تهران؛ شهر بدون گرسنه
کارتنخوابهای سابق در جمعیت «طلوع بینشانها» به دنبال اجرای طرحی متفاوت هستند
تهران، شهر بدون گرسنه، پروژهای که این روزها جمعیت طلوع بینشانها با هدف سیرکردن تمام نیازمندان بهغذا دنبال میکند البته با همکاری همه مردم. یک طرح داوطلبانه و مردمی که طی آن علاوه برجلوگیری از حیف و میل شدن غذاهای اضافی در مجالس، میهمانیها و حتی مراکز دولتی و دانشگاه ها و… گرسنههای شهر میتوانند یکدلسیر غذای باکیفیت و درجهیک میل کنند. از کودکان کار گرفته تا بیخانمانهایی که در گوشهوکنار تهران حتی سهمی در میان غذاهای نذری توزیعشده در شهر ندارند.
فاطمه عسگرینیا| طرح تهران، شهر بدون گرسنه گرچه ابتدا با جمعآوری غذاهای دستنخورده در شهر از سوی مجریان این طرح آغاز شد اما حالا در قالب اهداف و برنامههای بزرگتری دنبال میشود.
«بانک غذا» و «کودکان شهرم» از جمله این طرحهاست. با ایجاد بانک غذا هم اتفاقات خوبی در حال شکلگیری است و شهروندان میتوانند سهم بیشتری در سیرکردن گرسنههای شهر داشته باشند. چندوچون این ماجراهای دلچسب را در گپوگفتی صمیمی با حامد علیزاده، مجری این طرح در تهران تشریح کردیم.
بزرگراه شهید محلاتی، کوچه شهید صالحی، سرای مهر، ساختمانی که از در ورودی تا پشت بامش مهرومهربانی در جریان است. تمام درودیوار این ساختمان قدیمی پر از دستسازههای هنری مددجویان تحتپوشش سرای مهر است.
خانهای که خیلیها در آن با رهایی از آسیبهای اجتماعی، زندگی دوبارهای را تجربه میکنند. زنان آسیبدیده و معتادان بهبودیافتهای که حالا هرکدام گوشهای از کار را در این مجموعه گرفتهاند. دفتر کار بچههای پروژه شهر بدون گرسنه درست روی پشتبام ساختمان است.
جایی که به گفته حامد علیزاده جزءبهجزءاش را اعضا با عشقوعلاقه ساختهاند؛ از چایخانه آلاچیقی زیبایش گرفته تا رنگآمیزی شادوسرزنده درودیوارهای قدیمیوکهنهاش. حامد 31 ساله است. چهارسال پیش فعالیتهای داوطلبانهاش را با مربیگری تئاتر برای بچههای طلوع بینشانها آغاز کرد و خلاصه در این سرا ماندگار شد.
در طول این سالها مدرک کارشناسی مدیریتفرهنگیوهنری و کارشناسیارشد برنامهریزی فرهنگی او به خدمت طلوع بینشانها آمده تا برنامههای جشنودورهمیهای شاد این مجموعه با مدیریت او سروسامان بگیرد.
حامد حالا عاشق فعالیتهایش در سرای مهر و پروژه شهر بدون گرسنه است و معتقد است شهر بدون گرسنه نه یک آرزوی بزرگ است نه یک کار نشدنی: «شهر بیگرسنه ادعای بزرگی نیست، شدنی است. همه ما میتوانیم با همیاریوهمدلی با یکدیگر تهران را به شهر بدون گرسنه تبدیل کنیم.
تا آخر شبها دیگر هیچ انسانی برای پیداکردن غذا تا نیمه تن داخل سطلهای زباله نباشد، صحنه تلخی که غرور هر ایرانی را میشکند.»
کاری بزرگ با تیمی کوچک
کار سخت پروژه شهر بدون گرسنه تنها توسط 4-3 نفر اصلی دنبال میشود: «همه این بچهها روزی خودشان هم کارتنخواب و چشمبهراه رسیدن وعدهای غذای گرم در پاتوقها بودند.
