سیدحسن مدرس؛ شیر پیر در خانه ملت
پرسه در خانه موزه مدرس، به مناسبت سالروز شهادت مشهورترین نماینده مجلس ملی ایران
آیتالله مدرس حقوق دو سال خود در مجلس شورای ملی را جمع کرد تا توانست خانهای در گذر میرزامحمود بخرد؛ محله نزدیک به مجلس شورای ملی که مدرس از سال ۱۲۸۹ خورشیدی بهعنوان مجتهد طراز اول در آن مشغول به کار شد. خانه، هم محل سکونت و آرامش آیتالله بود و هم جایی برای ملاقاتهای مهم و نشست و برخاستهای آیتالله مدرس با سیاسیون و طلاب و شاگردانش. پیشنویس بندهایی از قانون اساسی زیر سقف همین خانه به همراه دیگر چهرههای سیاسی دوران نوشته شد. معماری این خانه سنتی با اندرونی و بیرونی، حیاطهای مجزا و تالار اصلی درست همان چیزی بود که یک فعال سیاسی در آن روزگار نیاز داشت. آیتالله مدرس سالهای ابتدایی قرن ۱۴ خورشیدی را در این خانه سپری کرد. آیتالله مدرس، از مبارزان دوره مشروطه بود که سالگرد شهادتش در دهم آذرماه در تقویم رسمی کشور به نام روز مجلس نامگذاری شده است.
زادروز:
1249 خورشیدی، قریه سرابه کچو، اردستان (اصفهان)
وفات:
10 آذر 1316 خورشیدی، کاشمر
علت انتخاب:
مشهورترین نماینده مجلس ملی ایران
کلام ماندگار:
خداوند دو چیز را به من نداد، یکی ترس و دیگری طمع. هرکس با مصالح ملی و امور مذهبی همراه باشد، من هم با او همراهم.
در قول دیگران:
مدرس خصوصیت عمدهاش این بود که هیچ عامل ارعاب و تهدید و تطمیع و فریبگری در او اثر نمیکرد. همان وقتی که علیالظاهر فضا را بر ضد او آنچنان متشنج کرده بودند که علیهاش شعار میدادند، او ایستاد و حرف خودش را زد. (مقام معظم رهبری)
دیوارهای آجری نونوار خبر از مرمت و بازسازی خانه آیتالله مدرس در سالهای اخیر میدهند؛ خانهای در حوالی چهارراه سرچشمه و گذر میرزامحمود وزیر. عمارتی که این روزها بهعنوان «خانه موزه شهید مدرس» میشناسیم روزگاری متعلق به وزیرمختار فرانسه در تهران بود و وسعتی بزرگتر از ملک امروزی داشت. آیتالله مدرس در دهههای پایانی عمرش و زمانی که نماینده مجلس شورای ملی شد، این خانه را خرید تا به بهارستان نزدیک باشد. سال ۱۲۴۹ در اصفهان به دنیا آمد و تحصیلات حوزه را تا درجه اجتهاد ادامه داد.
شاگرد آخوند خراسانی در مجلس
آخوند خراسانی، از استادان او بود که سیدحسن مدرس را بهعنوان مجتهد طراز اول به مجلس شورای ملی معرفی کرد. دور دوم مجلس شورای ملی بود و وظیفهاش نظارت بر قوانین و مصوبات مجلس که با شرعیات و قوانین اسلام منافاتی نداشته باشد. از دور سوم تا پنجم مجلس شورای ملی، آیتالله مدرس بهعنوان نماینده مردم تهران در مجلس حضور داشت. البته حضور او در تهران در این سالها مداوم و مستمر نبود و سالهایی هم بود که این روحانی اهل سیاست، دور از خانه و در شهرهای دیگر روزگار میگذراند.
