مرضیه موسوی| گرچه کوهنوردی بهانه آشنایی و حضور «محمد مخمس» در هلالاحمر است، با اینحال 6 سال است گره حوادث کویر که در استان سمنان رخ میدهد، به دست او و همتیمیهایش باز میشود. 34 سال دارد و از سال 80 به عنوان نجاتگر با جمعیت همراهی میکند. کوهنوردی، ورزش خانوادگی آنهاست و او نسل سوم خانواده است که کوهنوردی حرفهای را در پیش گرفتهاند. عضویت در تیم ملی امید کوهنوردی را در سالهای 81 و 82 در کارنامه دارد و رکورد مرتفعترین دو استقامت در دماوند به نام اوست. همزمان با راهاندازی امداد کوهستان در استان سمنان، وارد این تیم شد و از اولین افرادی بود که به عنوان امدادگر کوهستان در سمنان فعالیت میکرد. او میگوید: «من هم مثل همه بچههای شهمیرزاد، در منطقهای کوهستانی زندگی کردهام و با کوه عجینم. چند سال بعد از فعالیت در امداد کوهستان، به دلیل شرایط جغرافیایی استان سمنان و نزدیکی به کویر مرکزی ایران، امداد در کویر را هم فراگرفتم و 6 سال است در کویرهای جنوبی استان سمنان، مأموریتهای مختلف را به همراه دیگر اعضای تیم امداد کوهستان به سرانجام میرسانم.» فرقی ندارد کویر ریگجن باشد یا دیگر مناطق کویری سمنان؛ پای ثابت تمام این حوادث است و آمار افرادی که جانشان را در کویر نجات داده از دستش دررفته است.
وسوسه یک رصد
برای تماشای ماه به کویر آمده بودند. شاید میخواستند تمام منظره پیش رویشان، خاک باشد و کویر؛ برای همین از خودرو و جادهای که در آن بودند فاصله گرفتند. قرار بود تا 10 شب به خانه برگردند. ساعت از 12 که گذشت و خبری از این دو نشد، گزارش مفقود شدنشان به هلالاحمر سمنان رسید. شبی از شبهای زمستان بود و چشم چشم را نمیدید. «محمد مخمس» به همراه اعضای تیم امداد راهی منطقهای شدند که خانواده مفقودان احتمال حضورشان را میدادند. جستوجو در کویر از همان ساعات شب آغاز شد و حوالی سحر بود که تیم امداد خودرو، این دو حادثهدیده را پیدا کرد، اما کسی در خودرو نبود. مخمس میگوید: «جستوجوی افرادی که در کویر گم میشوند، به خصوص اگر رد و نشان دقیقی از آنها نداشته باشیم، مثل جستوجوی سوزن در انبار کاه است. نمیتوان حدس زد که این افراد به کدام سمت رفتهاند. حتی ممکن است رد پای آنها هم روی خاک از بین رفته باشد، اما اگر برای افراد در کویر حادثهای رخ دهد و کنار خودرو بمانند، پیدا کردنشان راحتتر خواهد بود. چراکه هنگام جستوجو، پیدا کردن خودرو که ابعاد بزرگی دارد از پیدا کردن انسان راحتتر است، اما این دو نفر از کنار خودرو حرکت کرده بودند و ما نمیدانستیم به کدام سو رفتهاند.»
تاریکیِ شبِ کویر را نورافکن بزرگی که برای جستوجو به همراه داشتند، خط میزد. روی خاکهای پفکی اطراف خودرو، رد پایی پیدا کردند که حدس میزدند بتوان با دنبال کردن آن به افراد گمشده رسید. مخمس میگوید: «بزرگترین شانسی که با این دو نفر همراه بود، این بود که خاک آن منطقه از کویر اصطلاحا پفکی بود و جای پایشان روی خاک مانده بود. رد پا را گرفتیم و حدود 3 کیلومتر از خودرو فاصله گرفتیم تا اینکه به اولین نفر رسیدیم.»