بعد از ترک اعتیاد در سرای مهر به کار در همین مجموعه مشغول شدهاند از 9 صبح تا 4 بعدازظهر تلاش میکنند تا علاوه بر 350 نفری که در مراکز طلوع بینشانها در حال زندگی هستند به گرسنههای شهر هم غذا برسانند.»
دوستانی که حامد را در طرح شهر بدون گرسنه یاری میکنند مدتهاست به خانوادههایشان برگشتهاند. دیگر ردی از اعتیاد در وجودشان دیده نمیشود و برای کمک به همدردانشان با جانودل کار میکنند.
جلوگیری از اسراف ماهانه یکمیلیاردتومان مواد غذایی
در سایه فعالیتهای این گروه ماهانه از اسراف حدود یکمیلیاردتومان موادغذایی جلوگیری شده است.
این خبر خوبی است که حامد علیزاده میدهد و میگوید: «در طرح شهر بدون گرسنه، ما نسبت به جمعآوری غذاهای اضافی و دستنخورده از رستورانها، ادارات، میهمانیها و … اقدام میکنیم.
با اجرای این طرح و مشارکت رستورانهای بزرگ و صاحبنام تهران حتی از تولید زباله در شهر هم جلوگیری شده است. خوشحالی ما اینجاست که گرسنههای شهر با همت مردم پایتخت، بهترین غذا با بهترین کیفیت را میل میکنند.»
جهتدهی نذورات مردمی
اجرای طرح شهر بدون گرسنه حتی این امکان را فراهم کرد که نذورات مردمی هم جهت خوبی پیدا کند: «از مردم خواستیم هنگام پخت نذری بهجای توزیع در محله خودشان این نذری را به لوکیشنهایی که حتی در ماهمحرم هم رنگ غذا را نمیبینند، ببرند.
مثل پاتوقهای کارتنخوابی در آزادگان، دره فرحزاد و… یا نذورات خود را به شلترها (اقامتگاههای شبانه) واگذار کنند که هیچگاه هدف نذورات نبوده است. خوشبختانه مردمی که از این طرح مطلع شدند همکاری خوبی با ما کردند.»
طلوع بینشانها 14 سالی میشود که کار پختغذاوتوزیع آن در پاتوق معتادان بیخانمان را انجام میدهد.
به گفته حامد، کار پختوتوزیع غذا در پاتوقها ابتدا با پخت 200 پرس غذا شروع شد و الان به دوهزار پرس رسیده است: «در طرح پختوتوزیع غذا در پاتوقها که طلوع بینشانها از 14 سال پیش شروع کرد هدف، سیرکردن کسی با یک وعده غذای گرم نبود، هدف اصلی این طرح همدلیوهمراهی با انسانهایی بود که هیچکسی را نداشتند. ما ابتدا میخواستیم امیدوهمدلی را زنده کنیم.»
کرونا به گرسنههای شهر افزود
به گفته حامد، کرونا در این دوسال به تعداد گرسنههای شهر اضافه کرده است: «گرسنههای شهر ما فقط معتادان بیخانمان نیستند. ما در دوسال اخیر بهخاطر کرونا شاهد بیکاری جمعیت زیادی از مردم شهر بودیم. آدم بیکار وقتی درآمدی نداشته باشد گرسنه هم میماند گرسنههای باآبرویی که این روزها نیازمند شدید کمک همنوعانشان هستند.»
علیزاده در ادامه صحبتهایش میگوید کسب تجربههای تازه زمینهساز تولد طرحهای جدید در راستای پروژه شهر بدون گرسنه شد: «در طرح جمعآوری غذاهای دستنخورده بهخاطر کمبود امکاناتی مثل خودرو و مقرونبهصرفهنبودن طی مسیرهای طولانی برای دریافت غذاهای اضافی زیر 50 پرس نبود، بهخاطر همین تصمیم گرفتیم بانک غذا را تعریف کنیم.