چندسالی است که خانه آیتالله مدرس در تهران بازسازی و به موزه تبدیل شده است. این روزها اگر به این خانه که در امینحضور و کوچه شهید جاویدی جا خوش کرده سری بزنید، با خانهای الهامگرفته از معماری قاجاری روبهرو میشوید. خانهای که با آجرچینی و قطاربندی تزیین شده. خانه مدرس و خانه نصیرالملک تنها خانههای باقیمانده از دوره قاجار در بنبستی است که امروزه به نام بنبست مدرس در گذر میرزامحمود وزیر یا همان شهید جاویدی امروز به چشم میخورد. این خانه که درست در میانه کوچه قرار دارد، با دیوارهای آجرچینیشدهاش به خوبی قابل تشخیص است. در دو لنگه چوبی و کلونهای نصبشده روی آن هم نشانه دیگری برای تشخیص این خانه قاجاری است.
خانه مثل اغلب خانههای قاجاری پایینتر از سطح کوچه قرار دارد و دلیلش هدایت آب به سمت آبانبار است. البته تغییر فضای شهری در دهههای گذشته و آسفالت روی آسفالت کشیدنهای گاه و بیگاه هم به اختلاف ارتفاع کوچه و خانه دامن زده است. ورود به خانه مدرس در یکی از شلوغترین محلههای تهران، مثل ورود به سرزمین دیگری است که تنها یک در با هیاهوی بیرون فاصله دارد. وارد حیاط که میشوید، همهمه بازار قطع میشود و جایش را به سکوت و آرامش میدهد. اگر کلاس و برنامه و دورهمی خاصی در میان نباشد، صدای پای دیگر بازدیدکنندگان این خانه تنها صدایی خواهد بود که در حیاط و سالنها میپیچد.
صرف شربت در جوار مدرس، بهار و فروغی
حوضخانه روزگاری محل اقامت تابستانه اهل خانه بود و نبودِ کولر و پنکه و وسایل خنککننده را با جریان باد خنک جبران میکرد. امروز در همین حوضخانه، شربتخانهای سنتی دایر شده و فرصتی برای نفس تازهکردن در دل یکی از قدیمیترین محلههای تهران فراهم میکند. گلدانهای شمعدانی به حیاط تازگی بخشیده. حیاطی که روزگاری محل برو و بیای مدرس و چهرههای سیاسی و بهخصوص نمایندگان مجلس شورای ملی بود، این روزها محلی برای دورهمیهای فرهنگی و برگزاری همایشهایی با موضوع تاریخ و سیاست و ادبیات و… است. مجسمه و سردیسی از مدرس در تالار اصلی خانه ایستاده و فرش قدیمی خانه مدرس به همراه عکسهای تاریخی در این تالار خودنمایی میکنند.
بریدههایی از روزنامههای قدیمی دوره مشروطه که اخبار مشروطه و مجلس شورای ملی در آن درج شده، روی دیوار به چشم میخورد. با تصاویر تاریخیای از نامهنگاریها و مدارک تاریخی دیگر. در اتاقهای جنوبی خانه مدرس، مجسمهای از او و فروغی و بهار به چشم میخورد که در حال بحث و صحبت هستند؛ درست مثل سالهای پایانی قرن 13 و سالهای آغازین قرن 14 و جمعهایی که برای تنظیم و تدوین قانون اساسی تشکیل میشد. قوانینی که هنوز هم اساس قانون رسمی کشور را میسازند و گرچه دههها از آن گذشته، تغییر آن چندان ساده به نظر نمیرسد. عکسهایی از مدرس در دوران نمایندگی مجلس هم در این اتاقها به چشم میخورد.
خانه مدرس، مثال بارز از معماری دوران قاجار
ظاهرا در بازسازی خانه موزه مدرس تغییراتی هم در ظاهر خانه ایجاد شده، اما در کل این خانه نمونهای کامل از یک خانه دوره قاجار است که در آن به مسأله مهم حفظ حریم شخصی اهل خانه توجه زیادی شده. وجود سه حیاط که در عین متصلبودن به یکدیگر، فضایی کاملا مستقل دارند، یکی از نمونههای این ادعاست. خانه دو در ورودی به کوچه دارد که رفتوآمد همزمان از دو حیاط به آن را میسر میکند.