بیهدف، در گرمای سوزان
خاک کویر همه توانش را گرفته بود. آب زیادی از دست داده بود و نای حرکت کردن نداشت. مخمس و دیگر اعضای تیم به او رسیدگی کردند و سراغ فردی را که همراهش بود، گرفتند: «حتی توان حرف زدن نداشت. تنها چیزی که توانست بگوید این بود که مسیری را نشان داد و گفت نفر دوم از این سمت رفت. حال خوبی نداشت. خاک کویر سست است و راه رفتن طولانی روی آن انرژی آدم را میگیرد. همین بلا هم سر این فرد آمده بود. ساعتهای طولانی در کویر، بدون آب و با ترس در تاریکی، بیهدف راه رفته بود تا شاید بتواند خودش را نجات دهد. همین هم باعث از دست رفتن توانش شده بود.»
دو نفری در مسیری حرکت کرده و از خودرو دور شده بودند تا به گفته خودشان ماه را تماشا کنند. هنگام برگشت به دلیل یک اشتباه، مسیر نادرست را انتخاب کردند و به جای حرکت به سمت خودرو، خلاف جهت حرکت کرده و از آن دور و دورتر شده بودند. بعد هم سرگردانی در کویر، آنها را از پا انداخته بود.
یک تیم از امدادگران مسیری را که فرد نجاتیافته نشانشان داده بود، در پیش گرفتند؛ تنها مسیری که در پیش بود و احتمال زیادی برای پیدا کردن فرد دوم در آن وجود داشت. مخمس میگوید: «نفر اول حال خوبی نداشت. ممکن بود مسیر را اشتباه به ما نشان دهد، اما خوششانسی همه ما بود که پیش رو تنها یک مسیر قابل عبور وجود داشت و درهای بود که فرد نمیتوانست از آن عبور کند. به سرعت راه را در پیش گرفتیم. میدانستیم وقت زیادی نداریم.»
سرگردانی در کویر
چهار ساعت در مسیر نشان داده شده حرکت کرده بودند تا توانستند نفر دوم را پیدا کنند؛ در حالی که از خستگی و تشنگی روی زمین افتاده بود و فاصله زیادی با از دست دادن جانش نداشت: «ساعت 9 صبح بود و آفتاب چند ساعتی میشد که خاک کویر را داغ کرده بود. بهسرعت به او آب رساندیم و اقدامات اولیه لازم را برای بهتر شدن حالش انجام دادیم. اگر کمی دیرتر میرسیدیم ممکن بود هر دو نفر جانشان را از دست بدهند. یکی از مشکلسازترین اتفاقها در زمان وقوع حادثه و بهخصوص حوادث کویر، درگیر شدن افراد با استرس و ترس است؛ موضوعی که باعث میشود حوادث ثانویه هم رخ دهد و عملیات جستوجو و نجات پیچیدهتر شود. افراد گرفتار شده در کویر از تلاش تیمهای امدادی برای جستوجو و پیدا کردن آنها بیخبر هستند. ممکن است با خود فکر کنند کسی برای نجاتشان یا کمک به آنها نخواهد رسید. ترس بر آنها غلبه میکند و ممکن است بدون هیچ امکاناتی و بدون شناخت دقیق منطقه بخواهند در مسیر نامعلوم حرکت کنند. در حالی که اگر تنها اطلاعی از لوکیشن آنها داشته باشیم در کوتاهترین زمان ممکن خودمان را به آنها میرسانیم و نجاتشان میدهیم. حتی اگر این موقعیت مکانی دقیق نباشد، تکنیکهایی وجود دارد که میتوانیم به کمک آنها مسیر احتمالی را حدس بزنیم و شانس بیشتری برای پیدا کردنشان در زمان کم داشته باشیم.»
همین تکنیکها و تجربههایی که در 6 سال گذشته در امدادرسانی در کویر داشته، به همراه تیمی از کویرشناسان و کارشناسان امداد کویر و همچنین راهنماییهای مردم بومی که سالهاست در مناطق کویری زندگی میکنند، قرار است به طرح درسی برای امداد کویر تبدیل شود. به گفته مخمس، این اولین طرح درسی است که برای آموزش اصولی و آکادمیک امدادونجات در کویر در جهان تدوین میشود و میتواند مرجع خوبی برای امدادگران باشد.
