نقشه، «شهرک زیتون» را نشان میدهد؛ شهرکی که نامش مصدر صلح است. زیتون، نماد صلح و آرامش، اما حالا شهرکی به نام خودش در شرقیترین نقطه تهران دارد که ۳۷ سال مالکانش، عمر خود را در دادگاهها سپری کردند تا براساس ۲۲ حکم قضائی اثبات کنند راهی به غیر از صلح وجود نخواهد داشت.
٤ هزار مالک بدون ملک
مالکان شهرک زیتون، صبح روز جمعهای که گذشت، در حالی که آفتابِ یکی از گرمترین روزهای سال بر زمینهای خالی پشت بزرگراه یاسینی تابیده بود، با چادر و گاز پیکنیک و وسایل اولیه زندگی آمده بودند که دیگر بمانند. زنان و مردانی که در همه سالهای ازدسترفته زندگیشان، باز هم کورسوی امیدی به تغییر اوضاع داشتند، اما با وجود گذشت نزدیک به ۱۵ سال از فرمان مقام معظم رهبری درمورد تعیینتکلیف مالکان شهرک زیتون و کارشکنی دولتهای قبلی گذشته است، حالا ناامید از افزایش کرایهها و اجارهنشینی به چادرنشینی روی زمینهایی که برایش سند ۶ دانگ منگولهدار دارند، پناه آوردند. همه این تصاویر در حالی کنار هم چیده میشود که از ارتفاع زمینهای شهرک زیتون، پایتخت با آن برجها و ساختمانهای بلند زیر پایت خودنمایی میکند.
اینجا اما در گوشه شهر تهران هیچ چیز مثل زندگی عادی مردم پایتختنشین نیست. بیش از ۴هزار مالک بدون ملک و ۲۰۰ خانوادهای که مجبور شدند بدون مجوز خشتبهخشت خانههایی بسازند تا فقط سرپناهی برایشان باشد، بدون حق آب، برق، بهداشت و امنیت. زندگیشان در خانههای سیمانی و دبههای آب و جمعکردن هیزم برای گرمشدن در زمستان سپری میشود، آن هم نه در دورفتادهترین نقطه کشور، بلکه درست در صدمتری بزرگراه یاسینی، پایینتر از ترمینال شرق تهران که اتفاقا آن هم قربانی همین اتفاق است و به دلیل پلاک ثبتی مشابهی که با زمینهای شهرک زیتون دارد، تا به امروز نتوانسته افتتاح شود.
در میان جمعیت مرد میانسالی که کلاه لبهداری پوشیده تا آفتاب آن ظهر داغ صورتش را نسوزاند، از تصمیمی میگوید که هیأت امنای شهرک زیتون به کمک دکتر حبیبی، رئیس این هیأت پیشنهاد دادند: «امروز نهضت ما شروع شد. بعد از ۳۷ سال ما از همه نهادها ناامید شدهایم. شما ببینید، همه ما بالای ٧٠سال سن داریم؛ هیچ کس نایی ندارد، ۲۰۰ نفر از ما به رحمت خدا رفتند و عنقریب است که همه ما هم برویم. باید حاکمیت تکلیف ما را هر چه زودتر روشن کند. بارها هم مقام معظم رهبری به دولتهای گذشته تذکر دادند که کار ما را انجام دهند، ولی هیچ عزمی وجود نداشت یا نمیخواهند این کار را بکنند. ما هم سند ۶ دانگ داریم و همه کارهایی که انجام میدهیم، قانونی است. الان ما روی زمین خودمان ایستادیم آنوقت یک نفر از شهرداری میآید برای ما قلدری میکند. در را بستند نمیگذارند ما یک آب و چای و چادر بیاوریم. ۳۷ سال مالک رسمی این زمینها هستیم. ۳۷ سال نهادهای حاکمیتی و دولتها به ما قول امروز و فردا میدهند، ولی نتوانستهاند این مسأله را حل کنند و ما پیر شدیم.»