معماریای که گرچه در ظاهر مورد پسند خانوادههای ایرانی در دوره قاجار به نظر میرسید اما عملا زنها را از عرصهای غیر از خانه و خانهداری دور میکرد و به اندرونی میفرستاد. این خانه بعد از تبعید مدرس به خواف در دهه آخر عمرش، بدون سکنه باقی مانده بود و در سال 82 به ثبت ملی رسید. گفته میشود آنچه امروز از خانه مدرس در عودلاجان باقی مانده، بخش مرکزی خانه اصلی بوده و دو بخش شرقی و غربی عمارت در سالیان گذشته از ساختمان اصلی جدا و نوسازی شده است، بهطوری که امروز اثری از خانه قدیمی در این دو بخش باقی نمانده است.
بازگشت مدرس به ایران و لغو قرارداد 1919
دور سوم مجلس شورای ملی به دلیل شروع جنگ جهانی بیش از یکسال دوام نیاورد. این تعطیلی مجلس، مدرس را دوسال از تهران دور کرد و او راهی قم، اصفهان، کرمانشاه، عراق، ترکیه و سوریه شد. به ایران که برگشت، با پایان جنگ جهانی، قرارداد ۱۹۱۹ بین انگلستان و ایران بسته میشد؛ قراردادی که با قانون اساسی مغایرت داشت و ایران را از نظر سیاسی و نظامی به انگلستان وابسته میکرد. سیدحسن مدرس یکی از مخالفان سرسخت این قرارداد بود. تلاشهای مدرس در کنار افرادی مثل مشیرالدوله پیرنیا، مستوفی الممالک، عبدالله مستوفی، محمدعلی فروغی و دیگر سیاسیون باعث لغو این قرارداد شد. آیتالله مدرس در دوران کابینه سیدضیاءالدین طباطبایی به دلیل مخالفت سرسختانه با رضاشاه و کابینه سیدضیاء دستگیر شد. دور چهارم مجلس شورای ملی مدرس که از زندان قزوین آزاد شده بود، دوباره بهعنوان نماینده مردم تهران به مجلس شورای ملی رفت.
صلابت در مجلس و جدی گرفتن موکلان
آیتالله مدرس خود را نماینده و وکیل عامه مردم میدانست و با آنها از سیاست و آنچه در مجلس میگذشت، صحبت میکرد. همسایههای او یا مردمی که در کوچه و بازار با او روبهرو میشدند، اغلب از تازهترین اخبار مجلس باخبر میشدند و با او درباره آنچه در دنیای سیاست اتفاق میافتاد، حرف میزدند. در کتاب «مرد روزگاران» که برگرفته از روایتهای شخصی آیتالله است، نوشته شده: یک روز از جلسه مجلس شورای ملی به خانه برمیگشت که در راه سری هم به مغازه «مشهدی عبدالکریم» بقال زد تا ماست بخرد. بعد از سلام و احوالپرسی، در همان اثنا که مشهدی عبدالکریم مشغول وزنکردن ماست بود، آیتالله مدرس شروع به تعریف جریانات آن روز در مجلس کرد و گفت: «امروز چنان با اولتیماتوم روسیه مخالفت کردم که هیچکدام از نمایندهها جرأت ردکردن استدلالهایم را پیدا نکردند.» یکی از اطرافیان آیتالله که همراه او در مغازه بود، گفت: «آقا! اینکه درست نیست که شما موضوعات مهم سیاسی مملکت را برای امثال مشهدی عبدالکریم بقال بگویید.» آیتالله گفت: «اینها موکلان من هستند و باید بدانند من در مجلس چه میکنم.»
