شهرام شهیدی
یک خبر خوش اقتصادی: با توجه به سیاستهای هوشمندانه مقامات، هر شهروند ایرانی که یک خانه 40متری در یکی از شهرهای بزرگ کشور داشته باشد یا یک خودروی خارجی، جزو طبقه میلیاردرها محسوب میشود. در واقع نتیجه عملکرد موفق مسئولان این است که در چندسال اخیر تعداد میلیاردرهای ایرانی رشد تصاعدی داشته، به نحوی که درست به همان میزانی که بر تعداد فقرا افزوده میشود، به تعداد میلیاردرهای وطنی نیز اضافه میشود.
بیانیه مختصر و مفید یک کارشناس خوشبین اقتصادی: دوستان به این حرفها توجه نکنند. اینها سیاهنمایی است. مگر نه اینکه واحد پول این کشور ریال است؟ پس شما اگر تنها یک دستشویی 4 مترمربعی یا یک پراید در مالکیت خود داشته باشید، چون قیمت اینها بالای یکمیلیارد ریال است، پس میلیاردر محسوب میشوید.
سخنان جگرسوز یک میلیاردر: بنده درخانه میلیاردی زندگی میکنم اما لازم است جهت گذران عمر به من عاجز بینوا کمک کنید. چون با این حقوقها و قیمت اجناس در بازار، نمیتوانم حتی یخچال خانه را پر کنم.
یک توصیه ایمنی و مدبرانه: آیا بهتر نیست دولت حقوق کارمندانش را به جای سرِ برج، یا در دو بخش اول و وسط هر ماه یا اصلا به صورت هفتگی پرداخت کند؟ چون تورم جوری شده که کارمند دولت اگر با حقوقش وسط ماه بتواند 30کیلو برنج بخرد، در آخرماه با همان پول توان خرید 15کیلو برنج را دارد.
یک درس عدالتمحور: خوبی این سرزمین این است که غیر از یک جمعیت 4درصدی درکشور، بقیه اگر تلاش کنند، مثل هم رشد میکنند. یعنی در این کشور، یک جوان ایرانی از «صفر» شروع میکند و با تلاش و پشتکار بعد از 20سال کار، در میانسالی به «هیچ» میرسد!
حکایت قدیمی: روزی پسر ملانصرالدین از او پرسید: «فقر چقدر طول میکشد؟» ملا پاسخ داد: «40 روز.» پسرش دوباره پرسید: «یعنی ما بعد از ۴۰روز ثروتمند میشویم؟» ملا جواب داد: «نه پسرم، ما بعد از 40روز به فقر عادت میکنیم!»
برنامه تیم ویژه کاندیداها: تقریبا میتوان نتیجه عملکرد شعارهای کاندیداهای هر پست و منصبی در زمینه فقر را با چشمان غیرمسلح هم دید و لذت برد. تقریبا در تمامی برنامههای انتخاباتی همه نامزدها اعم از چپ و راست و فلان و بهمان، فقرزدایی جایگاه ویژهای داشت. برخی دوستان ایراد و خرده میگیرند که چرا این روزها فقرا درحال از بینرفتن و نابودشدن هستند. خدمت ایشان باید عرض کنم که اتفاقا همین نشان میدهد مقامات دارای برنامه هستند، چون به جای از بینبردن معلول، علت فقر یعنی فقیر جماعت را از بین میبرند و مشکل را ریشهای حل میکنند.
و سرانجام بشنویم از ایرج میرزای عزیز: تهیدستان گرفتار معاشند/ برای شام شب اندر تلاشند/ از آن گویند گاهی لفظ قانون/ که حرف آخر قانون بود نون/ اگر داخل شوند اندر سیاست/ برای شغل و کار است و ریاست/
و باز در ادامه سروده: سیاست پیشگان در هر لباسند/ به خوبی همدگر را میشناسند/ همه دانند زین فن سودشان چیست/ به باطن مقصد و مقصودشان چیست!