با ایجاد بانک غذا، بستری فراهم شد تا مردم اقلام غذایی خشک را به هراندازهای که دوست دارند در اختیار ما قرار دهند و ما نسبت به پختغذا برای نیازمندان شهر اقدام کنیم. با این طرح در واقع سهم مشارکت مردم بیشتر شد.»
کودکان شهرم گرسنه نمانند
در کنار تمام این کارهای داوطلبانه و زیبایی که طلوع بینشانها در قالب پروژه تهران، شهر بیغذا دنبال میکند این گروه از بچههای کار هم غافل نشدهاند و پروژهای ویژه آنها تعریف کردهاند تحت عنوان کودکان شهرم: «در پروژه کودکان شهرم؛ ما بچههای کاروخیابان را تحتپوشش داریم.
تهران 8 هزار کودک کار دارد که فقط 1500 نفر از این بچهها را مردم شهر به چشم میبینند. باقی آنها در کارگاههای صابونسازی، تفکیکزباله و کارگاههای زیرزمینی مشغول کارند. 70 درصد این بچهها را بچههای مهاجر تشکیل میدهند و کار در بخش ضایعات، انتخاب اول آنهاست.
از 7 صبح تا 4 بعدازظهر و گاها دیده شده حتی تا 3 نیمهشب هم مشغول جمعکردن ضایعات هستند. این بچهها اغلب ساکن حاشیههای شهر تهرانند و بعد از یک روز کار سختوطاقتفرسا گرسنه سربهبالین میگذارند. ما سعی کردیم در پروژه کودکان شهرم هرهفته یک وعده غذای گرم موردعلاقه این بچهها را تهیه و در پاتوقهای آنها اعم از سرچهارراهها و … توزیع کنیم.»
علاوه بر بچههای کار در خیابان، طلوع بینشانها 100 کودک رهایافته از میان خانوادههای درگیر اعتیاد را هم پذیرش و نسبت به درمان آنها اقدام کرده است: «این بچهها بعد از ترکوبهبودی در سرای حافظ ما، مشغول کارند که در لیست توزیع غذای کودکان شهرم قرار دارند.»
حامد و دوستانش در طرح کودکان شهرم علاوه بر توزیع غذا بین بچههای کار، مشکلات آنها را هم شناسایی و در جهت رفع این مشکلات میکوشند: «متاسفانه برخلاف آنچه در صداوسیما از کودکان کار نشان داده میشود اغلب بچههایی که سرچهارراهها، داخل مترو یا کنار خیابان به دستفروشی مشغولند دارای خانواده و نیازمند کمک هستند.
بچههایی که بهسختی درس میخوانند و در تامین هزینههای زندگی ناتوانند و نیازمند کمک. ما در واقع بهبهانه توزیع غذا با این بچهها ارتباط میگیریم تا بتوانیم مشکلاتشان را حل کنیم.»
مردم یاریمان کنند
حامد از همه مردم شهر میخواهد مجریان پروژه تهران، شهر بیگرسنه، کودکان شهرم و بانک غذا را یاری کنند تا هیچکس دیگر شاهد گرسنهای نباشد که در سطلهای زباله دنبال غذا میگردند.
به گفته حامد در حالحاضر سالانه 35 میلیونتن موادغذایی دورریز در ایران داریم در حالی که اگر تنها یکدرصد از این رقم را بتوانیم ساماندهی کنیم گرسنگی در کشور بهصفر میرسد: «خیلی از باغداران ما فصل برداشت میوه نیاز به کارگر دستچین یا راننده برای حملونقل دارند اگر از همین نیروهای بهبودیافته و نیازمندان شناساییشده ما در طرح شهر بدون گرسنه برای کمک به باغبانان اعزام شوند و بهجای دستمزد، محصولات غذایی دریافت کنند هم از دورریز محصولات کشاورزی کاستهایم هم گرسنههای شهر را سیر کردهایم.
ما برای اینکه شهر بدون گرسنه داشته باشیم فقط نیازمند اطلاعرسانی و کمک هستیم.»