محل کار، منبر، و مکان زندگی مدرس
اتاقهای خانه مدرس در محله سرچشمه محل ملاقات او با چهرههای سیاسی و مذهبی سرشناس زمانه خود بود. ساعتها در تالار اصلی به همراه مشیرالدوله و فروغی و بهار و افراد دیگر به بحث درباره قانون اساسی کشور میپرداختند و پیشنویسهای بسیاری از قوانین در چهاردیواری همین خانه نوشته شده است. خانهای که امروز تنها بخش مرکزی آن باقی مانده است و سه حیاط مجزا دارد. حیاط جنوبی که حوض و ایوان و تالار اصلی آن، شکل کوچکشدهای از معماری اصلی خانه را نشان میدهد و روزهای تابستان محل کلاسهای درس و دیدارهای آیتالله مدرس بود. تالار اصلی که بزرگترین تالار خانه است و منبر آیتالله مدرس امروزه در گوشهای از آن به نمایش گذاشته شده. این تالار با دری مجزا به حیاط غربی خانه و مطبخ راه دارد و رفتوآمد زنان به دیگر تالارها و اتاقهای خانه را راحتتر میکرد تا بدون اینکه دیده شوند، بتوانند راحت در اندرونی تردد کنند. زنان در این خانه میتوانستند مثل هر خانه قاجاری دیگری بدون اینکه هیچ توجهی به خود جلب کنند، رفتوآمد کنند و به کارهای خانه برسند.
ترور و انزوا نتیجه مخالفت جدی با رضاشاه
مدرس در طول حیات خود ۳بار مورد سوءقصد قرار گرفت. سومین تلاش برای ترور او از طرف پهلوی اول بود و درست وقتی او از خانه خود در گذرمیرزامحمود راهی مسجد سپهسالار میشد، مورد هدف گلوله قرار گرفت. مدرس خود را میان قبا پنهان کرد و دستها را بالا برد و روی زانوهایش خم شد. برای همین گلوله به جای اینکه سینه او را بشکافد، به بازوهایش اصابت کرد. مردم بعد از این واقعه بلافاصله او را به بیمارستان رساندند و به این ترتیب نماینده شجاع مردم تهران از سرنوشت شومی که سردار سپه برای او در نظر گرفته بود جان سالم به در برد. نام آیتالله مدرس در صدر مخالفان رضاشاه به چشم میخورد. در دوره قدرتگرفتن رضاشاه گرچه مدرس بهعنوان نماینده در دور چهارم مجلس شورای ملی حضور داشت؛ اما فشارهای حکومت او را منزویتر کرده بود. آن روزها بیشتر در خانه به برگزاری کلاسهای درس، مطالعه و دیدار با رجال و طلاب و روحانیون مشغول بود. قانون مدنی کشور و همچنین قانون عدلیه نتیجه همین جلسات و نشستهایی بود که آیتالله مدرس در خانه خود برگزار میکرد. اما این عزلتگزینی هم باعث نشد عمال حکومت نگران زبان تندوتیز این روحانی مردمی نباشند و البته که در نخستین فرصت مناسب او را از سر خود باز کردند.
تشکیل دولت در سایه و مبارزه با اشغالگران
حضور مدرس در مجلس شورای ملی در دوره قاجار و پهلوی اتفاق افتاد. نطقهای تند مدرس در دوره قاجار در مجلس، در برهههای حساسی از بلواهای داخلی کاسته بود و مستشارانی که در پی منافع خود در ایران بودند را سر جای خود نشاند. یکی از آنها وقتی بود که روسها کمر به عزل وزیر خزانهداری بسته بودند و تا قزوین لشکرکشی کردند اما با نطق مدرس در مجلس، از ترس شورش مردم، عطای این تصمیم را به لقایش بخشیدند. مدرس یکی از افرادی بود که با شروع جنگ جهانی اول، کمیته دفاع ملی را در قم تشکیل داد. با وجود اعلام بیطرفی ایران در جنگ جهانی اول، نیروهای متفقین وارد خاک ایران شده بودند و کشور را به جنگی ناخواسته میکشاندند. مدرس و ۶ نفر از دیگر نمایندگان مجلس شورای ملی با تشکیل کمیته دفاع ملی، قصد داشتند دولتی در سایه تشکیل دهند و از تمامیت ایران در جنگ جهانی دفاع کنند. گرچه این کمیته با حمله قوای روس به قم، ناکام ماند و مدرس و چندنفر از نمایندهها به اصفهان و سپس به غرب کشور مهاجرت کردند و بعد از پایان جنگ جهانی به تهران برگشتند.