همه ما بالای ٧٠سال سن داریم؛ هیچ کس نایی ندارد، ۲۰۰ نفر از ما به رحمت خدا رفتند و عنقریب است که همه ما هم برویم. باید حاکمیت تکلیف ما را هر چه زودتر روشن کند. بارها هم مقام معظم رهبری به دولتهای گذشته تذکر دادند که کار ما را انجام دهند، ولی هیچ عزمی وجود نداشت یا نمیخواهند این کار را بکنند.
ما را شرمنده خانواده مان کردند
در آن روز جمعه همه آمده بودند، از زنان و مردان و مالکان این زمینها گرفته تا وراث مالکانی که در این سالها به رحمت خدا رفتند. «یک دانه موی سفید توی سرم نبود این زمین را به من دادند.» اینها را مردی از میان جمعیت میگوید و به اینجا که میرسد بغضش میشکند: «الان مستاجرم ماهی ۳میلیون اجاره میدهم. ۲۰۰میلیون پول پیش دادم آن وقت چی؟! در این سن با عروس و داماد و نوه توی ۵۷ متر جا زندگی میکنم. خدا را خوش میآید؟»
حرف اغلب مردم این است: «این چه ظلمی است که به ما شده؟ اکثر مالکان این زمینها رزمندههای جنگ، نیروی انتظامی، خانواده شهدا و جانبازان هستند. وقتی هم که میرویم جایی حرفی بزنیم به ما برچسبهای دیگری میزنند.»
در میان جمعیتی که دور هم جمع شدند تا صدایشان را باز هم به گوش مسئولان برسانند، مردی میانسال دیگری در پاسخ به این سوال که واقعا مسئول کیست؟ اینگونه توضیح میدهد: «سوالتان، سوال خوبی بود. مسئول کیست؟ سال ۸۱ هیأت دولت مصوب کرد این زمین تملک شود. سازمان محیطزیست به نمایندگی از دولت وقت آگهی تملک زد. ۶ سال ما در دادگاهها دوندگی کردیم تا توانستیم ثابت کنیم این آگهی تملک فاقد وجاحت قانونی است. ما الان تصمیم گرفتیم از موضع قدرت عمل کنیم. دیگر گداییکردن حق خودمان از امروز متوقف شد. اگر واگذاری این زمینها به ما اشتباه بوده، قوه قضائیه، ثبت اسناد و املاک کشور باید بررسی میکرده و سند صادر نمیکرد. وقتی سند صادر شده است، ایجاد حق میشود. وقتی ایجاد حق شد، شما از سایر نعمات دیگر محروم میشوی. یعنی چون زمین به نام ما در سامانه درجشده، حتی نتوانستیم در همه این سالها وام بگیریم و یک جای دیگری را بخریم. آن روزی که به ما احتیاج داشتند تا برویم جبهه و شیمیایی شدیم، به ما این زمین را دادند، الان که ۴۰ سال از آن گذشته، قیمت مسکن سر به فلک کشیده. صاحبخانه من کرایهاش را از ۶میلیون به ۹میلیون رسانده، دیگر اجازه نمیدهیم که کسانی بیایند و برای خاک و شهرک ما تعیینتکلیف کنند. من اگر نتوانم از ملک شخصی خودم، در سرزمین خودم دفاع کنم، از کشورم هم نمیتوانم دفاع کنم. بنابراین صدای ما را رسا و محکم به مسئولان برسانید. از این به بعد ما با شما کاری نداریم، ما شهرکمان را با سنگ و چادر، زیر زمین، سوله و کانکس به هر شکلی مسکونی میکنیم که بعد از ۳۷ سال صاحبخانه شویم! با آبروی ما بازی کردند. ما را شرمنده خانوادهمان کردند.»
در همه این سالها وام بگیریم و یک جای دیگری را بخریم. آن روزی که به ما احتیاج داشتند تا برویم جبهه و شیمیایی شدیم، به ما این زمین را دادند، الان که ۴۰ سال از آن گذشته، قیمت مسکن سر به فلک کشیده. صاحبخانه من کرایهاش را از ۶میلیون به ۹میلیون رسانده، دیگر اجازه نمیدهیم که کسانی بیایند و برای خاک و شهرک ما تعیینتکلیف کنند.
