتی تلویزیون جدید را در خانه دید و فهمید که این تلویزیون برای آنهاست.»
کرونا، سیل و هر حادثه دیگری که مردم گیلان را درگیر خود کرده باشد، مثل دعوتنامهای است که فاتح را به سوی کمک به مردم میکشاند. از تهیه کپسولهای اکسیژن در اوج کرونا گرفته تا تهیه ماسک و لباس مخصوص کادر درمان، تهیه بستههای بهداشتی و توزیع آنها در بین خانوادههای نیازمند.
یکی از شیرینترین خاطراتش از همراهی با هلالاحمر، مشارکت در طرحهای کاروان سلامت در مناطق روستایی است.
او میگوید: «روستاهای محروم در استان گیلان کم نیستند. مردم در برخی از این روستاها هیچ راهی برای تامین معاش ندارند و بهشدت نیازمند کمک هستند. محرومیت و فقر در این روستاها سالیان زیادی است که ادامه و مشکلات اجتماعی زیادی به همراه دارد. وقتی کاروانهای سلامت و تیمهای پزشکی به این روستاها میروند، کمکهای دیگری هم با آنها به روستاها میرسد. مشکلات ریشهای خانوادهها مثل نیاز به درمان و … شناسایی و قدم بزرگی برای بهبود شرایط خانوادهها برداشته میشود. برای همین است که کاروانهای سلامت برای ما خیران، اهمیت دارند و تداومشان در هر شهرستانی ضروری است.»
// انتهای پیام
بزرگترین آرزویم داوطلب ماندن است