استیضاح سردارسپه توسط سیدحسن مدرس
قدرتگرفتن رضاخان و بعدها تشکیل حکومت پهلوی، دوران تازهای از مبارزات آیتالله مدرس را در زندگی او رقم زد. دخالتهای رضاخان در امور کشوری و لشکری آغاز مخالفتهای مدرس با او بود. رضاخان توانسته بود هواداران خود را وارد مجلس پنجم کند. تغییر ماهیت رژیم ایران به رژیم جمهوری طرحی بود که با تلاش رضاخان در دستور کار مجلس قرار گرفت. آیتالله مدرس درباره این موضوع نامههای زیادی به قم فرستاد و در نهایت رضاخان رئیسالوزرا مجبور به انصراف از این موضوع شد. اوج مخالفت مدرس با رضاخان در این دوره بود که او را به دلیل سوءسیاست داخلی و خارجی، قیام و اقدام ضدقانون و حکومت مشروطه و همچنین تحویلندادن اموال مقصران به دولت استیضاح کرد. اما این اقدام راه به جایی نبرد و رضاخان سردارسپه از مجلس رأی اعتماد گرفت. یکی دیگر از جلوههای مبارزه مدرس با رضاشاه، در مورد سربازی دوساله اجباری بود که رضاشاه لایحه آن را به مجلس داده بود و مدرس آن را به دلیل اینکه جوانان، تحت سلطه افراد غیرمذهبی قرار خواهند گرفت، مغایر با اصول بنیادی اسلام خواند و با آن مخالفت کرد.
تبعید مدرس به خواف و شهادت در کاشمر
دوسال بعد مدرس وقتی از خانه خود در گذرمیرزامحمود راهی مسجد سپه سالار بود، مورد سوءقصد قرار گرفت اما توانست جان سالم به در ببرد. سال ۱۳۰۷ بود که مدرس در همین خانه دستگیر و به خواف تبدیل شد. 10سال بعد از تبعید، آیتالله مدرس در تبعیدگاه کاشمر به شهادت رسید. فعالیتهای او در دوران مشروطه و مبارزات سیاسی او بهانهای بود برای نامگذاری روز شهادت او یعنی دهم آذر به نام روز مجلس. آیتالله مدرس تنها روحانیای است که به جز آیتالله خمینی(ره) تصویرش روی اسکناس ایران بعد از انقلاب نقش بسته. به خانه او در گذر میرزامحمود یا همان کوچه جاویدی امروز که سری بزنید، لوازم شخصی، عکسهای قدیمی و اسناد زیادی درباره زندگی این روحانی مبارز میبینید.
***
مطلبی که خواندید، شمهای از تلاش تحریریه روزنامه شهروند است که در قالب ویژهنامه «صد چهره سده» منتشر شد و نوروز 1400 خورشیدی روی پیشخوان کیوسکهای مطبوعاتی قرار گرفت. ویژهنامهای که معرفی 100 چهره موثر یکصد سال اخیر تاریخ ایران زمین را که لزوما نه همهشان محبوب بودند و نه قهرمان -اما مهم و تاثیرگذار- در دستور کار خود قرار داده است. در تهیه این ویژهنامه وجه «شهرت» و شناختهشدگی بهعنوان یکی از معیارهای انتخاب «چهره»ها مورد توجه قرار داشت و با توجه به محدودیتی که عدد «100» برایمان رقم زد، بسیار محتمل است که چهره یا چهرههایی از قلم افتاده باشند. البته دلیل این «نبود»، قطعا اهمال و نسیان گردآورندگان ویژهنامه نیست چه آنکه 100 نفر حاضر از میان صدها چهره گلچین و سعی شده است حتیالمقدور موثرترینها در هر حوزه از قلم نیفتند. به تناوب، مطالب ویژهنامه «صد چهره سده» در سایت «شهروندآنلاین» قابل مشاهده و همزمان در اینستاگرام و توییتر «شهروندآنلاین» نیز مطالب صوتی و تصویری جذاب و مرتبط با «چهره» موردنظر منتشر خواهد شد.
[علاقهمندانی که مایل به تهیه نسخه چاپی ویژهنامه «صد چهره سده» هستند میتوانند با ارسال عدد یک به شماره 5000262662 از شرایط خرید پستی آن مطلع شوند.]