می گویند اینجا حریم محیط زیست است
دکتر حبیبی، رئیس هیأت امنای شهرک زیتون نیز به میان جمعیت آمده است و با لحنی محکم شروع به سخنرانی میکند: « پشتسر ما شهر تهران است و فاصله ما از شهر تهران ۱۰۰ متر هم نیست. در کنار ما اتوبان شهید یاسینی، شهید خرازی و ترمینال شرق تهران قرار دارد. اما با ۲۲ حکم قضائی داخل محدوده شهری. پلاک اصلی ۴۴۸۱ تحویل وزارت راهوشهرسازی شده و ما همچنان بلاتکلیف هستیم. ۲۲ حکم قضائی تمام ادعاهای محیطزیست را رد میکند، ولی آقایان همچنان میگویند اینجا حریم محیطزیست و اراضی چهارگانه است. من میخواهم نقلقول کنم از دادستان کل کشور، ایشان میفرمایند محال است ثبت بدون استعلام از دستگاههای مختلف، سند صادر کند. وقتی سند تفکیکی منگولهدار برای مردم صادر میشود، یعنی تمامی استعلامات گرفته شده. علت اینکه اینجا همچنان بلاتکلیف است، ارزش و مرغوبیت آن است، میخواهند باستی هیلزش کنند مثل لواسان برای از ما بهتران. ولی چون دست یک مشت کارمند و بازنشسته افتاده، اجازه این کار را به آنها ندادیم.
چه کسی باید به داد مردم برسد؟ میگویند دستور مقام معظم رهبری سمعا و طاعتا، ۱۴ سال از دستور مقام معظم رهبری میگذرد و همچنان ما بلاتکلیف هستیم. بعد از دستور ایشان، کارگروهی در دولت وقت تشکیل شد و سه چهار سال تلاش کردند که تمامی مسائل را حل کنند. بعد از آن به این نتیجه رسیدند که دولت نه توان مالی این را دارد که این زمینها را از مردم خریداری کند و نه زمین معوض همارزش داشتند که بدهند. بنابراین در این کارگروهی که بالاترین مقامات کشور در آن حضور داشتند، تصمیم بر این شد که ۳۰درصد ساخت و ۷۰درصد فضای سبز خصوصی ایجاد شود. علت اینکه مردم ما همچنان باید در این شرایط سخت مسکن، اجارهنشین باشند را ما نمیدانیم! یک نفر هم نیست که پاسخگو باشد. ما سند منگولهدار داریم.
امروز که شرایط مسکن بغرنج شده و یکی از معضلات بزرگ مملکتمان است، آیا ما که مالک زمین هستیم و زمینمان هم قابلیت ساختوساز دارد، نباید به ما جواز ساختوساز و تغییر کاربری بدهند؟! گیر کار کجاست؟ پول باید بدهیم؟ خب بگویید پول بدهید، میدهیم. دادستان کل کشور میگوید حق با شماست، استاندار میگوید حق با شماست، وزیر میگوید حق با شماست، وکیل میگوید حق با شماست. این حق را چه کسی باید ادا کند؟ این چادرها که میبینید از فقر و بدبختی مردم است. این مردمی که امروز در این اوج گرما که حتی امروز اعلام شد گرمترین روز شروع فصل گرم است، آمدهاند به اینجا که در چادر زندگی کنند، پیامی برای مسئولان کشور دارد. در گوشه شرقی پایتخت ۴هزار مالک مستاصل همچنان بلاتکلیف هستند.»
