سرقتش را با ایدهای عجیب اجرا کرد. آتش و دود به راه انداخت، تا بتواند بدون اینکه دیده شود، از طلافروشی دزدی کند. مسلح بود و با اسلحه، شیشه طلافروشی را شکست و دست به سرقت زد. با اینحال نقشهاش نگرفت. خیلی زود همراه طلاها و فشنگهایش دستگیر شد. سارق مسلح طلافروشی در قرچک ورامین، پس از دستگیری اعتراف کرد که بهخاطر مشکلات مالی از 16 روز پیش از سرقت، نقشه این دزدی مسلحانه را طراحی کرده بود. پس از اینکه دامادشان او را از کار اخراج کرد، تصمیم گرفت که دست به دزدی بزند.
به گزارش خبرنگار شهروندآنلاین؛ این مجرم، زمانیکه به سمت یک طلافروشی در قرچک ورامین شلیک کرد و شیشه آن را شکست، از سوی ماموران گشت پلیس مشاهده شد. او طلاها را دزدید و فرار کرد. ماموران پلیس نیز به تعقیب او پرداختند. متهم در این میان با اسلحه چند تیرهوایی نیز شلیک کرد و به فرمان ایست ماموران پلیس نیز توجهی نکرد. او متواری شد. همزمان نیز موضوع به پلیس شهرهای اطراف ازجمله تهران اطلاع داده شد و در تهران نیز بلافاصله گشت مهار اجرا شد.
عصر روز یکشنبه در پی اعلام مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مبنی بر سرقت مسلحانه طلافروشی در قرچک ورامین توسط خودروی ۴۰۵ نقرهایرنگ موضوع به همه واحدهای گشتی سطح شهر تهران اعلام شد. ماموران کلانتری ۱۶۹ مشیریه در حال گشتزنی بودند که این خودروی پژو را با همان مشخصات مشاهده کردند. ماموران به خودرو دستور ایست دادند. متهم با سرعت از محل متواری شد و ماموران به تعقیبوگریز خودرو پرداختند. در یک عملیات ضربتی و منسجم پلیسی و تیراندازی به سمت خودرو نهایتا خودرو را متوقف کردند.
روایت سرقت
متهم اما دست از فرار برنداشت و پس از پیاده شدن از خودرو با سلاحی که در دست داشت به سمت ماموران تیراندازی کرد. او به سمت خودروهای دیگر رفت تا شاید بتواند با گروگانگیری یک خودروی دیگر، فرار کند، اما با درایت ماموران، متهم زمینگیر و دستگیر شد. از متهم یک قبضه سلاح جنگی با دو خشاب و ۱۹ تیر جنگی و در بررسی اولیه از داخل خودروی متهم طلاهای سرقتشده کشف شد.
پرونده این سرقت به شعبه اول بازپرسی دادسرای ناحیه 34 ارجاع شد و متهم صبح دیروز در گفتوگو با خبرنگار «شهروند» ماجرای این سرقت مسلحانه را روایت کرد.
بار اول است که دستگیر میشوی؟
بله. تا به حال دست به خلاف نزده بودم. این بار هم مجبور شدم.
چرا مجبور شدی؟
چون نیاز مالی داشتم. من یک دختر 6 ماهه دارم. ماهی سه میلیونونیم اجاره خانه میدهم. با اینکه با خودرو کار میکردم، ولی درآمدم کفاف زندگیام را نمیداد. با خودم گفتم از طلافروشی سرقت میکنم. با توجه به اینکه قیمت طلا روزبهروز در حال افزایش است، میتوانم با بخشی از پولم، بدهیهایم را بپردازم و با بخشی دیگر، کاری برای خودم راهاندازی کنم.
شغل اصلیات چه بود؟
دامادمان کارگاه تولید بستنی داشت. من آنجا کار میکردم، ولی چندوقت پیش اخراج شدم. بعد از اخراج بود که زندگیام بهم ریخت و مجبور به دزدی شدم.
چرا اخراج شدی؟
دامادمان با پدرم اختلافات شدیدی داشت. همین باعث شد که کلا با خانواده ما مشکل پیدا کند. برای همین مرا از کارگاه بیرون کرد. من هم دستم به هیچجا بند نبود.
این طلافروشی را چطور پیدا کردی؟
طلافروشی نزدیک خانهام بود. من هم از چندروز قبل رفتم و آنجا را بررسی کردم. در بررسیهایم فهمیدم که آنجا هرروز از ساعت 3:30 تا 4:30 تعطیل است. همین، زمان مناسبی بود برای سرقت.
اسلحه را چطور تهیه کردی؟
16 روز قبل از سرقت، اسلحه را از اطراف تهران به قیمت 15 میلیون تومان با تعدادی فشنگ 16 خریدم.
نقشه سرقت را چطور اجرا کردی؟
آن روز از خانه بیرون اومدم. زن و بچهام در خانه بودند. یک بطری بنزین خریدم و مقابل طلافروشی رفتم. در آنجا آتش روشن کردم و ماسک زدم. بعد از آن یک تیر به سمت مغازه شلیک کردم و شیشه شکست. همان زمان دست بردم داخل ویترین و 13 النگو سرقت کردم. یکی از آنها پهن و بقیه مثل هم بود.
چرا آتش روشن کردی؟
میخواستم دود زیادی در اطراف پخش شود تا چهرهام در دوربینهای مداربسته آن اطراف مشخص نباشد.
بعد از سرقت چکار کردی؟
بعد از سرقت آژیر طلافروشی به صدا درآمد. همزمان گشت پلیس نیز از آنجا رد میشد که متوجه من شد. من هم بلافاصله با خودرو ام فرار کردم. ماموران هم بهدنبالم آمدند. آنها شلیک کردند و شیشه ماشین را از پشت شکستند. من هم سه تیرهوایی شلیک کردم تا بترسند و بدانند که من مسلح هستم. آنجا فرار کردم، ولی در افسریه دستگیر شدم.
انتهای پیام/