عبور از باتلاق
آفرودسوارانی که برای تفریح به مناطق کویری سفر میکنند هم گاهی در کویر به مشکل برمیخورند و گرفتار میشوند و نیاز به امدادرسانی دارند. یا گروههای طبیعتگردی که منطقه را به خوبی نمیشناسند و با چالشهای موجود در کویر ناآشنا هستند. گرفتارشدن گردشگران در کویر ریگجن و گیر کردن خودروها در باتلاق هم از دیگر حوادث شایعی است که مخمس و دیگر امدادگران سمنان را در هر فصل و ساعت از سال به کویر میکشاند. مخمس میگوید: «چند وقت پیش بود که یک آفرودسوار به تنهایی به کویر آمده بود و هنگام عبور از مسیری باتلاقی، خودرواش از حرکت بازمانده بود. همزمان با ورود او به منطقه هم ما بارش باران داشتیم و این موضوع به بدتر شدن شرایط دامن زده بود. به کمک تلفن ماهوارهای که همراهش بود و شارژ کمی هم داشت، تماس گرفته و درخواست کمک کرده بود. خوشبختانه توانسته بود لوکیشنی برای ما بفرستد و موقعیت دقیقش را میدانستیم. تیم اول را وارد منطقه کردیم اما به دلیل بارش باران، زمین باتلاقی وسعت بیشتری پیدا کرده بود و خودروی امدادگران هم در نزدیکی این فرد، در باتلاق گرفتار شد.»
حالا تیم دوم باید برای نجات آفرودسوار و اولین تیم امداد گرفتار در باتلاق راهی این منطقه از کویر میشد؛ آن هم در حالی که مسیر رسیدن به این دو حادثه، از باتلاق میگذشت. مخمس میگوید: «من و چند نفر از امدادگران به عنوان تیم دوم به منطقه اعزام شدیم. برای اینکه بتوانیم در آن باتلاقی که به دلیل بارش باران ایجاد شده بود به حرکت ادامه دهیم از محلیها درخواست کردیم تراکتور خود را در اختیار ما بگذارند. با کمک تراکتور توانستیم تا فاصله 14 کیلومتری محل حادثه برویم. با این حال، به باتلاقی برخوردیم که نمیتوانستیم از آن عبور کنیم و اگر به مسیر ادامه میدادیم تیم دیگری باید برای نجات ما اعزام میشد. امکان امداد هوایی هم وجود نداشت چون آن شب مه کویری، میدان دید را کم کرده بود. برای همین فاصلهای 140 کیلومتری را دور تا دور باتلاق چرخیدیم تا در منطقه کنار باتلاق به فرد حادثهدیده برسیم. این عملیات اگر در زمان عادی رخ میداد، میشد آن را در 4 ساعت به پایان رساند، اما بارندگی و مسدود شدن راه باعث شد این مأموریت 28 ساعت طول بکشد.»
یک تصمیم اشتباه
بیستوهشت ساعت عملیات در منطقه کویری، از تجربههای سختی است که او در جنوب کرمان بارها و بارها داشته است. کمک گرفتن از تجربه مردم محلی یکی از راه حلهایی است که او در این سالها در عملیاتهای امداد کوهستان و کویر و جاده به کار برده است؛ همچنین کمک محیطبانها که در جستوجوها به تیمهای عملیاتی یاری میرسانند. او مأموریتهای هلالاحمر را حاصل فعالیت و تلاش تیمی میداند، نه فردی خاص و میگوید: «اگر اطلاعات کافی از محل حادثه وجود داشته باشد بیش از 90 درصد مأموریتهای ما در کویر کمتر از 24 ساعت به نتیجه رسیده و منجر به نجات جان افراد حادثهدیده میشود. برخلاف تصوری که از امداد در کویر وجود دارد، حرکت در شنهای روان کویر و خاک سستی که انرژی زیادی از ما میگیرد، کار سادهای نیست. گاهی مجبوریم مسیری 100 تا 200 متری را با بیل باز کنیم تا خودرو بتواند حرکت کند. اتفاقهایی که در کویر رخ میدهد معمولا با یک تصمیم اشتباه به حادثهای سریالی تبدیل میشود و پیچیدگیهای خاص خود را دارد.
پهپاد و دوربینهایی که میتوان مسافت زیادی را با آن رصد کرد، از ابزارهایی است که این روزها به کمک امدادگران حوادث کویر در سمنان آمده و باعث شده سرعت به نتیجه رسیدن مأموریتها بیشتر شود.»