استاندار میگوید حق با شماست، وزیر میگوید حق با شماست، وکیل میگوید حق با شماست. این حق را چه کسی باید ادا کند؟ این چادرها که میبینید از فقر و بدبختی مردم است. این مردمی که امروز در این اوج گرما که حتی امروز اعلام شد گرمترین روز شروع فصل گرم است، آمدهاند به اینجا که در چادر زندگی کنند،
زمین ٢٠٠ میلیونی در ازای زمین ١٥ میلیاردی
صدای صلوات فرستادن جمعیت پشتبهپشت هم شنیده میشود. عقربههای ساعت هر چه به نیمه ظهر نزدیکتر میشود، تعداد بیشتری از مالکان از راه میرسند. یکی دیگر از مالکان در گوشهای از چادرها ایستاده و در حالی که قطرههای عرق از سر و صورت جمعیت پایین میریزد، از زمینی میگوید که در حاشیه شهر تهران روی گسل قرار گرفته و دولتهای قبل نهایتا همین زمین را در ازای زمین شهرک زیتون به آنها پیشنهاد دادند: «چند سال پیش با آقای اسلامی، وزیر دولت قبل جلسهای داشتیم که در آن جلسه نشستیم و صحبت از واصفجان شد. واصفجان، یک قبرستانی است لمیزرع که اصلا قابل سکونت نیست. حتی این منطقه مشکل آبرسانی دارد. با ایشان صحبت کردیم و گفتیم آقای وزیر آنجا روی گسل است. حتی خطر ریزش کوه دارد. ما هم به آنها گفتیم اگر قرار است ما را آنجا بُکشید، بیایید همین جا تیرباران کنید! چرا بهازای زمینهای باارزش خودمان در شرق تهران، ما را به منطقهای میبرید که روی گسل قرار گرفته و اصلا قابل مقایسه با اینجا نیست. اینجا کف قیمتش ۱۵میلیارد است، یعنی یک زمین ۳۰۰ متری در اینجا ۱۵میلیارد ارزش دارد. پول بازنشستگی، سنگرسازان بیسنگری است که ۳۰، ۴۰ سال خدمت کردند و الان هم بازنشسته شدند و سرپناه هم ندارند. خلاصه وزیر گفتند من قول میدهم اگر این زمینها روی گسل بود، نباید آنجا ساختوساز شود که آقای عبدالملکی رفتند و نقشهها را آوردند و اثبات کردیم که روی گسل است. اما ظاهرا برخی گوشهایشان را گچ گرفتهاند و نمیخواهند حقیقت را بشنوند. الان هم بهتازگی یک پیوست حقوقی نوشتهاند مبنیبر اینکه رضایت مالک شرط است. ما به آقایان میگوییم اینکه نوشتهاید تا قیام قیامت مشکل ما را حلنمیکند، چون ما به واصفجان رضایت نخواهیم داد. آن منطقه کف قیمتش ۲۰۰میلیون تومان است، زمین ۱۵میلیاردی مرا میخواهند بگیرند این زمین را بدهند! این قابل قبول نیست و هیچ مالکی نمیپذیرد. ما اینجا را قبرستان میکنیم، اما تحویل نمیدهیم.
اینجا آمدند بهانه کردند و یک گزارش مهندسیشده دادند به سازمان بازرسی رهبری و براساس همین گزارش اینجا بالاترین نقطهاش هزار ۵۵۰ متر است. زمینهای شمال بله بالای ۱۸۰۰متر است و رهبری روی زمینهای بالای ۱۸۰۰ متر خیلی حساس هستند، ولی اینجا بالاترین نقطهاش ۱۵۵۰متر است، مانعی وجود ندارد. شما یک کیلومتر بالاتر بروید، باستی هیلز درست کردند. تمام مسئولان و فرماندار سابق در ساختوساز ده ترکمند نقش داشتند، چرا آنها یکم بالاتر از زمینهای ما بسازند، ما نتوانیم بسازیم؟ ما رسیدهایم به نقطه آخر؛ هیچ راهی نداریم، هزاران جلسه رفتیم، تجمعات فراوان کردیم، ولی هیچکس نخواست صدای ما را بشنود. اینها داعش نیستند، اینها مسلمان هستند، سنگرسازان بیسنگر همین مملکت هستند. چرا برق و آبشان را قطع میکنید؟ اینها برق ندارند. ۲۰۰ نفر دارند در این شرایط روی زمینهای خودشان زندگی میکنند. رهبری به همه مسئولان دولتهای گذشته دستور دادهاند که مشکل مالکان را حل کنند، اما واقعیتش این است که ظاهرا یک مافیایی پشت این زمین قرار گرفته که یک مافیای بسیار قوی است. رهبری فرمودند به ما خانه و زمین بدهند، نه اینکه در بیابان واصفجان و روی گسل یک زمین بیارزش بدهند. تازه همان هم وجود ندارد. الان ۱۳ سال از آن زمان میگذرد و یک لودرگذاشتهاند و یک کانکس و هیچ کاری هم برای آن زمین انجام نمیدهند.سرجنگلداری استان تهران به نمایندگی از دولت جمهوری اسلامی رفته است در دفتر خانه ۱۴۴، کل زمین ۲۴۰ هکتاری را به نام تعاونی کرده، تعاونی نیز به استناد این سند مادر، اسناد تفکیکی ۴هزار و ۲۰۰ مالک را تفکیک کرده و تحویلشان داده است. زمینها تحویل ما است، نقاط اربعه هم مشخص است و ما برای گرفتن هر سندی بیش از چند سال در دادگاهها بودیم.»
ما رسیدهایم به نقطه آخر؛ هیچ راهی نداریم، هزاران جلسه رفتیم، تجمعات فراوان کردیم، ولی هیچکس نخواست صدای ما را بشنود. اینها داعش نیستند، اینها مسلمان هستند، سنگرسازان بیسنگر همین مملکت هستند. چرا برق و آبشان را قطع میکنید؟ اینها برق ندارند. ۲۰۰ نفر دارند در این شرایط روی زمینهای خودشان زندگی میکنند. رهبری به همه مسئولان دولتهای گذشته دستور دادهاند که مشکل مالکان را حل کنند، اما واقعیتش این است که ظاهرا یک مافیایی پشت این زمین قرار گرفته که یک مافیای بسیار قوی است.
اینها را یکی دیگر از مالکان زمینهای شهرک زیتون توضیح میدهد و در تکمیل گفتههایش میگوید: «محیطزیست پس از ناامیدی از طرح دعاوی حقوقی در دادگاهها، متوسل شدند که بروند حکم حکومتی بگیرند برای قلعوقمع مالکان. غافل از اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی چنین اجازهای به آنها نداد، هرچند که دولتها دستور رهبری را هم اجرایی نکردند. دولتها هم فرقی نمیکند، از دولت چپ و راست از سال ۸۱ تا الان هیچکدام کاری انجام ندادند. ما هم دیگر جانمان به لبمان رسیده است.»
خانههای سیمانی در گوشه شهر تهران
فاصله شهرک زیتون تا نیاوران و تجریش و پاسداران کمتر از ۱۰ دقیقه است. شهرکی که اگرچه شهرک نشد، اما برخی از خانوادهها توانستند با هزار دردسر برای خودشان سرپناهی بسازند. سرپناهی که نهتنها هیچ امکان رفاهی و شهری ندارد، بلکه از ترس اینکه شبانه آن را تخریب نکنند، حتی نتوانستهاند مسافرت بروند. یکی از مالکان این خانهها زندگیاش را اینگونه روایت میکند: «همه میدانند که من ۱۷، ۱۸ سال است که اینجا ساکن هستم. پسرم کوچک بود که بدون امکانات رفاهی، آب، برق و گاز، پسرم را وفق دادیم و بزرگ کردیم. او حالا قهرمان جهان و المپیک هم شده است.
ما انتظار زیادی از مسئولان نداریم. حداقل یک برق موقت به ساکنان بدهند تا تعیین تکلیف نهایی. باز هم با این وجود، ما مطیع امر رهبر هستیم. هرچه رهبر دستور بدهند، ما مطیعشان هستم. من چون جانباز شیمیایی هستم، خودم را با این شرایط وفق دادم، چون نمیتوانم بروم در آپارتمان و در بین جمعیت زندگی کنم.»
زنان در میان جمعیت سخنران ساکتتر هستند. اما همه آنها زنانی هستند که جامعه به آنها میگوید «زنان سرپرست خانوار». یکی از این زنان که سفت چادرش را گرفته، با چشمانی غمگین در حالی که به دوربین نگاهمیکند تا شاید بعد از ۳۷ سال و آمدن و رفتن دولتها، اینبار صدایش به گوش مسئولان دولت سیزدهم برسد، میگوید: «حرف دل من از طرف خانمهای سرپرست خانوار این شهرک است که هم مستاجر هستند و هم ۳۷سال بین دولتهای مختلف بودند که ما را بردند و آوردند، واقعا دیگر خسته و له شدیم. دیگر کلافه هستیم با این شرایط گرانی و اجارههای بالای مسکن. ما هم دیگر توان اجارهنشینی را نداریم، آمدهایم که اینجا بمانیم. به داد ما برسند. اگر مقام معظم رهبری، حل این مشکل را به دولتها سپردند، دولت آقای احمدینژاد با ۳۰درصد ساخت موافقت کردند. خب چه اشکالی دارد؟بهترین شهرک اسلامی را ما اینجا بزنیم. با فضای سبز ۷۰درصد. ما توقع ارتفاعسازی هم نداریم که از این معضلات شهر و اجارهنشینی نجات پیدا کنیم. نمیدانم آقای رئیسی شما میتوانید این کار را برای ما انجام دهید؟ و به گوش رهبری برسانید؟ خواهش میکنیم به داد این مردم برسید. من بچهام دو سال داشت این زمین را خریدیم الان فوقلیسانس گرفته است. اکثر خانوادهها اجارهنشین هستند.»
ما توقع ارتفاعسازی هم نداریم که از این معضلات شهر و اجارهنشینی نجات پیدا کنیم. نمیدانم آقای رئیسی شما میتوانید این کار را برای ما انجام دهید؟ و به گوش رهبری برسانید؟ خواهش میکنیم به داد این مردم برسید. من بچهام دو سال داشت این زمین را خریدیم الان فوقلیسانس گرفته است. اکثر خانوادهها اجارهنشین هستند.
در میان پچپچههای جمعیت مردی جلو میآید که بگوید من خواستهای ندارم: «فقط خواستهام این است که یکی از مسئولان، یک ماه با همین وضعیت بیاید و اینجا زندگی کند. هیچ چیزی بیشتر از این نمیخواهم. ببینم میتواند بدون آب و برق، بدون یخچال، بدون کولر، بدون بهداشت و خدمات شهری زندگی کند؟ اگر میتواند قدمش را بگذارد روی تخم چشمهای ما.»
بر اساس این گزارش میدانی «شهروند»؛ چند ساعت بعد، ماموران به محل تجمع این خانوادهها آمده و از زنان و مردان مالک شهرک زیتون خواستند به خانههایشان برگردند!
تاریخچه پرونده ٣٧ ساله سرخه حصار
اهالی شهرک زیتون سرخه حصار تهران ۳۷ سال است، علیرغم صدور سند شش دانگ به علت عدم تعیین تکلیف سازمان محیط زیست و تعاونی وزارت جهاد کشاورزی و مشخص نشدن زمین جایگزین مناسب، بدون آب و برق شهری زندگی میکنند. این در حالی است که ٤ هزار مالک دیگر این شهرک به دلیل عدم صدور پروانه ساخت از دهه ٦٠ تا کنون بلاتکلیف هستند.
اما ماجرا به سال ۵۹ برمی گردد. در آن زمان بوستان سرخه حصار در شرق تهران، در فهرست سازمان محیطزیست به عنوان “بوستان ملی” ثبت شد . در سالهای ابتدایی دهة شصت، وزارت جهاد کشاورزی زمینهای سرخه حصار را به کارمندان وزارتخاتة خود واگذار کرد و شرکت تعاونی جهاد کشاورزی با بیش از ٤ هزار عضو اقدام به ساخت و ساز در این زمینها نمود. اقدامی که پس از ساخت صد واحد با مخالفت محیط زیست روبرو شد و منجر به درگیری طولانی مدت میان ساکنان و شهرداری و محیط زیست شد. در همه این سال ها از جمع آوری سیمهای برق از شهرک و تخریب خانهها توسط مسئولین تا مقاومت و پیگیری اهالی گرفته تا در نهایت بعد از گرفتن احکام متعدد از دیوان عدالت اداری کار به گرفتن حکم حکومتی رسید. بر این اساس در سال ۸۷ سازمان بازرسی کل کشور در راستای تصرف اراضی محیط زیست با مسئولان نامهنگاری کرده و در نهایت مصوب میشود که مسکن یا زمین جایگزین به اهالی شهرک زیتون داده شود. در دولت دوازدهم نیز بعد از اجرای مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری مبنی بر واگذاری اراضی معوض در واصفجان شهر جدید پردیس به آن دسته از مالکان زمین و اعضای تعاونی مسکن شهرک زیتون سرخه حصار تصویب شد. این در حالی است که مالکان شهرک زیتون به هیچ عنوان زمین های واصفجان در پردیس را هم ارزش با زمین های تهران ندانسته و بعد از تحقیقات کارشناسی نیز به دلیل قرار گرفتن این منطقه بر روی گسل زلزله زیر بار این مصوبه نرفتند.در نهایت با گذشت بیش از ٣٠ سال از این دعوای حقوقی در مالکان شهرک زیتون می گویند که با۲۲ حکم قضایی به نفع مالکین، دیوان عدالت اداری شهرداری را ملزم به صدور پروانه ساخت کردند. اما، بعد از واگذاری قسمتی از زمینها به تعداد قابل توجهی از افراد، مشخص شد که این منطقه در حریم تهران قرار دارد و امکان ساخت و ساز در آن نیست. و این ماجرا همچنان ادامه دارد…..
ممنون از شماا که مشکلات مردم را به شکل شایسته منعکس می نمایید . امید است مشکل این مالکین مظلوم با قلم شما اصحاب رسانه و با همت دولت مردمی مرتفع گردد
۳۸ سال انتظار طاقتفرسا را پایان دهید
با اتخاذ تدابیر منصفانه
حدود دویست مالک محروم از حق بهره برداری مرحوم شدند
با تشکر از سردبیر محترم و تحریریه
چه ظلم فاحشی بیرحمی تا این حد در هیچ کجای این کره خاکی ندیدم حتی اسراییل با فلسطین چنین کاری نکرد در بعضی قسمتها اجازه چادر زدن داد به فلسطینیها واما در چنین عصری چگونه در بهترین نقطه تهران مردمش بدون اب و برق باشند و چگونه با تعدادی سالمند که نیاز به ارامش دارند بعد از سی سال خدمت ، این رفتار ناشایست از دولتی سر بزند . این اعمال بر خلاف دین اسلام و نوعی حق الناس است کسانی که از دستورات و قوانین سرپیچی کردند باید مورد پیگرد قانون باشند باید دولتهای قبلی خسارت این افراد را بدهند علاوه بر برسمیت شناختن اسناد زمینشان .
ضمن تشکر فراوان از خبرنگار محترم که قبول زحمت فرموده و گزارشی راجع به شهرک مسکونی زیتون تهیه و تنظیم نمودند .و تشکر فراوان از کارکنان محترم شهروند آنلاین که این گزارش را به اطلاع عموم مردم و مسئولان دولتی بدین وسیله رساندن.امید است با توجه به گذشت ۳۷ سال از واگذاری اولیه و سکونت بیش از ۲۰ سال در این شهرک هر چه زودتر دولت تصمیم مقتضی مبنی بر احقاق حق این مالکین مظلوم که فقط قصد داشتن سرپناه هستند تصمیمات درست و عملی هر چه زودتر گرفته شود .البته با توجه به اینکه ریس مجمع نمایندگان و چندین نماینده از شهرک بازدید داشتند و تشکر از جناب آقای تقوی ریس مجمع نمایندگان استان تهران و جناب دکتر باقرزاده دبیر مجمع هر چه زودتر به نتیجه دلخواه مالکین که همان سرپناه در ملک شخصی خودشان هست برسند ..سید علی عبداللهی
دولتمردان باید راهی برای رهایی از این رنج ارائه دهند
من یکی ازمالکان مظلوم شهرک
زيتون هستم و۳۷ ساله منتظر
مجوز ساخت هستم امیدوارم که
درست شود و مجوز داده شود
ضمن تشکر از این خبر . امیدوارم به نفس حق شما این معضل حل شود
با سلام و سپاس از عوامل محترم شهروند آنلاین در تهیه و انتشار این گزارش،سرگذشتی از رنج و بی عدالتی که در کشور اسلامی بر این مردم شریف و کارمندان زحمت کش وزارت کشاورزی تحمیل شده بازتاب داده شد.
الحق که این ظلم در حق شهروندان شریف این شهر و سنگر سازان بی سنگر کشورمان، کم از جفای صهیونیستان در حق مردم مظلوم فلسطین ندارد.ما بهای زمین مسکونی پرداخت کردیم و از تعاونی مسکن وزارت کشاورزی زمین خریدیم و سند شش دانگ تفکیک شده داریم، این حق مسلم قانونی شرعی و انسانی ماست که از مایملک خود بهره برداری کنیم.امیدواریم دولت مردمی جناب رئیسی صدای ما را بشنود و هرآنچه در تسریع تعیین تکلیف این موضوع مورد نیاز است در دستور کار قرار دهند.باشد که گوشه ای از زخم ۳۷ ساله مالکان شهرک زیتون التیام یابد و توشه ای برای آخرت مسئولان امر باشد.
از رسانه شهروند آنلاین نهایت سپاسگزاری را داریم.
و من الله توفیق
چه مصیبتی! آخه چرا زمینی که سند سیم سربی تفکیکی داره و نقشه برداری شده و بیست و دو حکم قضایی پشتشه باید این همه سال درگیر صدور مجوز باشه؟!!! بدترین ظلمی بود که تا الان دیدم!
جناب آقای منفرد
با سلام
نهایت تشکر و قدردانی را از شما دارم و به خاطر قلم شیوایی که در جهت مشکلات مالکین شهرک زیتون بیان داشته اید بلکه از این طریق به گوش مسئولین مربوطه برسد
از حسن همکاری جنابعالی بسیار سپاسگزار هستم
سلامت و پایدار باشید
🌹🙏🌹🌿
لطفا به داد ما مالکین برسید، قریب به 40 سال انتظار برای حق قانونی ما بس نیست؟؟ پس چه کسی مسوول دادن مجوز زمین مونه؟؟ پس حق ما کی احقاق میشه؟؟ زمین رو نمیدید پول زمین رو به ارزش واقعیش و همطراز با حکیمیه و تهرانپارس بدید
درود بر شما سرکار خانم بهناز مقدسی
نهایت تشکر و قدردانی را از شما به خاطر قلم شیوا و پر محتوا یی که در رابطه با مشگلات مالکین مظلوم شهرک زیتون بیان داشته اید تا به گوش مسئولین مربوطه برسد بسیار سپاسگزار و ممنون از زحمات شما و برایتان آرزوی سلامتی و موفقیت در کار و زندگی را دارم
🙏🌹🌿🙏🌹🌿
با داشتن ملکی با سند ششدانگ افرازی ، پس از ۳۸ سال نداشتن سرپناه فاجعه س
سلام
،۳۷, سال است دربدر پی پناهیم در پایتخت ایران
۱۵ ، سال است دستور رهبر فرزانه انقلاب بر جای مانده بیش از ۳۲ نوبت به لحاظ مستأجری جابجا شدم بخدا خسته و نامید شدیم فریاد رسی نیست
کسب نیست ما را ازاین بی خانمانی با توجه رعایت کلیه قوانین نجاتمان بدهد خدایا به کجا پناه ببریم
جاری
با عرض سلام و احترام
۳۷ سال پیش درقبال دریافت پول زمینی جهت خانه دار شدن به مالکین فروختن یعنی معامله ای صورت گرفته که نزدیک چهل سال اجازه ساخت ندادن ، خب حالا میگن معوض ولی قیمت مسکونی حساب نمیکنیم ، مگه میشه ؟ دولت زمین مسکونی فروخته حالا اگه مشکل داره ( که نداره ) به قیمت روز ، زمین معوض بده ، از دلال نخریدیم که بگیم سرمون کلاه گذاشته ، مگر انسان چقدر عمر میکنه ؟؟!! حق الناس حق الناس …
ما مالکان ۳۷ سال پیش این زمین را به قیمت روز خریداری کردیم ولی بعد از ۳۷ سال مستاجری هنوز حق قانونی ما را پایمال کردن من به عنوان یک عضو بهیچوجه اجازه نخواهم داد که بخواهند این زمین را تصاحب کنن
انشالله صدای مالکان زجر کشیده زیتون را بشنوند و دست از سر زمینی که هیچ مشکل قانونی ندارد بر دارن زیتون خانه من است